فاطمه الزهرا (سلام الله علیها) کوهدشت
 
  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

   


اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        








جستجو






Random photo

جوانانی که امام زمان راخوشحال می کنند.



  تا به حال خدا را امتحان کرده اید؟   ...

کار برای خدا

این حسی که گاهی آدمی را قلقلک می دهد که باید برای دل کسی کاری بکنیم را چگونه ارضا کنیم؟

در زندگی حتما برای شما هم اتفاق افتاده است که از لذتی و یا کاری که مورد علاقه شما بوده اما چون معشوق شما، همسر شما یا فردی که برای شما عزیز است، آن را دوست نداشته، شما آن را ترک کرده اید … این چشم پوشی شما از آنچه دوست دارید گاهی به نظر آن طرف رسیده و برایتان جبران کرده، یا حتی زبانی از شما تشکر کرده که در این صورت خیلی خوب و خوشایند است و انسان از کار و چشم پوشی اش خوشحال می شود اما گاهی این چشم پوشی از لذت و چیزی که به خاطر دیگری آن را ترک کرده ایم هیچ بازخوردی برایمان پیدا نمی کند؛ یعنی طرف یا اصلا متوجه این گذشت ما به خاطر او نشده و یا متوجه شده اما اصلا به روی خودش نمی آورد و یا حتی انقدر گستاخ است که این کار را هیچ می داند و از ما باز طلبکار است …

ادامه »

موضوعات: ذکر و دعا  لینک ثابت



[جمعه 1395-12-06] [ 07:23:00 ب.ظ ]





  نگاهی دیگر به سرانجام سبک شمردن نماز   ...

 

یکی از واجباتی که خداوند متعال بر گردن ما قرار داده است، نماز است. این عمل از چنان جایگاهی برخوردار است که امیرالمومنین علیه السلام درباره آن اینگونه می گویند:

اللّه َ اللّه َ فی الصَّلاهِ؛ فإنّها عَمودُ دِینِکُم.

بسیار به نماز اهمیت دهید که ستون دین شماست.

در این نوشتار قصد دارم اندکی در مورد سبک شمردن نماز و پیوندش با «اساس دین» سخن بگویم.

به تصویر زیر نگاه کنید:

ادامه »

موضوعات: ذکر و دعا  لینک ثابت



[چهارشنبه 1395-10-29] [ 08:12:00 ب.ظ ]





  آرامش راز زندگی   ...

 

در دنیای پراضطراب امروز آرامش و راحتی خیال نعمتی است که بسیاری آرزوی آن را دارند، اما برای رسیدن به آن تنها آرزو کافی نیست بلکه باید قدم پیش نهاد و کاری کرد. آنچه در پی می آید برخی تکنیکهای روان شناختی است که ضمن کمک به رفع تشویش ونگرانی آرامش و نشاط و شادی را در زندگی ما رونق می بخشد.

از جمله اين عوامل عبارتنداز:

1) با خدا ارتباط برقرار کنید
حداقل نیاز انسان به روح خدایی مانند احتیاج نوزاد به مادر است به همان میزان که جسم برای ادامه حیات به هوا وغذا نیازمند است، روح و باطن نیز به هدایت الهی وروح ربانی محتاج است.

آرامش جان، زمینی حاصلخیز است که دانه های"خواست ونیاز"درآن به خوبی می روید.نیازهای به حق را دریاد خداوند که آرامش جان وقلب است بکارید تا به خوبی تحقق یابند.
      خداوند همراه کسی است که او همراه خداوند باشد با توجه به خداوند وخواندن نامهای اوهمراهی وپشتبانی خدا را به سوی خودجلب کنید پس به خداوند توجه کنید تا الهی شوید! به خدا توکل کنید.هرچه ارتباط شما با خدا این نیروی عظیم وخرد لایتناهی بیشتروبیشترشود آرامش ونشاط بیشتری را در خود تجربه می کنید و هر چه ارتباط شما با خدا محدودتر شود ترس واضطراب بیشتری بر شما چیره می شود.
      خداوند فرموده است"اگر مرا یاری کنید شما را یاری می کنم وقدمهایتان را استوار میگردانم"یار خدا بودن یعنی براساس قوانین الهی رفتار کردن، گناه نکردن، کمک به دیگران، نرنجاندن دیگران، احترام به والدین و درواقع یار خدا بودن همان یاری کردن به خود است.

ادامه »

موضوعات: ذکر و دعا  لینک ثابت



[سه شنبه 1395-10-28] [ 06:22:00 ب.ظ ]





  خداوند برکت را در تدیُن قرار داده است   ...

 

حجت الاسلام سعیدیان


ثروت زمینه آرامش در زندگی نیست


ثروت و دارایی در یک جاهایی زمینه آرامش در زندگی انسان هست اینکه انسان مسکن یا اتومبیل خوبی داشته باشد. پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: از برکات در زندگی مومن این است که خانه بزرگ داشته باشد. نمی خواهیم بگوییم ثروت نکوهیده است بلکه این تفکر غلط است که آرامش فقط و فقط در پس ثروت و کثرت بدست می آید؛ اینطور نیست که هر کس اسناد بیشتری به نامش است در آرامش است بلکه برکت مهم است.


خداوند برکت را در تدیُن قرار داده است شما قدیمی ها، بزرگترها و پدربزرگ و مادربزرگ ها را نگاه کنید چه آرامشی دارند با اینکه شاید از اموال دنیا کم داشتند. برکه از ماده برکت است یعنی یک گوشه ای است اما آرامش زیادی دارد مثل رود و دریا خروشان و پرتلاطم نیست اما در کنار آن یک آرامشی حس می کنید که شاید در کنار دریا حس نکنید؛ برکت یعنی این. برکت یعنی از خدا بخواهیم به زندگی، عمر و اموالمان برکت دهد.


طول عمر مهم نیست بلکه کیفیت عمر مهم است مثل شهدای مدافع حرم با وجودی که سن کمی داشته اند اما عمر پربرکتی داشتند.



ساختار عالم وجود، بندگی خداست

 

اگر بناست برکت در زندگی داشته باشیم باید یک نکاتی را رعایت کنیم. ساختار عالم وجود، عالم بندگی است خداوند در قرآن فرمود: يُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ1 ؛ هر چه در آسمان و زمین هست، بنده ی خداست و تسبیح می گوید.


مرحوم علامه طباطبایی در اواخر عمرش خیلی کم می خوابید. وقتی علتش را پرسیدند فرموده بود: از شدت کثرت ذکر موجودات عالم. ساختار وجود عالم که بندگی هست و بنابر ذکر و یاد خداست اگر با آن همراه شوی او هم پشتیبانت می شود و به زندگی ات برکت می دهد. ممکن است خانه کوچک و ماشین معمولی داشته باشی اما آرامشی در زندگی ات داری که آن فرد ثروتمند ندارد.


کسی هم هست که کار و کاسبی حلال وار دارد خدا هم به مال می دهد و بیشتر هم می دهد و آرامش هم دارد به دلیل این است که با ساختار وجود هماهنگ می شود و ساختار وجود هم با او هماهنگ می شود.



روایت داریم که خدا به دنیا فرموده: ای دنیا خادم کسی باش که بنده من است و کسی را که به دنبال تو می آید بدوان؛ خدا نفرموده او را بزن یا بدبختش کن می فرماید او را بدوان چون در دویدن مکرر آرامش وجود ندارد، فرد همه ی عمر را می دود و در دویدن مکرر هیچ آرامشی وجود ندارد. بعضی ها طبق روایات حتی چندین روز پس از مرگ مردنشان را باور نمی کنند. باید با ساختار عالم هماهنگ بود تا آرامش یافت.


ادامه »

موضوعات: ذکر و دعا  لینک ثابت



[دوشنبه 1395-10-27] [ 09:39:00 ب.ظ ]





  کل نظام آفرینش تسبیح گوی خداوند است   ...


مقام خلافت در اسماء الله

خداوند متعال آیتی را ارائه فرموده است از خلقت انسان و آن آیت عبارت است از مقام خلافت در اسماء الله و صفات الله که می فرماید: «انی جاعل فی العرض خلیفه» من در زمین خلیفه دارم و مقتضایش این است که این صفات و اسماء به منصّه ظهور برسد. این مقتضای جبر و قرارداد این کمالات است در انسان. لذا فرمود بنابراین قاعده، پس «علّمه البیان» یعنی یکی از شئون جلوه در انسان جلوه علمی است و جلوه علمی هم ظهور اتمش به بیان است؛ «علّمه البیان»  پس اینکه مقتضای خلقت انسان را، یعنی آن شأنی که لازمه خلقت انسان است را در این آیات مبارکات، آن مقتضَی را بر این قرارداد که صفات و اسماء در این موجود به ظهور برسد و بالتزام پس می بایست که شأن بیان داشته باشد.

 آن وقت می فرماید که
این التزام فقط اینجا نیست بلکه در همه خلقت است؛ این طور نیست که فقط این التزام مربوط باشد به خلقت انسان.

اینها همه در نزد خداوند یک حساب و کتابی دارد وَ کُلُّ شَيْ‏ءٍ عِنْدَهُ بِمِقْدارٍ هر چیزی در نزد خداوند یک مقدار و مقیاسی دارد، الشَّمْسُ وَ الْقَمَرُ بِحُسْبانٍ می فرماید یک خورشید است یک ماه است اینها برای خودش حساب و کتابی دارد و ممکن است که ما پی به حساب و کتاب آن ها نمی بریم. 

در بعضی از آیات خداوند برخی از موجودات را بر حالت سینه خلق کرده است، برخی چهارپا هستند و انسان لازمه اش این است که اینگونه مستوی القامة باشد، یعنی قوام وجودی‌شان این است. 
اگر کسی این التزام را نفهمد، بگوید مثلا می شود انسان یک نی درازی باشد بالای آن دو چشم باشد؟ بله، این برای زمانی است که معنای التزام را نمی فهمد، معنای التزام را نفهمیدن خودش باب وسیعی دارد. آن نفهمی سبب می شود که انسان فکر کند خورشید و ماه طور دیگری می تواند باشد. این فرض است؛ مثل کسی که معنای گرمای خورشید را نفهمد یا معنای نیروی جاذبه را نفهمد، خب وقتی کسی به او بگوید آیا می شود خورشید بالای سر ما باشد؟ او می گوید: بله می شود. این «بله می شود» برای جهلش است و این صرف فرض است. این چیزی که هست، همان چیزی است که باید باشد و نمی شود که نباشد. این را آقایان حکما می گویند «نظام احسن».

ادامه »

موضوعات: در محضر علما, ذکر و دعا  لینک ثابت



[جمعه 1395-10-24] [ 01:38:00 ب.ظ ]





  دعاهای سجده شکر   ...

 

 اما دعاهاى اين سجده بسيار است و آسانترين آنها اين چند مورد است.
اول: به سند معتبر از حضرت رضا عليه السّلام روايت شده: اگر ميخواهى صد مرتبه شكرا شكرا بگو و اگر مى خواهى صدر مرتبه عفوا عفوا.
در «عيون اخبار الرضا» از رجاء بن ابى الضّحاك روايت كرده كه حضرت رضا عليه السّلام در راه خراسان، هرگاه از تعقيب نماز ظهر فارغ ميشدند صد مرتبه در سجده ميگفتند شكرا للّه و چون از تعقيب نماز عصر فارغ ميشدند، صد مرتبه مى گفتند حمدا للّه دوم: شيخ كلينى به سند معتبر از حضرت صادق عليه السّلام روايت كرده: نزديكترين احوال بنده به خداى تعالى هنگامىاست كه در سجده باشد و خداى خود را بخواند.
چون به سجده روى بگو:

يا رَبَّ الاَْرْبابِ وَيا مَلِكَ الْمُلُوكِ وَيا سَيِّدَ السّاداتِ وَيا جَبّارَ الْجَبابِرَةِ وَيا اِلهَ الاْلِهَةِ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ

اى پروردگار پرورندگان، و اى پادشاه پادشاهان، و اى سرور سروران، و اى جبّار جبّاران، و اى معبود معبودان، درود فرست بر محمّد و خاندان محمّد

سپس حاجت خود را بخواه.
آنگاه بگو:

فَاِنّى عَبْدُكَ ناصِيَتى فى قَبْضَتِكَ

من بنده توام، اختيارم در دست قدرت توست.

 بعد هر دعايى را كه خواهى بكن، كه خدا بخشنده است، و برآوردن هيچ حاجتى براى او دشوار نيست.
سوم: كلينى به سند موثّق از حضرت صادق عليه السّلام روايت كرده: پدرم را شبى در مسجد به حال سجده ديدم، شنيدم مى گريست و اين دعا را مى خواند:

سُبْحانَكَ اَللّهُمَّ اَنْتَ رِبّى حَقّاً حَقّاً سَجَدْتُ لَكَ يا رَبِّ تَعَبُّداً وَرِقّاً اَللّهُمَّ اِنَّ عَمَلى ضَعيفٌ فَضاعِفْهُ لى اَللّهُمَّ قِنى عَذابَكَ يَوْمَ تَبْعَثُ عِبادَكَ وَتُبْ عَلَىَّ اِنَّكَ اَنْتَ التَّوّابُ الرَّحيمُ

ادامه »

موضوعات: ذکر و دعا  لینک ثابت



 [ 01:11:00 ب.ظ ]





  مناجاتهای امام سجاد در کنار کعبه   ...

 

 محمد بن ابی‏حمزه می‏گوید؛ پدرم گفت: امام سجاد علیه‏السلام را در یکی از شبها در کنار کعبه دیدم که نماز می‏خواند، قیام نماز را طول داد، به گونه‏ای که دیدم گاهی بر پای راستش تکیه و گاهی بر پای چپش تکیه می‏کند. سپس شنیدم، که گریان می‏گفت:

یا سیدی تعذبنی و حبک فی قلبی… «ای آقای من! آیا مرا عذاب کنی، با اینکه حب تو در قلبم هست، سوگند به عزت اگر چنین کنی، مرا در قیامت با مردی محشور کنی که دیر زمانی به خاطر تو با آن دشمنی کرده‏ام.» [1] .
طاووس یمانی می‏گوید؛ شبی در کنار کعبه بودم، دیدم امام سجاد علیه‏السلام به حجر اسماعیل وارد گردید، به نماز ایستاد و به سجده رفت. با خود گفتم این مرد صالح از خاندان رسالت است، خوب است از فرصت استفاده کرده و گوش کنم و بدانم در سجده چه می‏گوید، شنیدم که می‏گفت: عبیدک بفنائک، مسکینک بفنائک، فقیرک بفنائک، سائلک بفنائک: «بنده کوچکت به در خانه تو آمده، بیچاره آستانت به درگاه تو آمده، فقیر تو به سوی تو آمده، درخواست کننده درگاهت سر به آستانت نهاده است.» طاووس می‏گوید: من این کلمات را یاد گرفتم؛ در رفع هر گرفتاری و اندوه آنها را خواندم و اندوه و گرفتاریم برطرف گردید. [2] . اسمعی می‏گوید: شبی به طواف کعبه پرداختم، ناگاه جوان زیبا و خوش قامتی را دیدم که پرده کعبه را گرفته بود و چنین راز و نیاز می‏کرد: نامت العیون، و علت النجوم، و انت الملک الحی القیوم، غلقت الملوک ابوابها، و اقامت علیها حراسها، و بابک مفتوح للسائلین، جئتک لتنظر الی برحمتک یا ارحم الراحمین؛ «چشمها به خواب رفته، و ستارگان اوج گرفته (و غایب شده‏اند)، و تو حاکم زنده و پایدار هستی، و در این دل شب پادشاهان درهای قصرهایشان را بسته‏اند، و نگهبانان و حاجبان بر آن گمارده‏اند، ولی تنها در خانه تو برای درخواست کنندگان گشوده است، هم اکنون به در خانه‏ات آمده‏ام تا با نظر رحمتت به من بنگری، ای خداوندی که مهربانترین مهربانان هستی». سپس به خواندن این اشعار مشغول شد:

یا من یجیب دعاء المضطر فی الظلم‏
یا کاشف الکرب و البلوی مع السقم‏

قد نام وفدک حول البیت قاطبة
و انت وحدک یا قیوم لم تنم‏

ادعوک رب دعاء قد امرت به‏
فارحم بکائی بحق البیت والحرم‏

ان کان عفوک لا یرجوه ذو سرف‏
فمن یجود علی العاصین بالنعم؟


«ای کسی که دعای گرفتاران را در تاریکیهای شب اجابت می‏کنی، و ای کسی که دردها و رنجها و بیماریها را برطرف می‏سازی. همه مهمانان تو بر گرد خانه‏ات خوابیده‏اند، و تنها چشم تو ای خدای قیوم، به خواب نمی‏رود. پروردگارا! تو را به دعایی که خودت به آن دستور داده‏ای می‏خوانم که به حق حرمت کعبه و حرم، به گریه‏ام رحم کن. اگر عفو و احسان تو به گنهکارانی که اسراف در گناه نموده‏اند نرسد، گنهکاران به در خانه چه کسی بروند که امید بخشش داشته باشند؟!» [3] . سپس سر به سوی آسمان بلند کرده، چنین ادامه داد: الهی! سیدی و مولای! ان اطعتک بعلمی و معرفتی فلک الحمد و المنة علی، و ان عصیتک بجهلی فلک الحجة علی: «ای خدای من! آقا و مولای من! اگر از روی آگاهی تو را اطاعت کرده‏ام، حمد و سپاس، شایسته تو است، و رهین منت توام، و اگر از روی نادانی، گناه کرده‏ام، حجت تو بر من تمام است…» [4] .

پی نوشت ها:
[1] اصول کافی، ج 2، ص 579.
[2] ترجمه ارشاد مفید، ج 2، ص 144 - کشف الغمه، ج 2، ص 273.
[3] مناقب آل ابیطالب، ج 4، ص 150 - 151.
[4] بحر المحبه غزالی، ص 43.


منبع: نگاهی بر زندگی امام سجاد؛ محمد محمدی اشتهاردی

سازمان عقیدتی سیاسی ارتش جمهوری اسلامی ایران.

موضوعات: ذکر و دعا  لینک ثابت



 [ 12:55:00 ب.ظ ]





  ذکر سجده امام سجاد علیه السلام   ...


طاوس بن کیسان یمانی، یکی از اصحاب بزرگ حضرت سجاد علیه السلام، می گوید:

« شبی در مسجد الحرام وارد حجر اسماعیل شدم. امام سجاد علیه السلام وارد شد و به نماز مشغول شد. مدتی طولانی نماز خواند، سپس به سجده رفت. من با خود گفتم او مردی صالح از اهل بیتی نیکوکار است، حتماً به دعایش گوش فرا بدهم ببینم چه می‌گوید. شنیدم که در سجده فرمود:

«عبیدک بفنائک، مسکینک بفنائک، فقیرک بفنائک، سائلک بفنائک »؛

بنده گوچک تو، وابسته به تو، نیازمند به تو، درخواست کننده از تو، در آستانه تو است. 

از آن پس هرگاه به ناراحتی و مشکلی برمی‌خوردم، این دعا را می‌خواندم و بدون استثنا مشکلم برطرف می‌شد.»

یوسف بن اسباط از پدرش نقل می کند که وارد مسجد کوفه شدم و دیدم جوانی با خدای خود مناجات می کند و در سجده خود می گوید:

« سجد وجهی متعفراً فی التراب لخالقی و حق له »؛ ( صورتم خاک آلوده برای خالقش در سجده است و این خضوع و بندگی شایسته اوست. )
نزدیک‌تر رفتم و دیدم حضرت علی بن الحسین علیه السلام است.

و همچنین بنا بر نقل حضرت صادق علیه السلام از زبان یکی از غلامان حضرت سجاد علیه السلام « روزی امام به صحرا رفت و بر روی سنگی زبر به سجده افتاد. من ایستاده بودم و صدای بلند گریه امام را می شنیدم، و شمردم که هزار مرتبه گفت:«لا اله الاالله حقاّ حقاّ لا اله الا الله تعبداّ ورقا لا اله الا الله ایماناً و صدقاً… »؛ ( جز الله معبودی نیست و این را حق می دانم و بدان معترفم. جز الله معبودی نیست و این را در حالت بندگی کامل می گویم، جز الله معبودی نیست و این را بر اساس ایمان و راستی می گویم. )



 منابع: بحارالانوار، جد 46، ص 76 به نقل از الارشاد و ص 78 به نقل از مناقب و صفحه 99 حدیث 88 به نقل از کشف الغمه و جلد 45 صفحه 149

 

موضوعات: ذکر و دعا  لینک ثابت



[پنجشنبه 1395-10-23] [ 08:32:00 ب.ظ ]





1 2 4

  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما