محمد بن ابیحمزه میگوید؛ پدرم گفت: امام سجاد علیهالسلام را در یکی از شبها در کنار کعبه دیدم که نماز میخواند، قیام نماز را طول داد، به گونهای که دیدم گاهی بر پای راستش تکیه و گاهی بر پای چپش تکیه میکند. سپس شنیدم، که گریان میگفت:
یا سیدی تعذبنی و حبک فی قلبی… «ای آقای من! آیا مرا عذاب کنی، با اینکه حب تو در قلبم هست، سوگند به عزت اگر چنین کنی، مرا در قیامت با مردی محشور کنی که دیر زمانی به خاطر تو با آن دشمنی کردهام.» [1] .
طاووس یمانی میگوید؛ شبی در کنار کعبه بودم، دیدم امام سجاد علیهالسلام به حجر اسماعیل وارد گردید، به نماز ایستاد و به سجده رفت. با خود گفتم این مرد صالح از خاندان رسالت است، خوب است از فرصت استفاده کرده و گوش کنم و بدانم در سجده چه میگوید، شنیدم که میگفت: عبیدک بفنائک، مسکینک بفنائک، فقیرک بفنائک، سائلک بفنائک: «بنده کوچکت به در خانه تو آمده، بیچاره آستانت به درگاه تو آمده، فقیر تو به سوی تو آمده، درخواست کننده درگاهت سر به آستانت نهاده است.» طاووس میگوید: من این کلمات را یاد گرفتم؛ در رفع هر گرفتاری و اندوه آنها را خواندم و اندوه و گرفتاریم برطرف گردید. [2] . اسمعی میگوید: شبی به طواف کعبه پرداختم، ناگاه جوان زیبا و خوش قامتی را دیدم که پرده کعبه را گرفته بود و چنین راز و نیاز میکرد: نامت العیون، و علت النجوم، و انت الملک الحی القیوم، غلقت الملوک ابوابها، و اقامت علیها حراسها، و بابک مفتوح للسائلین، جئتک لتنظر الی برحمتک یا ارحم الراحمین؛ «چشمها به خواب رفته، و ستارگان اوج گرفته (و غایب شدهاند)، و تو حاکم زنده و پایدار هستی، و در این دل شب پادشاهان درهای قصرهایشان را بستهاند، و نگهبانان و حاجبان بر آن گماردهاند، ولی تنها در خانه تو برای درخواست کنندگان گشوده است، هم اکنون به در خانهات آمدهام تا با نظر رحمتت به من بنگری، ای خداوندی که مهربانترین مهربانان هستی». سپس به خواندن این اشعار مشغول شد:
یا من یجیب دعاء المضطر فی الظلم
یا کاشف الکرب و البلوی مع السقم
قد نام وفدک حول البیت قاطبة
و انت وحدک یا قیوم لم تنم
ادعوک رب دعاء قد امرت به
فارحم بکائی بحق البیت والحرم
ان کان عفوک لا یرجوه ذو سرف
فمن یجود علی العاصین بالنعم؟
«ای کسی که دعای گرفتاران را در تاریکیهای شب اجابت میکنی، و ای کسی که دردها و رنجها و بیماریها را برطرف میسازی. همه مهمانان تو بر گرد خانهات خوابیدهاند، و تنها چشم تو ای خدای قیوم، به خواب نمیرود. پروردگارا! تو را به دعایی که خودت به آن دستور دادهای میخوانم که به حق حرمت کعبه و حرم، به گریهام رحم کن. اگر عفو و احسان تو به گنهکارانی که اسراف در گناه نمودهاند نرسد، گنهکاران به در خانه چه کسی بروند که امید بخشش داشته باشند؟!» [3] . سپس سر به سوی آسمان بلند کرده، چنین ادامه داد: الهی! سیدی و مولای! ان اطعتک بعلمی و معرفتی فلک الحمد و المنة علی، و ان عصیتک بجهلی فلک الحجة علی: «ای خدای من! آقا و مولای من! اگر از روی آگاهی تو را اطاعت کردهام، حمد و سپاس، شایسته تو است، و رهین منت توام، و اگر از روی نادانی، گناه کردهام، حجت تو بر من تمام است…» [4] .
پی نوشت ها:
[1] اصول کافی، ج 2، ص 579.
[2] ترجمه ارشاد مفید، ج 2، ص 144 - کشف الغمه، ج 2، ص 273.
[3] مناقب آل ابیطالب، ج 4، ص 150 - 151.
[4] بحر المحبه غزالی، ص 43.
منبع: نگاهی بر زندگی امام سجاد؛ محمد محمدی اشتهاردی
سازمان عقیدتی سیاسی ارتش جمهوری اسلامی ایران.
[جمعه 1395-10-24] [ 12:55:00 ب.ظ ]