فاطمه الزهرا (سلام الله علیها) کوهدشت
 
  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

   


اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        








جستجو






Random photo

شکوه عظمت۱۳آبان



  اگر خون امام حسين(ع) نبود اسلام تمام مي شد   ...

متن سخنرانی حجت الاسلام مرادی:

حجت الاسلام مرادی: حضرت زينب کبري سلام الله علیها در کنار امام حسين علیه السلام در بقاي اسلام، مانند حضرت خديجه سلام الله عليها در کنار پيامبر اکرم صل الله عليه و اله در تاسيس اسلام است.
تاریخچه بی نظیر زندگی امیرالمومنین(ع)

در هر صلوات و ذکري که انسان مي گويد در آن يک يا علي است. روايت است انسان در بهشت را که مي زند نداي يا علي مي شنود، پس نباید کالاي گران خود را ارزان بفروشد. در طول زندگي پيغمبران هيچ کس تاريخچه زندگي امام علي عليه السلام را ندارد. تولد در کعبه، شجاعت و سخاوت ايشان منحصر به فرد است. امام حسين عليه السلام و امام حسن عليه السلام مادام اينکه رسول خدا صل الله عليه و آله در قيد حيات بودند هيچ وقت به اميرالمونين بابا نمي گفتند و به رسول خدا يا ابتاه مي گفتند بعد از اينکه رسول خدا از دنيا رفتند به امام علي عليه السلام ابتاه مي گفتند.

در واقع مقام پدر بودن براي پيغمبر بود و ايشان نام حضرت زينب سلام الله عليها و امام حسن عليه السلام امام حسين عليه السلام را انتخاب کردند. رسول خدا در مدينه حضور نداشتند وقتي حضرت زينب سلام الله عليها متولد شد حضرت فاطمه سلام الله عليها و حضرت علي عليه السلام بعد از چند روز ايشان را نزد پيامبر بردند. پيامبر اکرم صل الله عليه و آله هر وقت قصد خروج از مدينه را داشتند و يا هنگام برگشت به مدينه اول به ديدار حضرت فاطمه سلام الله عليها مي رفتند و بعد از در زدن مي فرمودند: السلام عليکم يا اهل بيتي. بعد از ورود حضرت فاطمه سلام الله علیها را مي ديدند و مي بوييدند بعد به منزل خودشان مي رفتند. پيامبر اکرم صلی الله علیه و آله در گوش حضرت زينب اذان خواندند و ايشان را زينب نام نهادند و فرمودند به تمام امّتم وصيت مي کنم که شان زينب سلام الله علیها را رعايت کنيد حضرت زينب سلام الله عليها جايگاهي به مانند حضرت خديجه سلام الله عليها دارد. در ميان اهل بيت دو نفر اين تاج را دارند. امام حسن مجتبي عليه السلام فرمودند: در زمان صورت نهادن انسانها توسط ذات احدیت هيچ کسي شبيه تر از امام حسين عليه السلام به مادرم زهرا سلام الله عليها خلق نشده است.

حفظ و بقای اسلام بواسطه حضرت خدیجه(س) و حضرت زینب(س)

کانَ الحسينُ بنُ عليٍّ، أشبَهَ الناسِ بِفاطمةَ و کُنتُ أنا أشبَهَ الناسِ بِخديجةَ الکُبر سلام الله عليهم اجمعين1 در خلقت و سخاوت که حضرت خديجه سه بار دارايي خود را بخشيد. پيامبر اکرم صلی الله عليه و آله فرمودند: شان و جايگاه حضرت زينب سلام الله عليها را رعايت کنيد که جايگاه او در اسلام مانند خديجه است. رسول خدا صل الله عليه و آله فرمودند: فقط  چهار زن هستند که بالاترين حد کمال انساني رسيده اند. حضرت خديجه سلام الله علیها، حضرت فاطمه سلام الله علیها، آسيه و حضرت مريم سلام الله علیها.
حضرت زينب به خاطر اسارتشان در ايام محرم و عاشورا مورد توجه هستند ولي در نزد بسياري از نخبگان حضرت خديجه غريب هستند. حضرت زينب کبري در کنار امام حسين در بقاي اسلام مانند حضرت خديجه سلام الله عليها در کنار پيامبر اکرم صلی الله عليه و اله در تاسيس اسلام است. اگر خون امام حسين عليه السلام نبود اسلام تمام مي شد.  انا نحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون 2يکي از تجلّيات آيه وجود سيد الشهدا علیه السلام است که خدا به واسطه ايشان قرآن و اسلام را حفظ کرد.

نمي شود روي صندلي سلطنت نشست و حکومت را حفظ کرد حکومت بهانه اي بود که با سلطنت بازي کردند نه قراني نازل شده بود و نه وحي امده بود. خون امام حسين عليه السلام و نقش کليدي حضرت زينب سلام الله عليها باعث شدخَبَرٌ جاءَ وَ لاَ وَحْىٌ نَزَلْ  3 در بحث عاطفي نکته اين است که حضرت فاطمه سلام الله علیها غير از حضرت محسن که سقط شدند سه فرزند بيشتر نداشتند. حسنين عليهما السلام و حضرت زينب سلام الله عليها. ام کلثوم را کنيه حضرت زينب ميگفتند.

نوع رابطه اهل بيت با زينب کبري جايگاه استثنايي دارد. وقتي حضرت زينب سلام الله عليها براي زيارت قبر پيامبر اکرم صلی الله عليه و آله مي رفتند هيئت همراه ايشان کنيز و خانم هاي ديگر نبود بلکه امام علي عليه السلام، امام حسن عليه السلام و امام حسين عليه السلام هستند. يکي از شان هاي ايشان شان هدايت است. زينب هنگام جان دادن از آسمان کف براي ايشان مي ايد که خيلي موضوع مهمي است. به غير از تمام عظمت حضرت خديجه سلام الله علیها در وجود خودشان، در اطراف عظمت بسيار زياد است. امير المومنين علیه السلام در منزل حضرت خديجه سلام الله علیها رشد کرده است. معيشت برايش سخت شد.
 

ادامه »

موضوعات: کلام نور  لینک ثابت



[دوشنبه 1395-11-18] [ 01:44:00 ب.ظ ]





  اعتماد به نفس معلول اعتماد به خداست   ...
حجت الاسلام مومنی
متن سخنرانی حجت الاسلام سیدحسین مومنی:

چه کسی لایق عبادت است؟

امام خمینی در تفسیر سوره حمد می فرماید: کسی که اعلی مرتبه وجود و کمال و اعظم نعم و احسان را دارد لایق عبادت است؛ یعنی خدا غیر از خداوند در مقابل کسی نباید تعظیم کند. اعلی مرتبه خضوع را عبادت گویند. ما دستور به بندگی خدا داریم که بندگی و عبادت خدا کنیم. حضرت زهرا سلام الله علیها می فرماید: اگر بندگی خدا کردید خدا افضل مصلحتش را به سمت شما سرازیر می کند؛ خالص عبادت یعنی اینکه انسان در عبادت غیر از او را در نظر نگیرد و لحظه لحظه یاد خدا باشد.

در نماز ارتباط با خدا باید برای انسان حاصل شود. کسی که عبادت خالص دارد و با گفتن الله اکبر در نمازش هیچ چیز غیر از خدا در وجودش نیست و حقیقتا انگار روح از بدن او می رود. اگر بندگی خدا را کردیم مبتلا به آقایی و بزرگی می شویم اما اگر کسی از بندگی خدا فاصله بگیرد مبتلا به بردگی نفس و شیاطین برون و درون شود.

در خطبه متقین نهج البلاغه خداوند می فرماید: خدا وقتی ما را خلق کرد هیچ نیازی به عبادت ما نداشت آن کس که از رهگذر عبادت سود می کند منِ عبد هستم و آن کسی که از رهگذر ترک عبادت ضرری متوجهش می شود من عبد هستم، نه از خداوندی خدا چیزی کم می شود و نه چیزی اضافه می شود بلکه عبد محتاج عبادت است.

عواملی که انسان را به سمت بندگی سوق می دهد

چند عامل انسان را به سمت بندگی و عبادت سوق می دهد. یک: توجه به نعمتها؛ بر اساس آیات و روایات شکر مُنعم واجب است، کسی که نعمتی به ما می دهد و لطفی می کند عقل می گوید برو از او تشکر کن. اگر بخواهیم نعمتهای خدا را شکر کنیم خدا می فرماید: باید عبادت مرا کنی. با عبادت کردن خدا به خدا سودی نمی رسد اما خدا می فرماید: می خواهم به تو ترفیع مقام و درجه بدهم.

دوم: توجه به فقر و نیاز ما؛ ما به خدا نیاز داریم انسان باید بداند فقیر درِ خانه ی خداست.

ادامه »

موضوعات: کلام نور  لینک ثابت



 [ 01:34:00 ب.ظ ]





  راز محبوبیت خمینی کبیر   ...

 

بعد از سال‌ ها که از رحلت امام خمینی می‌ گذرد، همچنان او محبوب دل‌ها و میزان انقلاب است. امام این محبوبیت را از کجا آورده بود؟

 
محبوبیت امام خمینی

 

راز و رمز محبوب شدن، یکی از کلید واژه ‌هایی است که رونق بعضی کتاب‌ ها و سخنرانی ‌ها شده است. محبوبیت چیزی جز «مورد احترام و محبت بودن» و حفظ حرمت نیست. هرکسی دوست دارد که دیگران دوستش بدارند، سخنش را بشنوند و امرش را اطاعت کنند. اینکه بخواهیم محبوب دیگران باشیم، امر ناپسندی نیست بلکه یک میل طبیعی است. آنچه اهمیت دارد این است که چگونه می ‌توان به این موقعیت دست یافت؟

با دستور و تحکّم محبت دیگران را جلب کرد، بلکه باید زمینه را برای جلب محبت آماده نمود و با فراهم نمودن مقدمات به نتیجه دست یافت.

وقتی پیوند با خدا برقرار کردیم و رنگ خدایی گرفتیم در این صورت نه تنها نیازی به خلق نداریم، بلکه آن ها به ما نیاز پیدا می کنند و ما می شویم گره‌ گشای مردم. این چنین محبت مردم به ما شکل می‌گیرد، احترامشان نسبت به ما افزون می‌ شود و سخنمان بر زمین نمی ماند.

ثروت فراوان، مقام بالا، شهرت زیاد و دانش انبوه می ‌توانند تا حدی این خواسته را در ظاهر برآورند، اما این ظاهر، دوام چندانی ندارند. کافی است که «ثروت» بر باد رود، «مقام» گرفته شود، «شهرت» خاموش گردد و «دانش» را فراموشی ببرد؛ در این صورت دیگر از آن محبوبیت ظاهری خبری نیست. از این رو باید فکر دیگری کرد تا روز و شب بی ‌راه نجوییم راه.

محبوبیت را کجا بجوییم؟

طبیعتاً اگر کسی به دنبال آب باشد باید سراغ نهر و چشمه را بگیرد. کسی انتظار ندارد که در کویر خشک، سیراب شود. برای کسب محبوبیت نیز باید به چشمه آن را جست. اما اگر کسی به دنبال محبوبیت باشد، کجا بجوید؟

امام نهم، جواد الائمه، علیه السلام سخنی دارد که پاسخی است درخور برای این سوال. ایشان فرموده: مَنِ اسْتَغْنَى بِاللَّهِ افْتَقَرَ النَّاسُ إِلَیْهِ وَ مَنِ اتَّقَى اللَّهَ أَحَبَّهُ النَّاسُ وَ إِنْ كَرِهُوا؛ هر كه خود را به ‌وسیله خداوند بى ‌نیاز کند مردم محتاج او می ‌شوند و هر كه تقواى الهى پیشه كند [و خطا نرود] مورد محبّت مردم قرار مى ‌گیرد، گرچه مردم اهل تقوا نباشند.

امام جواد، خداوند را سرچشمه محبت دانسته و محبوب شدن و مورد محبت مردم قرار گرفتن را در گرو پیوند با خدا عنوان کرده است. گویی امام جواد این آموزه را برگرفته از کلام پدر بزرگوارش بیان نموده؛ چراکه امام رضا علیه السلام فرموده:مَنِ اتَّقَى اللَّهَ یُتَّقى‏؛ وَ مَنْ أَطَاعَ اللَّهَ، یُطَاع‏؛ کسی که حرمت خدا را نگه دارد حرمتش نگه داشته می ‌شود و هرکه سخن خدا را اطاعت کند، سخنش اطاعت می ‌شود. مگر محبوب شدن چیزی جز محترم شمرده شدن و اطاعت شدن است؟

اهل بیت علیهم السلام، مفسران و شارحان بزرگ قرآن‌اند. آنان همان مُطَهَّرونی هستند که اجازه مسّ قرآن یافتند.  این سخن امام جواد و پدربزرگوارش، امام رضا علیهما السلام نیز ریشه در آموزه ‌های وحی دارد.

چرا فقط خدا؟

قرآن کریم، بعضی نکات کلیدی را که باید همیشه در مقابل دیدگان باشند تا گرد فراموشی بر آن‌ ها ننشیند تکرار می ‌کند. مثلاً کلید واژه «تقوا» یکی از این موارد است؛ قرآن در آیات فراوانی از تقوا یاد کرده، فواید آن را برشمرده و به آن سفارش نموده است.

یکی از این نکات کلیدی که مورد تکرار و تأکید قرآن قرار گرفته «بی ‌نیازی و غنی بودن خدا»ست. خداوند خالق هستی است، همه عالم تحت فرمان اوست و هیچ نیازی در او راه ندارد: إِنَّ لِلَّـهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ ۚ وَكَانَ اللَّـهُ غَنِیًّا حَمِیدًا؛ آنچه در آسمان ‌ها و در زمین است از آن خداوند است و خداوند بی ‌نیاز ستوده است‌.

علاوه بر بی نیازی صفات فراوان دیگری برای خداوند شمرده شده که مؤید همین بی نیازی است؛ مثل صاحب قدرت، عزت، جلال، جبروت و مُلک.



موضوعات: حکمت ها  لینک ثابت



[یکشنبه 1395-11-17] [ 09:25:00 ق.ظ ]





  فلسفه خواندن نماز در اوقات معین   ...

 

 

بخش عظیمی از دین مبین اسلام را فروع و درس‌های زندگی‌ساز آن تشکیل داده است و شکی نیست که بیشتر افراد جامعه، مجتهد و فقیه نیستند تا خود بتوانند احکام الهی را از منابع غنی آن به دست آورده،‌ دیگران را نیز از باران رحمت احکام خداوندی بهره‌مند سازد و وظیفه تقلید از فقهای جامع‌الشرایط را در زمان غیبت کبری دارد.

همچنین احکامی که به همت سفیران نور از کلام نورانی الهی و سنت پرنور معصومین (ع) استخراج شده و در کتاب‌های فارسی و عربی در اختیار مقلدان و پیروان آنها قرار گرفته دربرگیرنده اصطلاحات خاص و لغات متناسب با هر بحث است که فهم آن را برای عموم مردم مشکل کرده است.

از طرفی چراها و پرسش‌های فراوانی در ارتباط با احکام مختلف مطرح است که پاسخ آنها در کتاب‌های گوناگون و به مناسبت بحث از آن موضوع مطرح شده که دسترسی توده مردم به آنها سخت است.

حجت‌الاسلام محمد وحیدی استاد حوزه علمیه قم در کتابی با عنوان «فلسفه و اسرار احکام» به بیان برخی از فلسفه احکام دین اسلام از جمله فلسفه نماز پرداخته است.

 

چرا باید نماز را در اوقات معینی بخوانیم؟

ما منکر فلسفه و اهمیت نماز و اثرات تربیتی آن نیستیم لذا چه لزومی دارد که در اوقات معینی انجام شود آیا بهتر نیست که مردم آزاد گذاشته شوند و هر کس به هنگام فرصت و آمادگی روحی این وظیفه را انجام دهد؟

تجربه نشان داده است که اگر مسائل تربیتی تحت انضباط و شرایط معین قرار نگیرد، عده‌ای آن را به دست فراموشی می‌سپارند و اساس آن به کلی متزلزل می‌شود،‌ این گونه مسائل حتماً باید در اوقات معین و تحت انضباط دقیق قرار گیرد تا هیچ کس عذر و بهانه‌ای برای ترک کردن نداشته باشد به خصوص این که انجام این عبادات در وقت معین مخصوصاً به صورت دسته‌جمعی دارای شکوه و تأثیر و عظمت خاصی است که قابل انکار نیست و در حقیقت یک کلاس بزرگ انسان‌سازی را تشکیل می‌دهد.

ادامه »

موضوعات: حکمت ها  لینک ثابت



 [ 09:13:00 ق.ظ ]





  "اجر بغیر حساب" مزد کسی است که در امتحانات الهی صبر می کند   ...
متن سخنرانی حجت الاسلام شریف:حجت الاسلام شریف

سنت امتحان و ابتلای الهی دائمی است

یکی از سنت های دائمی خداوند سنت امتحان و ابتلاست. حرکتی که خداوند از ابتدای خلقت داشته و تا روز قیامت هم مشاهده می شود. وقتی خداوند در قرآن فرموده: سَبَّحَ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ1؛ یعنی همه ی اشیاء عالم تسبیح خدا را می گویند منتهی یک کسی باید این را بفهمد و اگر بفهمد همه چیز برایش حل می شود.

خدا رحمت کند مرحوم سید نعمت الله جزایری2 که شاگرد مرحوم علامه مجلسی بوده و خیلی آدم ویژه ای بوده است. ایشان به شهرهای مختلف برای تبلیغ می رفتند و در گذشته رسم بود که هر شب اهالی آن شهر یا روستا ایشان را برای افطار دعوت می کنند. یک شب پیرمردی ایشان را به مسجدشان دعوت می کنند و آیت الله جزایری نقل می کند:

وقتی به آنجا رسیدم پیرمرد هنوز نرسیده بود با خود گفتم تا او بیاید وضو بگیرم و نماز بخوانم اما دیدم همسر ایشان که پیرزنی بود با تعجب به من نگاه می کند و پرسید: شما همیشه اینطور نماز می خوانید؟ گفتم: بله نماز را اینطور می خوانند و دستور پیامبر صلی الله علیه و آله است که فرمود: اینطور که من نماز می خوانم بخوانید.

پیرزن گفت: شما نماز خواندید اتفاقی نیفتاد. گفتم: مگر قرار است اتفاقی بیافتد؟ گفت: بله آقای ما وقتی نماز می خواند یک سکوتی بر این فضا حاکم می شود و وقتی الله اکبر می گوید در و دیوار هم تکبیر می گویند؛ یعنی به قدری محسوس بوده و این پیرزن چقدر پاک بوده که نماز خواندن با آن شاخصه را درک کرده. منتظر ماندم تا پیرمرد آمد و گفت سفره را بیاندازید اما به او گفتم شما نمازتان را بخوانید. او یک وضوی ساده گرفت.

وسواس برادر شیطان است

بعضی ها فکر می کنند افرادی که نمازشان به جایی می رسد نماز و وضویشان خیلی طول می کشد یک لیوان آب برای وضو زیاد است در رساله های عملیه هم نوشته اند بیشتر از 750 گرم آب برای غسل نیاز نیست و بقیه احتیاطهای خودشان است. فقها گفته اند اگر آب کم باشد در غسل، اگر حوله ای خیس هم باشد و روی بدن بکشید کفایت می کند، بیشتر از حد اگر آب بریزی و احتیاط کنی اسراف محسوب می شود، زیاد احتیاط کردن هم وسواس و برادر شیطان می شود کماینکه خیلی ها وسواس شدند به خاطر همین احتیاط.

آیت الله جزایری در ادامه نقل میکند: آن پیرمرد اذان و اقامه ای گفت و به نماز ایستاد و با گفتن الله اکبر دیدم واقعا در و دیوار همراهش می کنند و انگار آن منطقه تحت تصرف او بود. با او که رفیق شدم متوجه شدم او مراقب لقمه اش، شکمش، زبانش و شهوتش است و خدا هم اینها را به او داده است؛ بعدا با یکدیگر عهد کردند که پس از مرگ در کنار هم دفن شوند.

تمام اشیاء تسبیح گوی خداوند هستند

غرض این است که بگوییم همه ی اشیای عالم تسبیح می گویند و به گوش هستند و می شنوند و تحت امر امام و حجت خدا هستند. شخصی از امام صادق علیه السلام پرسید: آیا شما فقط امام بر این مردم هستید. حضرت مثالهایی از عوالم دیگر زد که هیچ سنخیتی با ما نداشت و فرمود: خیر. امام و حجت خدا امام و حجت تمام مخلوقات عالم است و مسئول هدایت تمام عوالم است و ولایت تکوینی دارد؛ در این ولایت تکوینی است که زینب کبری سلام الله علیها شراکت دارد، لذا وقتی در کوفه “اسکتوا” فرمود؛ همه در حال سروصدا بودند و عده ای گریه می کردند و عده ای هم خوشحال بودند اما با این جمله ی حضرت نه فقط مردم ساکت شدند بلکه راوی می گوید زنگوله هایی که به گردن شترها بود هم ساکت شدند و تکان نخوردند.

کسی که صاحب مقام ولایت در رتبه ی خودش بشود و وقتی تصرف کند یک زنگوله گردن شتر هم آرام می شود چون آنها هم مخلوقات خدا و تسبیح گو هستند و می دانند چه خبر است.

لذا عزیزان اگر بخواهیم به اینجا برسیم باید مراقب باشیم، ما عادت کردیم منبر و مداحی را می شنویم اما به کار نمی بندیم وقتی جامعه ی امروز را می بینیم یک دین من درآوردی مشاهده می کنیم دینی که امیرالمومنین علیه السلام فرموده و خمیرمایه اش در کتاب ها هست اما در جامعه نیست و وجود ندارد حتی در خانواده ها هم رعایت نمی شود؛ اگر رعایت شود اتفاقات خوبی می افتد اگر انسان در ابتلائات و امتحانات سربلند شود اتفاقات خوبی می افتد.

سنت ابتلاء درباره فرشتگان

پس زمین می شنود و درک دارد وقتی خداوند می خواست حضرت آدم علیه السلام را خلق کند ملکی به زمین فرستاد تا مقداری خاک بیاورد اما زمین به آن ملک گفت: از خاک من نبر می خواهید آدمی درست کنید که مداوم گناه می کند. ملک ترسید و به آسمان برگشت، چند گروه از ملائک به زمین آمدند اما زمین آنها را از خلقت آدمی گنه کار ترساند. در آخر خداوند جناب عزرائیل را فرستاد علامه مجلسی می نویسد وقتی زمین به عزرائیل گفت از خاک نبر؛ عزرائیل پاسخ داد: من مامور هستم و معذور و امر خداست باید اطاعت کنم. خطاب به عزرائیل رسید: تو چرا دست خالی برنگشتی و با خودت خاک آوردی؟ به جهت این پایمردی و پیروزی ات در این امتحان ماموریتی به تو می دهم و آن ستاندن جان آدمیانی است که به زمین می آیند و مامور قبض روح هستی؛ چون با کسی تعارف ندارد لذا ببینید با انبیاء هم تعارف نمی کند و تنها پیغمبری که برای ورود نزد او اجازه گرفت پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله بود والا نزد بقیه بدون اجازه وارد می شده.

یعنی عزرائیل یک امتحان الهی را سربلند طی کرد شد مامور قبض روح، حال زینب کبری سلام الله علیها را ببینید چقدر ابتلاء و امتحان را گذراند. یک وقت می گوییم اشیا تحت امر امیرالمومنین علیه السلام هستند و می بینیم حضرت در مقابل عموم به ندرت از معجزه استفاده می کردند و برای خواص بوده است چون اساسا انبیا و ائمه علیهم السلام مامور به معجزه در ابتدای امر نبودند چون مردم نمی کشیدند و می گفتند اینها ساحر و مجنون هستند. بنابر این بود که مثل مردم زندگی کنند و هر جا اثر هدایتی یا انذار می دیدند معجزه می آوردند یا برای اینکه در تاریخ بماند.

ادامه »

موضوعات: کلام نور  لینک ثابت



[شنبه 1395-11-16] [ 01:44:00 ب.ظ ]





  هر جا کم آوردی، 100 مرتبه این ذکر را بگو   ...

چند وقتی است که بین جوانان ذکر گفتن زیاد شده است … خیلی از افراد که به ظاهر شاید خیلی به آن ها نمی آید که اهل ذکر باشند تسبیح در دست دارند و ذکر می گویند… یک بار با یکی از آن ها باب صحبت را باز کردم و پرسیدم که اگر فضولی نیست میشه بگید چی دارید میگید؟ گفت: چند وقتی است که به مشکل مادی خورده ایم و از یکی شنیده ام ذکر “یا رزاق” خیلی برای مادیات خوب است… گفتم خوب چرا ذکر “استغفار” را نمی گویید؟ او گفت: اون ذکر که برای توبه و آمرزش خواستن و بخشیده شدن گناه است، من میگم یه ذکری می خوام برای زیاد شدن روزی …
 
خلاصه چند روزی این تحقیق میدانی ام را ادامه دادم و هر روز از یکی از این خانم های عزیز همین سؤال را می پرسیدم  و آن ها ذکرهایی چون یا رزاق، یا ودود و… برای افزایش روزی، جلب محبت، افزایش برکت، فرزند دار شدن و … می گفتند و  وقتی ذکر استغفار را به آن ها پیشنهاد می دادم آن ها در اکثر یا شاید همه ی موارد این ذکر را برای آمرزش خواهی و توبه می دانستند و کسی اثر دیگری از این ذکر نمی دانست…
 
به تعبیر استاد برجسته مرحوم آیت الله بهجت : هر جا کم آوردی، حوصله نداشتی، گرفته بودی، پول نداشتی، باطریت تموم شد تسبیح را بردار و صد مرتبه بگو استغفر الله ربی و اتوب الیه …آروم می شوی … استغفار فقط برای توبه و آمرزش از گناهان نیست…
 
با اتفاق افتادن این جریان بر آن شدم تا در این مطلب خلاصه ای از آثار و فوائد این ذکر شیرین را با هم مروری داشته باشیم.


- افزایش ثروت، قدرت و برخورداری از برکت الهی  
 
 وَیَا قَوْمِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ یُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَیْکُمْ مِدْرَارًا وَیَزِدْکُمْ قُوَّةً إِلَى قُوَّتِکُمْ وَلا تَتَوَلَّوْا مُجْرِمِینَ(هود، آیه 52)

- اجابت دعا

وَإِلَى ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحًا قَالَ یَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَکُمْ مِنْ إِلَهٍ غَیْرُهُ هُوَ أَنْشَأَکُمْ مِنَ الأرْضِ وَاسْتَعْمَرَکُمْ فِیهَا فَاسْتَغْفِرُوهُ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ إِنَّ رَبِّی قَرِیبٌ مُجِیبٌ (هود، آیه 61)

- مودت و دوستی
 
وَاسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ إِنَّ رَبِّی رَحِیمٌ وَدُودٌ (هود، 90)
 
بهره دنیایی و مادی با استغفار
 
«اِستَغفروا ربَّکم اِنَّه کانَ غَفّاراً یرسِلِ السَّماءَ علیکُم مِدراراً ویمدِدکُم بِاَموال وبنین وَیجعَل لَکُم جَنّاتٍ ویجعَل لکم اَنهاراً؛ از پروردگار خود آمرزش بخواهید که او بسیار آمرزنده است؛ تا باران های مفید و پر برکت را از آسمان بر شما پیوسته دارد و شما را با مال بسیار و فرزندان متعدّد یاری رساند و باغ های خرّم و نهرهای جاری به شما عطا فرماید. (نوح، 10- 12)
 
در بیان امام صادق (علیه السلام) با استناد به آیات 10- 12 نوح می فرمایند: «هنگامی که رسیدنِ روزی ات را همراهِ سختی و کندی دیدی، زیاد استغفار کن، چرا که خداوند عزّوجلّ در کتابش می فرماید: از پروردگارتان، طلبِ مغفرت نمایید که او بسیار آمرزنده است تا از آسمان پیوسته بر شما بباراند و با اموال و فرزندان فراوان یاری تان رساند (یعنی در دنیا) و باغ های خرّم و نهرهای جاری عطایتان فرماید (یعنی در آخرت)» (بحار الانوار، ج78، ص201، روایت29)
 
وقتی در همین یک آیه از قرآن کریم نگاه می کنیم می بنیم که برای اثر استغفار سه بهره ارزشمند در دنیا معرفی شده است: «بارشِ پیوسته باران های مفید (برکت)»، «وسعت و مال فراوان» و «نعمتِ برخورداری از فرزندان».  
 
روایت شده که شخصی خدمتِ امام رضا(علیه السلام) آمد و از «خشکسالی» شکایت کرد. حضرت در بیان راهِ چاره فرمودند: «استغفار کن». شخص دیگری به پیشگاه حضرت آمد و از «فقر و ناداری» شکایت کرد. حضرتش فرمودند: «استغفار کن» فرد سومی به محضرش شرفیاب شد و از حضرت خواست تا دعایی فرماید که خداوند پسری به او عطا فرماید. حضرت، به او فرمودند: «استغفار کن». حاضران باتعجّب پرسیدند: سه نفر با سه خواسته متفاوت، خدمتِ شما آمدند و شما همه را به «استغفار» توصیه فرمودید؟! فرمود: من این توصیه را از خود نگفتم. همانا در این توصیه از کلامِ خداوند الهام گرفتم و آن گاه آیات 10- 12 سوره نوح را تلاوت فرمودند. (مجمع البیان، ذیل تفسیر آیه 12 10 سوره نوح)

رحمت الهی جذب می شود

 
… لَوْلا تَسْتَغْفِرُونَ اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ (سوره نمل، آیه 46)
 
چرا از پیشگاه خدا تقاضای آمرزش گناهان خویش نمی كنید تا مشمول رحمت او واقع شوید؟
 
این آیه به دنبال تقاضای قوم صالح (علیه السلام) برای نزول عذاب الهی بر آنها نازل شده است؛ چون آنها به حضرت صالح(علیه السلام) می گفتند: «تو اگر راست می گویی چرا مجازات الهی دامان ما را نمی گیرد؟» (سوره اعراف،آیه 77)
 
حضرت صالح این چنین پاسخ دادند:«چرا تمام فكر خود را روی فرارسیدن عذاب الهی متمركز می كنید؟ حال آنكه اگر عذاب الهی شما را فراگیرد به حیاتتان خاتمه می دهد و مجالی برای ایمان باقی نخواهد ماند؛بیایید گفتار مرا در بركات و رحمت الهی كه در سایه ایمان به شما می رسد بیازمایید.»
 
وقتی آیاتی از سوره نوح در قرآن کریم نگاه می کنیم می بنیم که برای اثر استغفار سه بهره ارزشمند در دنیا معرفی شده است: «بارشِ پیوسته باران های مفید (برکت)»، «وسعت و مال فراوان» و «نعمتِ برخورداری از فرزندان»

زندگی شیرین می شود
 
وَأَنِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ یُمَتِّعْکُمْ مَتَاعًا حَسَنًا … (سوره هود،آیه 3)
 
و از پروردگارتان طلب مغفرت كنید و به سوی او بازگردید تا شما را به بهره ای نیكو تا مدتی معین(كه عمر دارید) كامیاب كند…
 
علامه طباطبایی در ذیل آیه فوق در (تفسیر المیزان جلد10،صفحه 210) می فرماید:بهرە دنیایی وقتی حسن و نیكو می شود كه آدمی در آن حیات به سوی سعادتی كه برایش امكان دارد روانه شود و خدای تعالی او را به سوی آرزوهای انسانی اش كه همان دستیابی به نعمت های دنیوی از قبیل وسعت، امنیت، رفاه، عزت و شرافت است هدایت كند. پس این حیات حسن در مقابل عیش ضنك و تنگی است كه در آیه 124 سورە طه به آن اشاره شده است كه «كسی از یاد من روی برگرداند معیشتی تنگ خواهد داشت.»

 بلا و عذاب دور می شود
 
وَمَا کَانَ اللَّهُ لِیُعَذِّبَهُمْ وَأَنْتَ فِیهِمْ وَمَا کَانَ اللَّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَهُمْ یَسْتَغْفِرُونَ (سوره انفال، آیه33)
 
ولی تا تو (پیامبر اسلام(صلی الله و علیه وآله)) در میان مردم هستی خداوند بر آن نیست كه آنان را عذاب كند، و تا آنان استغفار می كنند خداوند آنان را عذاب نمی كند.
 
در ذیل این آیه امام علی(علیه السلام) پس از رحلت پیامبر(صلی الله و علیه وآله) فرمودند: «یكی از دو امان از میان ما رفت، امن دیگر كه استغفار است را حفظ كنید.» (نهج البلاغه،حكمت 88)

کلام آخر
 
در حقیقت در باطن ذکر استغفار بنا بر آنچه که همه ی مردم می دانند یک نوع توبه و آمرزش خواهی است که ما در قبال گناهانمان از خداوند داریم و همین خضوع و طلب آمرزش باعث می شوند که برکاتی که ذکر شد در زندگی هایمان حاصل شود … بنابر این قدر این ذکر را بیش از پیش بدانیم که با یک تیر چندین نتیجه برایمان خواهد داشت .
 
به تعبیر استاد برجسته مرحوم آیت الله بهجت: هر جا کم آوردی، حوصله نداشتی، گرفته بودی، پول نداشتی، باطریت تموم شد تسبیح را بردار و صد مرتبه بگو استغفر الله ربی و اتوب الیه … آروم می شوی … استغفار فقط برای توبه و آمرزش از گناهان نیست…
 
 
منبع:تبیان

موضوعات: روش درمانی  لینک ثابت



 [ 01:38:00 ب.ظ ]





  احیاء فرهنگ فاطمی؛ استحکام عقیده شیعه درباره امر ولایت و امامت است   ...

متن سخنرانی حجت الاسلام سیدمحمدرضا مرتضوی:

حجت الاسلام مرتضوی

ارتباط فاطمیه و امر ولایت و امامت

فاطمیه احیاء فرهنگ است، بسترسازی در رابطه با استحکام عقیده شیعه در رابطه با امر ولایت و امامت است. احیای فرهنگ فاطمی باعث می شود ارتباطی با اهل بیت علیهم السلام برقرار کنیم که اگر درست باشد بستری برای خودمان فراهم کرده ایم. اصراری که علما درباره وحدت دارند وحدت در مقابل دشمن مشترک است. بعد از رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله دو مکتب ایجاد شد؛ مکتب خلفا و مکتب اهل بیت علیهم السلام. آیا می شود دو مکت حق روبه روی هم قرار بگیرند؟ قطعا نمی شود حال ببینیم. کدام مکتب مکتب سعادت و کدام مکتب مکتب ضلالت است. برای فهم این مطلب باید تاسی به حضرت صدیقه سلام الله علیها کنیم و ببینیم حضرت کدام مکتب را مکتب هدایت می دانند.

جمع آوری بیش از 500 سند از اهل تسنن

برای بیان مطلب از کتب شیعه استفاده نمی کنیم و مطالبی از متب اهل سنت بیان می کنیم. مرحوم میرحامد حسین1 شخصیتی بودند که تمام هستی اش را پیش فروش امیرالمومنین علیه السلام کرد، در راه اهل بیت علیهم السلام داده است؛ این عالم وارسته در سن حدود 70 سالگی دنبال مطلبی می گردند و می بینند کتابی که نیاز دارند در هندوستان و در منزل یک شخص ناصبی است. او به هندوستان می رود با لباس مبدل و به درب خانه ی آن شخص می رود و خودش را به عنوان یک خادم جا می زند و موفق می شود مدتی خادم او شود و مدتی در خانه اش کار کرد. به کتابخانه ی او رفت و کتاب مورد نظر را پیدا کرد، چون در آن زمان امکان عکس گرفتن یا زیراکس گرفتن نبود ناچار بخ نوشتن مطالب از روی کتاب بود. میرحامد حسین حدود یک ماه در خانه ی شخص ناصبی کارگری کرد و بعدها نامه ای به او نوشت و جریان را برایش شرح داد. ناصبی پس از خواندن نامه گریه کرد و گفت: یاعلی شنیده بودم مریدان باصفایی داری اما اینطوری ندیده بودم؛ نوشته اند آن ناصبی در همان حال از دنیا می رود.

ادامه »

موضوعات: کلام نور  لینک ثابت



[جمعه 1395-11-15] [ 08:23:00 ب.ظ ]





  تولد دوباره این است که با خدا قرار بگذاری گناه نکنی   ...

متن سخنرانی استاد فاطمی نیا:

استاد فاطمی نیا

قدرت تمییز القائات شیطان از الهام

اللَّهُمَّ وَ أَنْطِقْنِی بِالْهُدَی، وَ أَلْهِمْنِی التَّقْوَی1؛ ترجمه تحت اللفظی این عبارت این می شود که: خدایا سخن گفتن مرا با هدایت همراه بفرما؛ اما سید می فرماید: “هدی” در اینجا به معنای بیان و حجت است یعنی خدایا اگر حرف می زنم حرفم را با بیان قوی و حجت همراه کن به طوری که شنونده قبول کند.

وَ أَلْهِمْنِی التَّقْوَی؛ خدایا به من تقوا الهام کن. لفظ “الهام” در قرآن و روایات زیاد داریم و گاهی اوقات به تعبیر وحی آمده در قرآن. این وحی به معنای اعم است، وحی اخص مخصوص انبیاست اما در قرآن فرموده به مادر موسی وحی کردیم، به زنبور حی کردیم؛ یعنی به او الهام کردیم و فهماندیم. گاهی وحی به معنای اشاره می آید. بسیاری اوقات از الهام تعبیر به وحی به معنای اعم می شود.

الهام مراتب دارد و البته با القائات شیطان نباید اشتباه شود چون شیطان هم القا می کند منتهی خدا به آدمهای متقی و خداترس وعده داده تا فرق القائات شیطان و پروردگار را بفهمند. سید می فرماید: الهام این است که خدا به عقل فرد چیزی الهام کند که او را وادار به فعل یا ترک کند که بعضی ها به آن خاطر رحمانی می گویند اما همه ی آنها یک حرف است.

معنای این قسمت این است: خدایا تقوا را به من الهام کن؛ یعنی مرتب مراقبم باش و جایی که می خواهم گناه کنم تقوا مانعم شود. تقوا در لغت یعنی همان خودنگه داشتن است و در عرف عبارت است از اینکه انسان به وسیله طاعت پروردگار احتراز کند از عقوبت خدا. در معنای اتقوالله گفته اند: از خدا بترسیم اما صحیحش این است که بگوییم: از خدا پروا داشته باشیم. بعضی از عارفان گفته اند کلید خیر دنیا و آخرت در تقوا جمع شده است.

ادامه »

موضوعات: کلام نور  لینک ثابت



 [ 08:18:00 ب.ظ ]





  مومن کسی است که همه چیز را به اندازه دارد   ...

متن سخنرانی حجت الاسلام کرمی:

حجت الاسلام کرمی

انسان درآمیخته با قوای گوناگون است

انسان که اشرف وسید مخلوقات و کائنات آفریده شده است این استعداد را دارد که به اعلی قلل کمال برسد و هم این استعداد را دارد که طی درکات کند و به اسف سافلین برسد و از نظر انحطاط در جایی قرار بگیرد که هیچ حیوانی قابل مقایسه با انسان نباشد و بر او شرف داشته باشد. قرآن می فرماید: إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنْ نُطْفَةٍ أَمْشَاجٍ نَبْتَلِيهِ فَجَعَلْنَاهُ سَمِيعًا بَصِيرًا1؛

“أَمْشَاجٍ” یعنی معجون و درآمیخته از استعدادها و قوای مختلف یعنی انسان در آمیخته با قوا و استعدادهای مختلف است؛ تنها موجودی که جامع الاطراف است، جمیع جهات در او محقق بالقوه است انسان است. در حیات وحش موجودات از نظر سیر تکاملی در رتبه نوعیه ی خودشان باید به کمالی برسند که تمام صفات نوعیه را داشته باشند. یک توله ی سگ کمالش سگ شدن است وقتی به جایی رسید که همه ی صفات نوعیه در او واجب بود یک سگ کامل خواهد شد تمام جمادات و نباتات اینگونه هستند و در نهایت به کمال نوعیه خودشان می رسند. سیر تکوینی موجودات حیات وحش نظام تعریف شده ای دارد که از آن نمی توانند تخلف کنند.

خدا یک سنسورهایی به نام غریزه در وجود حیوانات قرار داده است و نظام معیشت حیوان در آن غریزه تعریف شده است و تفاوتی با هم ندارند که سگ اسرائیلی باشد یا ایرانی مثلا سگها به صاحبشان خیانت نمی کنند، بیگانه را به حریم راه نمی دهد، به کم قانع است، فراموشکار نیست و این خصوصیات در تمام سگها وجود دارد. اما آیا می توانیم سگ را به خاطر صفات خوبش تحسین کنیم؟ خیر چون وجود این صفات به سگ مربوط نیست ریاضت نکشیده تا امانتدار شود بلکه خدا او را اینطور آفریده و هنری هم نیست و قابل تحسین نیست. حیوانات یک نظام تعریف شده ای دارند و از آن نمی توانند تخلف کنند.

ادامه »

موضوعات: کلام نور  لینک ثابت



 [ 10:37:00 ق.ظ ]





  یزدیان زمان از فرهنگ زینبی در امان نیستند.   ...

متن سخنرانی حجت الاسلام بی آزار تهرانی:حجت الاسلام بی آزار تهرانی

عالم بدون معلم

گریه بر سیدالشهدا علیه السلام از تباکی شروع می شود یک وقت انسان حال گریه ندارد و یا قساوت و تنگی دل پیدا می کند و یک موقع هم حالت ادبار هست می گویند از حالت تباکی شروع کن و شبیه گریه کن ها شروع کن و حد و پایانی ندارد و هر جا بساط روضه و گریه فراهم شد، گریه کن. این گریه هم حد ندارد از ضجه و گریه شروع می شود تا جایی که به فرموده امام زمان علیه السلام از چشمها خون جاری شود.

پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله در طلیعه اش درباره حضرت زینب سلام الله علیها فرمود: برای این خانم هر کس اشک بریزد عین گریه بر امام حسن و حسین علیهما السلام است. عظمت بی بی بی نظیر است؛ امام سجاد علیه السلام فرمود: أنت بحمد الله عالمة غیر معلمة و فهمة غیر مفهمة1؛ یعنی واقعا زینب کبری سلام الله علیها از حقیقت توحید نوشیده است.

پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید: ما فاطمه زهرا سلام الله علیها را با علم از شیر گرفتیم. مادر یک چنین جایگاهی دارد، دختر جایگاهش چیست؟ ایشان 5 ساله بودند و به امیرالمومنین علیه السلام فرمود: باباجان زینب را دوست داری؟ حضرت فرمود: مگر می شود دوستت نداشته باشم. حضرت زینب سلام الله علیها فرمود: بگویید به تو شفقت دارم محبت مخصوص ذات اقدس الهی است. در یک دل دو محبت نمی گنجد خداوند در قرآن فرموده: ما به شما دو قلب ندادیم یک قلب داده ایم و یک دلبر. امیرالمومنین علیه السلام پیشانی حضرت را بوسید و فرمود: حقیقتا تو زینت پدر هستی.

معنای “قربانی قلیل”

اینها از عظمت حضرت زینب سلام الله علیهاست؛ از مدینه تا مدینه چون حرکت با سیدالشهدا علیه السلام آغاز شد و اوج عظمت در ظهر عاشورا بود؛ حضرت سیدالشهدا علیه السلام نیابت تامه و خاصه نسبت به حضرت زینب سلام الله علیها دارند؛ آقا زین العابدین علیه السلام می فرماید: سرمایه ای را پدرم به عمه جانم کرامت فرمود، به محض اینکه امامت در وجود من مستقر شد اولین چیزی که از ورای ملکوت عالم مشاهده کردم این بود که تمام ملائک بهت زده به حضرت زینب سلام الله علیها هستند؛ غیر از چهارهزار ملکی که آمده بودند. این 4 هزار ملک جزو انصار امام زمان علیه السلام هستند و در صبح ظهور حضرت را یاری می کنند.

امام سجاد علیه السلام در روضه ی خصوصی در مدینه فرمود: به اندازه نگین انگشتر در بدن پدرم جای سالم باقی نماند. امام حسین علیه السلام ذبح عظیم پروردگار است، حضرت زینب سلام الله علیها کجا ایستاده است که این عظیم القدر را مختصر و قلیل توصیف می کند؟ الا اینکه باید در مقام عرش نشینی در گودی قتلگاه نشسته باشد، حضرت زینب سلام الله علیها از پیش خدا و محضر حق و کنگره عرش به گودی قتلگاه نگاه کرد و فرمود: خدایا این قلیل قربانی را از ما قبول کن؛ در صورتی که این همان بدن مطهری است که تمام انبیاء برایش بی قراری کردند، اینجا که بی بی این جمله را فرمود تمام ملائک متجب شدند که این چه ظرفیتی است که حضرت دارد و چه عظمتی است!

اینها مربوط به رشد و رشاد حضرت زینب سلام الله علیهاست؛ در شرایطی است که نیم قرن از عمر شریفشان گذشته است. اما می خواهم مسائلی از عظمت بی بی قبل از این سنین مطالبی بیان کنم. روزی یک مهمان سرزده به منزل امیرالمومنین علیه السلام آمد؛ دستور است وقتی مهمان به منزلتان می آید هر چه دارید برای او بیاورید. امیرالمومنین علیه السلام از حضرت زهرا سلام الله علیها سوال کرد: در منزل چه داریم؟ حضرت زهرا سلام الله علیها با یک دنیا حیا فرمود: فقط یک قرص نان و این هم وعده دخترم زینب است حسنین غذا میل کردند اما اوخوابش برده بود. حضرت فرمود نیاز نیست بیاوری قرص نان سهم زینب است. اما حضرت زینب سلام الله علیها دست پدر را گرفت و نان را به حضرت داد و فرمود: این را برای مهمانتان ببرید نمی خواهم مهمان به خانه ی پدرم بیاید و پدرم چیزی برایشان نیاورد.

ادامه »

موضوعات: کلام نور  لینک ثابت



 [ 10:33:00 ق.ظ ]






  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما