فاطمه الزهرا (سلام الله علیها) کوهدشت
 
  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

   


اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        








جستجو






Random photo

شکوه عظمت۱۳آبان



  تولد دوباره این است که با خدا قرار بگذاری گناه نکنی   ...

متن سخنرانی استاد فاطمی نیا:

استاد فاطمی نیا

قدرت تمییز القائات شیطان از الهام

اللَّهُمَّ وَ أَنْطِقْنِی بِالْهُدَی، وَ أَلْهِمْنِی التَّقْوَی1؛ ترجمه تحت اللفظی این عبارت این می شود که: خدایا سخن گفتن مرا با هدایت همراه بفرما؛ اما سید می فرماید: “هدی” در اینجا به معنای بیان و حجت است یعنی خدایا اگر حرف می زنم حرفم را با بیان قوی و حجت همراه کن به طوری که شنونده قبول کند.

وَ أَلْهِمْنِی التَّقْوَی؛ خدایا به من تقوا الهام کن. لفظ “الهام” در قرآن و روایات زیاد داریم و گاهی اوقات به تعبیر وحی آمده در قرآن. این وحی به معنای اعم است، وحی اخص مخصوص انبیاست اما در قرآن فرموده به مادر موسی وحی کردیم، به زنبور حی کردیم؛ یعنی به او الهام کردیم و فهماندیم. گاهی وحی به معنای اشاره می آید. بسیاری اوقات از الهام تعبیر به وحی به معنای اعم می شود.

الهام مراتب دارد و البته با القائات شیطان نباید اشتباه شود چون شیطان هم القا می کند منتهی خدا به آدمهای متقی و خداترس وعده داده تا فرق القائات شیطان و پروردگار را بفهمند. سید می فرماید: الهام این است که خدا به عقل فرد چیزی الهام کند که او را وادار به فعل یا ترک کند که بعضی ها به آن خاطر رحمانی می گویند اما همه ی آنها یک حرف است.

معنای این قسمت این است: خدایا تقوا را به من الهام کن؛ یعنی مرتب مراقبم باش و جایی که می خواهم گناه کنم تقوا مانعم شود. تقوا در لغت یعنی همان خودنگه داشتن است و در عرف عبارت است از اینکه انسان به وسیله طاعت پروردگار احتراز کند از عقوبت خدا. در معنای اتقوالله گفته اند: از خدا بترسیم اما صحیحش این است که بگوییم: از خدا پروا داشته باشیم. بعضی از عارفان گفته اند کلید خیر دنیا و آخرت در تقوا جمع شده است.

ادامه »

موضوعات: کلام نور  لینک ثابت



[جمعه 1395-11-15] [ 08:18:00 ب.ظ ]





  مومن کسی است که همه چیز را به اندازه دارد   ...

متن سخنرانی حجت الاسلام کرمی:

حجت الاسلام کرمی

انسان درآمیخته با قوای گوناگون است

انسان که اشرف وسید مخلوقات و کائنات آفریده شده است این استعداد را دارد که به اعلی قلل کمال برسد و هم این استعداد را دارد که طی درکات کند و به اسف سافلین برسد و از نظر انحطاط در جایی قرار بگیرد که هیچ حیوانی قابل مقایسه با انسان نباشد و بر او شرف داشته باشد. قرآن می فرماید: إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنْ نُطْفَةٍ أَمْشَاجٍ نَبْتَلِيهِ فَجَعَلْنَاهُ سَمِيعًا بَصِيرًا1؛

“أَمْشَاجٍ” یعنی معجون و درآمیخته از استعدادها و قوای مختلف یعنی انسان در آمیخته با قوا و استعدادهای مختلف است؛ تنها موجودی که جامع الاطراف است، جمیع جهات در او محقق بالقوه است انسان است. در حیات وحش موجودات از نظر سیر تکاملی در رتبه نوعیه ی خودشان باید به کمالی برسند که تمام صفات نوعیه را داشته باشند. یک توله ی سگ کمالش سگ شدن است وقتی به جایی رسید که همه ی صفات نوعیه در او واجب بود یک سگ کامل خواهد شد تمام جمادات و نباتات اینگونه هستند و در نهایت به کمال نوعیه خودشان می رسند. سیر تکوینی موجودات حیات وحش نظام تعریف شده ای دارد که از آن نمی توانند تخلف کنند.

خدا یک سنسورهایی به نام غریزه در وجود حیوانات قرار داده است و نظام معیشت حیوان در آن غریزه تعریف شده است و تفاوتی با هم ندارند که سگ اسرائیلی باشد یا ایرانی مثلا سگها به صاحبشان خیانت نمی کنند، بیگانه را به حریم راه نمی دهد، به کم قانع است، فراموشکار نیست و این خصوصیات در تمام سگها وجود دارد. اما آیا می توانیم سگ را به خاطر صفات خوبش تحسین کنیم؟ خیر چون وجود این صفات به سگ مربوط نیست ریاضت نکشیده تا امانتدار شود بلکه خدا او را اینطور آفریده و هنری هم نیست و قابل تحسین نیست. حیوانات یک نظام تعریف شده ای دارند و از آن نمی توانند تخلف کنند.

ادامه »

موضوعات: کلام نور  لینک ثابت



 [ 10:37:00 ق.ظ ]





  یزدیان زمان از فرهنگ زینبی در امان نیستند.   ...

متن سخنرانی حجت الاسلام بی آزار تهرانی:حجت الاسلام بی آزار تهرانی

عالم بدون معلم

گریه بر سیدالشهدا علیه السلام از تباکی شروع می شود یک وقت انسان حال گریه ندارد و یا قساوت و تنگی دل پیدا می کند و یک موقع هم حالت ادبار هست می گویند از حالت تباکی شروع کن و شبیه گریه کن ها شروع کن و حد و پایانی ندارد و هر جا بساط روضه و گریه فراهم شد، گریه کن. این گریه هم حد ندارد از ضجه و گریه شروع می شود تا جایی که به فرموده امام زمان علیه السلام از چشمها خون جاری شود.

پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله در طلیعه اش درباره حضرت زینب سلام الله علیها فرمود: برای این خانم هر کس اشک بریزد عین گریه بر امام حسن و حسین علیهما السلام است. عظمت بی بی بی نظیر است؛ امام سجاد علیه السلام فرمود: أنت بحمد الله عالمة غیر معلمة و فهمة غیر مفهمة1؛ یعنی واقعا زینب کبری سلام الله علیها از حقیقت توحید نوشیده است.

پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید: ما فاطمه زهرا سلام الله علیها را با علم از شیر گرفتیم. مادر یک چنین جایگاهی دارد، دختر جایگاهش چیست؟ ایشان 5 ساله بودند و به امیرالمومنین علیه السلام فرمود: باباجان زینب را دوست داری؟ حضرت فرمود: مگر می شود دوستت نداشته باشم. حضرت زینب سلام الله علیها فرمود: بگویید به تو شفقت دارم محبت مخصوص ذات اقدس الهی است. در یک دل دو محبت نمی گنجد خداوند در قرآن فرموده: ما به شما دو قلب ندادیم یک قلب داده ایم و یک دلبر. امیرالمومنین علیه السلام پیشانی حضرت را بوسید و فرمود: حقیقتا تو زینت پدر هستی.

معنای “قربانی قلیل”

اینها از عظمت حضرت زینب سلام الله علیهاست؛ از مدینه تا مدینه چون حرکت با سیدالشهدا علیه السلام آغاز شد و اوج عظمت در ظهر عاشورا بود؛ حضرت سیدالشهدا علیه السلام نیابت تامه و خاصه نسبت به حضرت زینب سلام الله علیها دارند؛ آقا زین العابدین علیه السلام می فرماید: سرمایه ای را پدرم به عمه جانم کرامت فرمود، به محض اینکه امامت در وجود من مستقر شد اولین چیزی که از ورای ملکوت عالم مشاهده کردم این بود که تمام ملائک بهت زده به حضرت زینب سلام الله علیها هستند؛ غیر از چهارهزار ملکی که آمده بودند. این 4 هزار ملک جزو انصار امام زمان علیه السلام هستند و در صبح ظهور حضرت را یاری می کنند.

امام سجاد علیه السلام در روضه ی خصوصی در مدینه فرمود: به اندازه نگین انگشتر در بدن پدرم جای سالم باقی نماند. امام حسین علیه السلام ذبح عظیم پروردگار است، حضرت زینب سلام الله علیها کجا ایستاده است که این عظیم القدر را مختصر و قلیل توصیف می کند؟ الا اینکه باید در مقام عرش نشینی در گودی قتلگاه نشسته باشد، حضرت زینب سلام الله علیها از پیش خدا و محضر حق و کنگره عرش به گودی قتلگاه نگاه کرد و فرمود: خدایا این قلیل قربانی را از ما قبول کن؛ در صورتی که این همان بدن مطهری است که تمام انبیاء برایش بی قراری کردند، اینجا که بی بی این جمله را فرمود تمام ملائک متجب شدند که این چه ظرفیتی است که حضرت دارد و چه عظمتی است!

اینها مربوط به رشد و رشاد حضرت زینب سلام الله علیهاست؛ در شرایطی است که نیم قرن از عمر شریفشان گذشته است. اما می خواهم مسائلی از عظمت بی بی قبل از این سنین مطالبی بیان کنم. روزی یک مهمان سرزده به منزل امیرالمومنین علیه السلام آمد؛ دستور است وقتی مهمان به منزلتان می آید هر چه دارید برای او بیاورید. امیرالمومنین علیه السلام از حضرت زهرا سلام الله علیها سوال کرد: در منزل چه داریم؟ حضرت زهرا سلام الله علیها با یک دنیا حیا فرمود: فقط یک قرص نان و این هم وعده دخترم زینب است حسنین غذا میل کردند اما اوخوابش برده بود. حضرت فرمود نیاز نیست بیاوری قرص نان سهم زینب است. اما حضرت زینب سلام الله علیها دست پدر را گرفت و نان را به حضرت داد و فرمود: این را برای مهمانتان ببرید نمی خواهم مهمان به خانه ی پدرم بیاید و پدرم چیزی برایشان نیاورد.

ادامه »

موضوعات: کلام نور  لینک ثابت



 [ 10:33:00 ق.ظ ]





  در عالم هستی هر پدیده ای اثری دارد   ...
متن سخنرانی حجت الاسلام ریاضت را می خوانید:
حجت الاسلام ریاضت:
 

همه ی اعمال انسان، اثری دارد
 
یکی از مهم ترین و محوری ترین تأکیدات قرآن کریم و روایات و سیره ی عملی اهل بیت علیه السلام به شیعیان و محبین خود دقت بر اثر گفتار و رفتار و عمل خود است. در بین علمایی که استدلالی بحث میکنند، متکلمین می گویند دنیا، عالم اثر و موثر است یعنی هر عمل و گفتار و کرداری اثری دارد. انسان های کمونیسم که اعتقادی به ان دنیا ندارند و می گویند هر چه هست در همین دنیا است و دنیا را در غالب ماده می بینند برای این اصل خود چند قاعده درست کردند که قاعده های علمی است. مثل اینکه ما خوانده ایم که ماده از بین نمی رود بلکه شکل آن از حالتی به حالت دیگر تغییر می کند لذا یکی از قواعد علمی و عقلی که کمونیسم ها برای این اصل خود بیان کردند، این است که می گویند عالم، عالم کنش و واکنش است یا همان عمل و عکس العمل.
قرآن کریم و روایات نورانی اهل بیت هم به این نکته دقت داشته است خداوند عالم فرمود شما هر عملی را انجام دهید اثری دارد که یا مستقیم است یا غیر مستقیم. 
یا اثر آن در دنیا است یا در برزخ و آخرت و یا اثر آن در هر دوجا است در واقع عالم هستی جزء سنت های لایتغیر است که هر پدیده ای اثری دارد. در قرآن کریم به ما تأکید شده است که مراقب اثر عمل خود باشید، در واقع به جای اینکه گفته شود مراقب عمل و رفتار و گفتار خود باشید، بیشتر فرمودند مراقب اثر اعمال خود باشید.
هَلْ جَزَاء الْإِحْسَانِ إِلَّا الْإِحْسَانُ1 آيا پاداش نيکی جز نيکی است.

ادامه »

موضوعات: کلام نور  لینک ثابت



[چهارشنبه 1395-11-13] [ 07:32:00 ب.ظ ]





  با هر گناهي که انسان انجام مي دهد نقطه سياهي بر دلش بجا مي ماند   ...

متن سخنرانی حجت الاسلام  موسویان:

حجت الاسلام موسویان: با هر گناهي که انسان انجام مي دهد نقطه سياهي بر دلش بجا مي ماند
هر چقدر ما به ياد امام زمان باشيم، او هم به ياد ما است. بلکه او به ياد ماست که ما به ياد او هستيم.
تا که از جانب معشوق نباشد کششي، کوشش عاشق بيچاره به جايي نرسد.
شخصي به امام رضا عليه السلام عرض کرد: آيا شما ما را دوست داريد؟ حضرت فرمودند: فنظر علي قلبک؛ به قلبت نگاه کن. اگر در قلبت ما را دوست داري بدان ما هم تو را دوست داريم. نشان دوست داشتن حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف اين است که هر کس هر ـنچه دوست دارد به زبانش جاري مي کند.
 
عاقبت به خیری 
يکي از مسائلي که قرآن شريف مطرح مي کند مسئله عاقبت است که مسئله بسيار مهمي است که خداوند مي فرمايد: عاقبت در آخر کار براي متقّين است کساني که درست مي انديشند و درست زندگي مي کنند. پيامبر اکرم صل الله عليه و آله مي فرمايند: اگر براي امّتم سخت نبود براي طلب و دعا محور قرار مي دادم. اللّهُمَّ اجْعَلْ عَواقِبَ امُورِنا خَيْراً؛ خدايا آخر و عاقبت کارهاي ما را ختم به خير کن. امام علي عليه السلام مکرر در قنوت نمازشان مي فرمودند: خدايا عاقبتم را به خير کن. امام سجاد عليه السلام روز عاشورا به سيدالشهدا علیه السلام عرض کردند مطلبي را برايم بگوييد که بسيار حائز اهميت باشد. حضرت فرمودند: عاقبت به خيري. عاقبت به شرّي در مقابل بسيار بد است و به سن و سال مربوط نمي شود. درکربلا امام حسين عليه السلام از حضرت قاسم عليه السلام پرسيدند: مرگ در ذائقه تو چگونه است؟ فرمود : احلي من العسل1
 
چهار شرط عاقبت به خیری در کلام امام سجاد علیه السلام
امام سجاد عليه السلام مي فرمايند: وَ کانَ مِنْ دُعَائِهِ عليه‌السلام بِخَوَاتِمِ الْخَيرِ 2 امام سجاد عليه السلام براي کساني که مي خواهند عاقبت به خير شوند چهار شرط بيان کرده است:
 
شرط اول: استفاده درست از لحظات عمر  
اول اگر کسي مي خواهد عاقبت به خير شود بايد از لحظات زندگي اش استفاده کرده باشد. ايشان يک  عبارت در يکي از دعاهايشان دارند که مي فرمايند: الهي عَمِّرْنِي مَا كَانَ عُمُرِي بِذْلَةً فِي طَاعَتِكَ فَإِذَا كَانَ عُمُرِي مَرْتَعاً لِلشَّيْطَانِ فَاقْبِضْنِي إِلَيْک؛ 3 خداوند حال که با تو صحيت مي کنم عمر خود را درست خرج مي کنم اگر قرار باشد عمر من چرا گاه شيطان باشد مرگ مرا برسان. امام صادق عليه السلام مي فرمايند: مَنِ استَوى يَوماهُ فهُو مَغبونٌ 4 هر كه دو روزش برابر باشد، ضرر کرده است
امام علي عليه السلام مي فرمايند: بعضي در طول عمر فرصت هايي دارند که آن را مي سوزانند. قران مي فرمايد: وَالْعَصْرِ ، إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِي خُسْرٍ5 قسم به چکيده عالم که انسان در ضرر است. امام علي عليه السلام مي فرمايند: همانگونه که عمرتان طي مي شود از عمر اصلي شما کم مي شود و مرگ به شما نزديک مي شود و نيز مي فرمايند: انسان ديکته مي کند که بر او چه گذشت. از يکي از بزرگان پرسيدند اگر برگرديد به دنيا چه مي کنيد؟ ايشان فرمودند: من در اين عمري که از خدا گرفتم روز دو بار زيارت عاشورا را با صد سلام وصد لعن خواندم  ولي پشيمانم که چرا روزي چهار بار نخواندم.    
                           شيعه مرتضي علي عمر تلف نميکند           از لحظات و فرصتش صرف نظر نميکند
                           تا نرسيده مرگ تو توبه کن از گناه خويش       مرگ و عجل فرا رسد توبه اثر نميکند
حضرت سيدالشهدا مي تواند خسارت هاي عمر انسان را جبران کند. مثل رسول ترک که با امام حسين عليه السلام معامله کردند. ایشان مبدل السيئات بالحسنات است.
 

ادامه »

موضوعات: کلام نور  لینک ثابت



 [ 07:28:00 ب.ظ ]





  تشکر از پدر و مادر،شکرگزاری از خداوند است   ...

متن سخنرانی حجت الاسلام علی آبادی:

حجت الاسلام علی آبادی:
 
اهل بیت(ع) اساس دین هستند
 
امام باقر علیه السلام فرمودند: بنى الاسلام على خمسة اشياء، على الصلوة و الزكاة و الحج و الصوم و الولايه1
اسـلام روى پنج پايه نهاده شده : نماز و زكات و روزه و حج و ولايت (در روز غدير خم يا در عالم ميثاق ) فرياد زده شد، براى هيچ چيز ديگر فرياد زده نشد.
اساس دین ولایت اهل بیت علیه السلام است، امیرالمومنین علیه السلام فرمودند: اهل بیت اساس دین و ستون های اعتقاد و یقین هستند.
ما می بینیم که بعضی از دستورات دین را خداوند تأکید بیشتری کرده است.  
آیت الله بهجت می فرمودند: در دین گاهی تصور می کنیم راهی که ما را به خدا می رساند مواردی است که اهل بیت علیه السلام به ما نگفتند. در صورتیکه راه رسیدن به خدا همان چیزیست که پیامبر صلی الله علیه و آله بر روی منبر می گفتند و هر جا که بیشتر تأکید کردند نشان می دهد ان فعل بیشتر ما را به اهل بیت علیه السلام و خدا و اساس دین می رساند. پس در دستورات دین خداوند به هر چیزی که بیشتر تأکید کرده است نشان دهنده ی این است که ان فعل ما را زودتر و نزدیک تر به اهل بیت علیه السلام می رساند. 
گاهی این تأکیدات آنقدر زیاد می شود که می شود تجلی ولایت و میشود آینه ی ولایت نما به همین خاطر ان معامله ای را که خداوند با اهل بیت می کند با آن کارها هم ان معامله را انجام میدهد یعنی اگر ولایت اهل بیت یک خط قرمز عبور نکردنیست این تجلیات هم آنطور میشود. مثلأ در جوارح ما قلب تجلی ولایت است. لذا در حدیثی از امام صادق علیه السلام داریم القلب حرم الله فلا تسکن حرم الله غیر الله2
افعال و رفتار ما بر نماز استوار است، در زیارتنامه می خوانیم : السلام علیک یا عمود الدین که عمود دین حضرت علی علیه السلام است. آقا امیرالمومنین علیه السلام در وصیت نامه ی خود به امام حسن و امام حسین علیه السلام می فرمایند: الله الله فى الصلاه فانه خير العمل وانها عمود دينكم: از خدا بترسيد، از خدا بترسيد درباره نماز، زيرا كه نماز ستون دين شماست. 
 
تشکر از پدرمادر شکر گزاری از خداوند است
امام صادق (علیه السلام) فرمود: من وَجَدَ بَردَ حُبِّنا عَلی قَلبِهِ، فَلیَکثُرِ الدُّعاءَ لاُمِّهِ3
 هر کس که نسیم دل فروز محبت ما (اهل بیت) را در قلبش دریابد، پس بر دامن پاک مادرش دعا کند. 
وجود پدر و مادر میشوند تجلی و ملاک برای ولایت لذا شما می بینید در قران خداوند 4 بار فرموده است: وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً و جالب این است که قبل از هر چهار بار این جمله فرموده است خدای این عالم من هستم و به من شرک نورزید یعنی بعد از بیان توحید، بلافاصله نام پدرمادر را می آورد. منظور از این احسان احترامی است که با تمام وجود باشد.
 
 امام رضا علیه السلام می فرمایند: «اِنَّ اللّهَ عَزَّ وَ جَلَّ اَمَرَ بِثَلاثَةٍ مَقرُونٍ بِها ثَلاثَةٌ أُخری:اَمَرَ بِالصَّلاةِ وَ الزَّکاةِ فَمَن صَلیّ وَ لَم یُزَکِّ لَم تُقبَل مِنهُ صَلاتُهُ، وَ اَمَرَ بِالشُّکرِ لَهُ وَ لِلوالِدَینِ فَمَن لَم یَشکُر والِدَیهِ لَم یَشکُرِ اللّهَ، وَ اَمَرَ بِاتِّقاءِ اللّهِ وَ صِلَةِ الرَّحِمِ، فَمَن لَم یَصِل رَحِمَهُ لَم یَتَّقِ اللّه عَزَّ وَ جَلَّ.»4
خداوند به سه چیز امر کرده که آنها را با سه چیز دیگر مقرون نموده است: به نماز و زکات امر کرده پس اگر کسی نماز بخواند و زکات ندهد، نمازش پذیرفته نمی شود. و به سپاس خود و سپاس والدین امر فرموده پس اگر کسی پدر و مادرش را سپاس نگوید، خدا را سپاس نگفته است. و به تقوی و صله رحم امر کرده پس اگر کسی صله رحم نکند، از خدا نترسیده است.
به همین خاطر اگر ما از پدر و مادر خود شکرگزاری و تشکر نکنیم، خدا را هم شکر نکرده ایم. 
 
امام زينُ العابدين عليه السلام : جاءَ رَجلٌ إلى النبيِّ صلى الله عليه و آله فقالَ : يا رسولَ اللّه ِما مِن عَمَلٍ قَبيحٍ إلّا قَد عَمِلتُهُ ، فهَل لِي مِن تَوبَةٍ ؟ فقالَ لهُ رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : فهَل مِن والِدَيكَ أحَدٌ حَيٌّ ؟ قالَ : أبي ، قالَ : فاذهَبْ فَبَرَّهُ . قالَ : فلَمّا ولّى ، قالَ رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : لَو كانَت اُمُّهُ!5
مردى خدمت پيامبر خدا صلى الله عليه و آله آمد و به ايشان عرض كرد: هيچ كار زشتى نيست كه نكرده باشم. آيا راه توبه و بازگشت برايم وجود دارد؟ حضرت فرمود : آيا از پدر و مادرت كسى زنده هست؟ عرض كردم: پدرم. فرمود: برو و به او نيكى كن. وقتى آن مرد رفت، رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: كاش مادرش زنده مى بود!
اگر انسان می خواهد توبه کند و با خود حساب و کتابی کند به خانه ی اهل بیت علیه السلام بیاید. حر هم نزد اباعبدالله علیه السلام امد و گفت: آیا من می توانم توبه کنم یا نه؟ 
امام صادق علیه السلام می فرمایند:6 هرکس به پدر و مادر خود به دیده غضب آلود بنگرد در صورتی که آن دو به او ستمی نیز کرده باشند خداوند نماز و عبادات و اعمال خیرش را نپذیرد.  

ادامه »

موضوعات: کلام نور  لینک ثابت



 [ 09:56:00 ق.ظ ]





  خدا مي تواند سخت ترين هاي عالم را انجام دهد   ...

متن سخنرانی حجت الاسلام سعیدیان:

حجت الاسلام سعیدیان

مقام تفویض
بزرگترين مقام در سير و سلوک و عرفان که هر کسي به اين مقام نائل نمي شود و رسيدن به اين مقام تنها براي اولياي الهي  و مقرّبين در گاه حق ميسر است مقام تفويض است. تفويض به معني واگذاري امور به خدا است. اين واگذاري نبايد همراه با اعتراض باشد بلکه بايد هرچه خداوند براي ما و زندگي ما مقدّر کرد، در هر حالتي الحمدالله علي کل حال بگوئیم و در هر حالتي شاکر باشيم. 
 سخت است که انسان به قدري خدا باور شده باشد که تمام مقدرات او را بپذيرد و اين بالاترين مرحله عرفان است. وقتي طلبه ها وارد حوزه مي شوند اولين روايتي که به آنها ياد داده مي شود اين است أوّلُ العلم مَعرفةُ الجَبّار و آخرُ العلم تَفويضُ الأمر اليه1 اول علم اين است که اول خدا را بشناسيد و بعد از شناخت خدا انسان بگويد خدايا هر چه براي من مي پسندي خير است. حال بايد ديد چه مقدماتي لازم است تا انسان به اين جایگاه برسد. در دعاهاي مختلف از جمله دعاي امام حسين علیه السلام آمده است که از خدا مي خواست اللّهم اِنّي اسْلَمْتُ نَفسِي اليکَ و وجَّهْتُ وَجْهي اِلَيکَ و فَوَّضْتُ أمـرِي اِلَيکَ2 خدايا همه امورم را به سوي تو تفويض ميکنم و تسليم تو هستم و روي من تنها به سوي توست و چشم اميدي به غير ندارم.
 
مقدمات رسيدن به مقام تفويض
اول: باور قادر بودن خدا
اولين مقدمه اين است که انسان توانايي خدا را باور کند. يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْديهِمْ3  مسئله مهم اين است که همه ما مي دانيم خدا مي بيند و به اين مسئله علم داريم ولي باور نداريم. اگر انسان باور داشته باشد خدا مي بيند معصيت نمي کند. خداوند مي فرمايد يهوديان مي گويند يدلله مغلولا قلّت ايديهم بل يدان مبسوطه دست خدا بسته است. در صورتي که دست خودشان بسته است و خدا مي تواند هر کاري انجام بدهد. کسي که مي تواند همه امور را به دست بگيرد خداست. اين باور به آساني در کلیات احاديث قدسي از مرحوم شیخ عاملي رحمه الله علیه روايت شده است که مي فرمايند: گاهي خداوند در عرش به حال بندگانش تاسّف مي خورد. خدايي که به بنده اش مي گويد فقط از من بخواهيد ولي بنده به هر دري مي زند و در آخر کار به سمت خدا مي آيد. شخصي به حرم امام رضا عليه السلام رفت و حاجتي داشت. وارد حرم شد و حاجت خود را گفت در مکاشفه حضرت را ديد و ايشان فرمودند: هر وقت اميدت از همه بريده مي شود به در خانه ما مي آيي؟ خدا مي تواند سخت ترين هاي عالم را انجام دهد. 
 
دوم: مقدمه باور محبّت خدا به انسان
دومين نکته اين است که خدا براي بنده اش بد نمي خواهد. اين دو مسئله بايد ضميمه هم شوند تا انسان به مقام تفويض برسد. خداوند مي فرمايد محبّت مادر در مقابل محبّت من به سان قطره است در مقابل دريا. گاهي انسان چيزي از خدا مي خواهد که به او نمي دهد و براي بنده اش سخت مي گيرد و اين تنها به خاطر اين است که آنچه خواسته به صلاحش نيست گاهي نگاه ما به مقدّرات الهي بد است و اگر نه خدا براي بنده اش بد نمي خواهد. اگر کسي بخواهد انسان را از مسير خدا و ائمه دور کند خائن است. وَ تَعاوَنوا عَلَى البِرِّ وَ التَّقوى وَ لا تَعاوَنوا عَلَى الإِثمِ وَ العُدوانِ4  يک حديث قدسي مي فرمايد: براي خوبي به ديگران کم کنيد نه براي بدي. مثل اينکه پدري براي فرزندي که اعتياد دارد مواد مخدر تهيه کند.
امام رضا عليه السلام هم براي کسي که مشروب خوار است اسباب گناه محيّا نمي کند. نبايد هر صحبتي را به ائمه منتسب کرد درست است که گاهي محبّت آنها به نگاه ما محروميت است. مادري که غضب مي کند به فرزندش مي گويد اين غضب من بهتر از محبّت بي پايه و اساس ديگران است و دلسوز فرزندش است. خدايي که گاهي سخت مي گيرد همان خدايي است که از مادر دلسوزتر است. زماني انسان در زندگي دنيوي و اخروي برنده است که نگاهش به خدا اينگونه باشد که طبق حديث قدسي خداوند مي فرمايد:  أَنَا عِنْدَ ظَنِّ عَبْدِي بِي، إِنْ ظَنَّ خَيْرًا فَلَهُ، وَإِنْ ظَنَّ شَرًّا فَلَهُ من به نگاه بنده ام به خود مي بالم  اگر مي گويد توجه خدا به من نيست.
بايد نگاه انسان به خدا درست باشد. شخصي نزد امام صادق عليه السلام رفته وعرض کرد من فقيرم. حضرت فرمود: تو ثروتمندي. و دو بار ديگر گفت من فقيرم . حضرت فرمودند: تو ثروتمندي . اگر به شما صد هزار سکه داده شود محبّت امام علي عليه السلام را کنار مي گذاري؟ گفت: نه. حضرت فرمود: اگر تمام دنيا را به تو بدهند حسين عليه السلام را کنار مي گذاري؟ گفت: نه . امام صادق عليه السلام فرمودند: تو چيزي داري که حتي قيمت گذاشتني نيست. پس تو ثروتمندي. دارا ترين انسانها کسي است که چيزي داشته باشد که نشود قيمت گذاشت. کسي که هنگام مرگ امام علي عليه السلام به او لبخند بزند برنده است نه کسي که امام علي عليه السلام به او غضب کند.
خداوند مي فرمايد: اگر بنده ام به من بد نگاه کند فکر می کند من بد برايش مي خواهم؟ اين مقياس دنياست. گاهي انسان براي رسيدن به خواسته خود به قدري تلاش مي کند که بعد از رسيدن آن ضربه سنگيني مي خورد و در می یابد نباید این اندازه به تکاپو می افتاد. انسان بايد به درجه اي برسد که سيدالشهدا رسيد و فرمود وجَّهْتُ وَجْهي اِلَيکَ زماني که انسان به خدا يقين پيدا کند و ايمان بياورد که او قادر به انجام هر کاري است خود را به خدا واگذار کرده است. انسان چون اين دو را باهم ندارد به مقام تفويض نمي رسد. گاهي خدا بر انسان سخت مي گيرد تا نگاه بنده اش نسبت به خود را ببيند. 

ادامه »

موضوعات: کلام نور  لینک ثابت



[سه شنبه 1395-11-12] [ 08:05:00 ب.ظ ]





  نگاهی به ترجمه‌های قرآن قبل از پیروزی انقلاب اسلامی   ...

نگاهی به ترجمه‌های قرآن قبل از پیروزی انقلاب اسلامی

با گسترش دین مبین اسلام به سرزمین‌های غیرعربی به ویژه استقبال ایرانیان از این آئین نوظهور، احساس نیاز به آگاهی و شناخت از قرآن کریم در میان فرهیحتگان فارسی زبان افزایش یافت تا جایی که گروهی از سلمان فارسی درخواست ترجمه سوره حمد را کردند و وی نیز این سوره را برای آنها به فارسی ترجمه کرد.
محمدعلی کوشا، منتقد و مترجم قرآن در این نوشتار گذری بر ترجمه‌های قرآن در قرون مختلف داشته است که متن آن به شرح ذیل است:

در قرن چهارم به تقاضای منصور بن نوح سامانی و به اذن و فتوای دانشمندان بخارا، سمرقند و بلخ به استناد آیه ۴ سوره «ابراهیم» ترجمه‌ای رسمی از تفسیر طبری همراه با ترجمه آیات قرآن انجام شد. پس از آن در گوشه و کنار سرزمین فارسی زبان‌ها، ترجمه‌هایی تحت اللفظی نگاشته شد که تعدادی از آنها به صورت ناتمام بر جای مانده و نسخه‌هایی از آنها با نام‌های گوناگون در کتابخانه‌های جهان نگهداری می‌شود.
بررسی تعدادی از نسخه‌های کهن ترجمه فارسی نشان می‌دهد که مترجمان آنها تسلط کافی در ترجمه نداشته‌اند و تنها به برگردان واژه به واژه اکتفا کرده‌اند؛ به گونه‌ای که بیشتر این ترجمه‌ها برای فارسی‌زبان‌ها نیز چندان مفهوم و قابل استفاده نیست. از این رو از زمان ما از نظر تاریخ تطور زبان فارسی و رسم الخط چنین آثاری از اهمیت ویژه‌ای برخوردار هستند و هیچ مترجم و محققی که انگیزه ترجمه‌ای استوار از قرآن داشته باشد بی‌نیاز از مطالعه و بررسی آنها نیست.
در قرن پنجم هجری که فن ترجمه و تفسیر قرآن رونق بیشتری یافته بود، شاهفور بن طاهر اسفراینی اثری خلق کرد و آن را «تاج التراجم فی تفسیر القرآن للاعاجم» نامگذاری کرد. این ترجمه و تفسیر که در نوع خود کم‌نظیر است، مبنا و مشوقی برای دیگر مترجمان بعد از خود شد. وی با ارائه چنین اثری، ترجمه تحت اللفظی را نادیده گرفت و پایه‌گذار ترجمه تطبیقی در محدوده زبان رایج زمان خود شد و این کار وی سبب شد که در ترجمه قرآن به زبان فارسی تغییری زیادی رخ دهدy تغییری که قرن‌های متوالی مترجمان و مفسران را پایبند و مشغول خود کرد.
در قرن ششم چند ترجمه و تفسیر قرآن به زبان فارسی ارائه شد که می‌توان گفت؛ این آثار دوران شکوفایی ترجمه قرآن را به مرحله قابل قبولی رسانده است، تفسیر سورآبادی، تفسیر ابوالفتوح رازی، تفسیر کشف‌الاسرار میبدی و ترجمه تفسیر نسفی که هر یک همراه با ترجمه آیات بوده و علاوه بر بسط فرهنگ قرآن رونق‌افزای زبان فارسی نیز شده است.
در قرن دهم از میان ترجمه‌های آن عصر تنها دو اثر از اهمیت اندکی برخوردار است، تفسیر مواهب علّیّه از ملاحسین واعظ کاشفی و تفسیر منهج الصادقین از ملا فتح الله کاشانی. اما تفسیر گازر در اواخر قرن هشتم به وسیله حسین جرجانی تألیف شده و خلاصه و بازنوشته تفسیر ابوالفتوح رازی به شمار می‌رود.
در قرن دوازدهم که زبان فارسی در شبه قاره هند، شکوفایی خاصی یافته بود، ترجمه دقیقی در تاریخ ترجمه پا به عرصه ظهور نهاد. این اثر به قلم شاه ولی الله دهلوی با عنوان ترجمه دهلوی شهرت یافت. این ترجمه در سبک و شیوه خود حد وسط تطبیقی و تحت اللفظی است و ساختار این اثر شباهت به ترجمه‌های کهن فارسی دارد و در حوزه معنایی و واژگانی از استقلال ویژه‌ای برخوردار است.
در سال‌های پایانی قرن سیزدهم، میرزا طاهر مستوفی کاشانی معروف به بصیرالملک ترجمه‌ای از قرآن کریم ارائه کرد که به ترجمه بصیرالملک مشهور شد. این ترجمه در سال ۱۳۴۴ شمسی از سوی انتشارات حسین علمی به چاپ رسید و چندین بار نیز به صورت چاپ سنگی منتشر شده است.
در قرن چهاردهم جهشی عمیق در رابطه با ترجمه‌های قرآن به وجود آمد که تاکنون ادامه داشته است و انتظار می‌رود در آینده نیز همچنان شاهد شکوفایی این ترجمه‌ها باشیم. نخستین کسی که این حرکت ارزشمند فرهنگی را آغاز کرد، مرحوم شیخ مهدی الهی قمشه‌ای بود که ترجمه وی از قرآن کریم به دلیل رانی در نثر و آمیختگی با تفسیر کوتاه و از طرفی چشم‌پوشی از حق التألیف در طی بیش از پنجاه سال تاکنون، پرشمارگان‌ترین ترجمه قرآن را در ایران به خود اختصاص داده است، هر چند که لغزش‌های ترجمه آن در مقایسه با ترجمه‌های دیگر بالاترین رقم را دارا است.
 
پس از این ترجمه، ترجمه ابوالقاسم پاینده با نثری فخیم و استوار منتشر شد و مورد توجه قرار گرفت. پس از آن ترجمه زین العابدین رهنما همراه با توضیحاتی در پانوشت ارائه شد. این دو ترجمه را می‌توان روان‌ترین و خوشخوان‌ترین ترجمه‌های پیش از انقلاب اسلامی به شمار آورد.
البته ترجمه تفسری سیدعلی نقی فیض الاسلام را نیز از جمله ترجمه‌های مورد توجه پیش از انقلاب اسلامی باید محسوب کرد که در سال ۱۳۸۸ هجری قمری برابر با ۱۳۴۸ شمسی برای نخستین بار با عنوان ترجمه و تفسیر قرآن عظیم به خط طاهر خوشنویس در شمارگان سی هزار مجلد به صورت دوره سه جلدی چاپ شد و مورد استقبال قرار گرفت و پس از آن تاکنون بارها تجدید شده است.
پس از پیروزی انقلاب نیز ترجمه قرآن رونق به سزایی یافت و ترجمه‌های فراوانی منتشر شد طبیعی است که همه آنها در یک سطح نیستند و هر یک دارای ویژگی‌هایی هستند که باید مورد نقد و بررسی قرار گیرند.
 
منبع:ایکنا

 
 
موضوعات: کلام نور  لینک ثابت



 [ 08:00:00 ب.ظ ]





  شهدا حقیقت عبودیت را درک کرده اند   ...
حجت الاسلام مومنی: شهدا حقیقت عبودیت را درک کرده اند/اگر برای خدا کار می کنید نباید حرف مردم برایتان مهم باشد

متن سخنرانی حجت الاسلام سیدحسین مومنی:

 

بالاترین نعمت انسان عقل است

بزرگترین نعمتی که خدا به انسان ارزانی داشته است، نعمت عقل است. وجه تمایز بین انسان و حیوان قوه تعقل و ادراک است. حضرت صادق علیه السلام در تعریف عقل فرمودند: مَا عُبِدَ بِهِ اَلرَّحْمَنُ وَ اُکْتُسِبَ بِهِ اَلْجِنَانُ1؛ ملکه ای که انسان را به سمت بندگی سوق بدهد عقل است. هر امر و مطلبی که شما را به سمت خدا سوق دهد، عقل است. هر امر و مطلبی که ما را به سمت طواغیت، شیاطین و نفسانیت سوق دهد، جهل نام دارد. انسان باید درصدد باشد جنود عقلش را تقویت کند و مراقبه به عمل بیاورد که مبادا جنود جهل درون انسان غلبه پیدا کند.

تقویت بصیرت

تقویت قوه عقل و لشکریان عقل موجب بصیرت انسان می شود و آنچه انسان را از محور بصیرت خارج می کند عبارت است از تقویت پیداکردن جنود جهل؛ که انسان را متعلق به دنیا می کند و علناً می بینند که افراد حق را زیر پا می گذارند و باطل را تقویت می کنند اما باز درصدد تقویت باطل برمی آیند؛ اینها افرادی هستن که از عقل بی بهره هستند. لشکریان عقل انسان را به سمت پرستش خدا سوق می دهد و از تمام دلبستگی ها و تعلقات دنیا دور می کند اما لشکریان جهل در مقابل انسان را به سمت دنیا و تعلقات سوق می دهد و کمترین تعلق اگر در دل بوجود آید انسان مسیر ضلالت و گمراهی را در پیش خواهد گرفت.

شهدای مدافع حرم عاقل ترین وعابدترین انسان ها هستند و کسانی هستند که در مسیر عبودیت و بندگی قرار گرفته اند و حقیقت بندگی را درک کرده اند.

امام مجتبی علیه السلام فرمود: اگر کسی ما را با قلبش دوست بدارد و ما را با لسان و دستش یاری رساند؛ با ماست و در آن غرفه و منزلی که ما در آن قرار داریم با ما خواهد بود، اگر کسی با زبانش ما را یاری کند و با قلبش ما را دوست داشته باشد در غرفه یک درجه پایین تر است و اگر کسی ما را فقط دوست داشته باشد اما از یاری ما با دست و زبان دست بکشد در جنت و بهشت است؛ مصداق این روایت شهدای مدافع حرم هستند، مصداق قسمت اول روایات شهدا هستند، آنها در دنیا بی قرار هستند چون حقیقت عبودیت را درک کرده اند و عطش وصل پیدا می کنند.

حقیقت عبودیت

امام صادق علیه السلام فرمود: قلت : يا أبا عبد الله ما حقيقة العبودية ؟ قال : ثلاثة أشياء أن لا يرى العبد لنفسه فيما خوله الله ملكا ، لان العبيد لا يكون لهم ملك يرون المال مال الله 2 ؛

حقیقت عبودیت در سه مطلب خلاصه می شود:

1- فرد در دنیا از آنچه خدا به او داده است ملکیتی برای خودش قائل نمی شود و هر آنچه دارد را متعلق به خدا می داند. اگر مال است خدا به او داده و اگر آبروست از خداست و در بزنگاه هم از همه ی آنها برای خدا و رضای او مایه می گذارند.

انسانهایی که مصلحت اندیش هستند و به دنبال منافع هستند و در مقاطع خاص که به مصلحت فردی و جناحی شان باشد، حضور پیدا می کنند از بندگی خدا فاصله گرفته اند و حقیقت عبودیت را درک نکرده اند.

شهیدی سه تا دختر داشت به او گفتند تو اگر تابع دین هستی، دین و فقه ما می گوید شخصی که سه تا دختر دارد وجوب جهاد از او ساقط است. تو برای چه به سوریه می روی در حالی که واجب هم نیست؟ او در پاسخ گفت: مگر خون دخترهای من از خون دخترهای امام حسین علیه السلام رنگین تر است؟ مگر امام حسین علیه السلام نرفت؟

ادامه »

موضوعات: کلام نور, در محضر علما  لینک ثابت



[یکشنبه 1395-11-10] [ 10:01:00 ب.ظ ]





  دشمن به پیامبر(ص) توهین می کند تا غیرت جامعه مسلمین را محک بزند   ...

 

 

حجت الاسلام میرزامحمدی

 

قرآن کریم وجود ملکوتی پیغمبر(ص) را به زیباترین وجه توصیف کرده است

قرآن کریم وجود ملکوتی پیغمبر صلی الله علیه و آله در زیباترین آیات و در قالب 410 آیه چنان معرفی می کند که هیچ پیغمبری در قرآن به این زیبایی توصیف نشده است. اگر چه نام مبارک بعضی از انبیا و قصه ی آنها به مراتب بیش از پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله ذکر شده است اما در توصیف حضرت، خداوند واژگانی به کار برده که برای توصیف هیچ کدام از پیامبران اینگونه وارد میدان نشده است.

دانشمندی نزد امام علی علیه السلام آمد و خواست تا پیغمبر صلی الله علیه و آله را برای او توصیف کند. حضرت در پاسخ فرمود: تو نعمتهای پروردگار را توصیف کن تا من برای تو پیغمبر صلی الله علیه و آله را توصیف کنم. آن دانشمند اهل کتاب که به معارف قرآن هم آشنا بود گفت: این تعلیق بر محال است چون خداوند در قرآن فرمود: اگر همه خلایق دست به دست هم دهند از شمارش نعمتهای خدا بر نمی آیند لذا شما از من چیزی می خواهید که شدنی نیست.

حضرت در پاسخ فرمود: این نعمتها که متاع دنیاست و ما از عهده شمارش آن برنمی آییم خداوند در قرآن آنها را قلیل معرفی کرده و تو در توصیف این قلیل اظهار عجز می کنی! من چطور پیغمبر را توصیف کنم که در وصف او فرمود: وَ إِنَّک لَعَلی خُلُقٍ عَظِیمٍ1 ؛ او حقیقت ملکوتی قرآن کریم است که تنها راه دسترسی به معرفت او فقط و فقط قرآن است. نور پیغمبر صلی الله علیه و آله سبقت بر نور قرآن و خلقت دارد.

قرآن کریم را در معیت پیغمبر(ص) نازل شد

در بیان عظمت او بزرگان از آیه 157 سوره اعراف الهام گرفته اند که وجود نورانی پیغمبر صلی الله علیه و آله افضل من القرآن است. مرحوم صاحب جواهر و کاشف الغطاء معتقد به این آیه هستند چون در این آیه پروردگار عالم قرآن کریم را در معیت پیغمبر صلی الله علیه و آله نازل کرده است.

الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوبًا عِنْدَهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِيلِ يَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنْكَرِ وَيُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبَاتِ وَيُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبَائِثَ وَيَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالْأَغْلَالَ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِمْ ۚ فَالَّذِينَ آمَنُوا بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِي أُنْزِلَ مَعَهُ ۙ أُولَٰئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ2 ؛

اهل کتاب مخصوصا یهود پیغمبر صلی الله علیه و آله را مانند بچه های خودشان می شناختند و در ادامه آیه 6 رسالت حضرت را بیان کردند: امربه معرف و نهی از منکر، و حلال و حرام الهی را برای مردم معرفی کردند و در این آیه بعضی ها قائل هستند که خود حضرت مُبیّن و تعیین کننده حلال و حرام است.

این پیغمبر صلی الله علیه و آله آمد تا بار شما را سبک کند. برخلاف تصور لائیک ها و روشن فکرها که فکر می کنند دین افیون ملت و مانع از رشد عقلی و شکوفایی نعمت عقل است حال آنکه اینگونه نیست. پیغمبر صلی الله علیه وآله آمد تا این غل و زنجیرهایی که به خاطر تبعیت از شیطان و هوای نفس به خودمان بستیم را ببُرّند.


ادامه »

موضوعات: کلام نور  لینک ثابت



[چهارشنبه 1395-10-29] [ 07:28:00 ب.ظ ]






  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما