با فرا رسیدن ماه پر برکت رجب، بهار خودسازی آغاز می شود . در فرهنگ مؤمنان پارسا و اهل سلوک و معرفت، ماه رجب از فرصت های ارزشمند و ایام گرانقدری است که نسیم رحمت الهی بیش از روزهای معمولی می وزد و باران رحمت الهی بیش از دیگر ایام بر جهان هستی می بارد .
به قول محدث قمی قدس سره: «بدانکه این ماه و ماه شعبان و ماه رمضان در شرافت تمام اند، و روایت بسیار در فضیلت آن ها وارد شده، بلکه از حضرت رسول صلی الله علیه و آله روایت شده که رجب ماه بزرگ خداست و ماهی در حرمت و فضیلت به آن نمی رسد . »
در ارزیابی و قدرشناسی از ماه ها در روایات دو نگاه وجود دارد:
گاهی ماه رجب را «ماه خدا» ، ماه شعبان را «ماه رسالت » ، و ماه رمضان را «ماه امت » نامیده اند و گاهی برعکس، ماه رجب را «ماه ولایت و امامت » و ماه شعبان را «ماه نبوت » و ماه رمضان را «ماه خداوند» معرفی کرده اند .
این دو گونه روایات مولود دو نگاه و دو زاویه دید است .
اسوه عارفان و مجاهدان روزگار ما امام خمینی قدس سره پیوند و ارتباط این سه موضوع را در آداب الصلاة چنین آورده است:
«شیخ عارف شاه آبادی رحمه الله می فرمودند که شهادت به ولایت در شهادت به رسالت منطوی است، زیرا که ولایت باطن رسالت است و نویسنده گوید: که در شهادت به الوهیت، شهادتین، منطوی است جمعا و در شهادت به رسالت، آن دو شهادت نیز منطوی است، چنانچه در شهادت به ولایت آن دو شهادت دیگر منطوی است والحمد لله اولا وآخرا . (1) »
در حکایتی دل نشین از پیامبر گرامی اسلام از زبان شخصی به نام ثوبان این چنین آمده است که: با رسول خدا صلی الله علیه و آله در قبرستان بودیم. حضرت ایستاد و گذشت و دوباره ایستاد.
عرض کردم: یا رسول الله، چرا این گونه رفتار می کنید؟
پس آن حضرت گریه شدیدی کرد، ما هم گریه کردیم.
آن گاه فرمود: ای ثوبان، صدای ناله اهل عذاب را شنیدم. بر آنها رحم کردم، دعا کردم و خداوند عذاب آنها را تخفیف داد. سپس فرمود: ای ثوبان! اگر کسانی از اهل این قبرستان، که در عذابند، یک روز از ماه رجب را روزه گرفته بودند و یک شب را تا صبح قیام می کردند و به عبادت می پرداختند، در قبرها معذب نمی شدند.5
گاه شیئی گران بها، یا انسانی ارزشمند و یا یک زمان مهم و ویژه، مورد بی توجهی انسان ها قرار می گیرد، تنها بدان سبب که شناختی از آنها ندارند و در نتیجه، بهره خویش را از آنها نمی ستانند و استفاده لازم را نمی برند. ماه رجب از زمان ها و اوقات بسیار مهم و ویژه است که برای آنکه ـ بدون استفاده این فرصت ـ از کفمان نرود. روایات فراوانی پیرامون فضیلت این ماه و شناساندن قدر و منزلت آن از طریق اهل بیت(علیهم السلام به دست ما رسیده است که در ادامه به برخی از آنها اشاره خواهد شد:
1. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود:
آگاه باشید که رجب ماه خداست و آن ماه بسیار بزرگی است. این ماه «اصم» نامیده شد؛ بدان سبب که هیچ ماهی در فضیلت و حرمت در نزد خدا با او برابری نمی کند.1
ایام مقدس اگرچه اجزاء زمان همانند یکدیگرند، خداوند متعال برخی امور یکسان را از طریق اعطای حرمت و قداست افزونتری به آنها، از ویژگی خاصی برخوردار ساخته که دیگر امور از این خصوصیت بی بهره اند، امتیاز دادن به پاره ای از ماهها به لحاظ برخورداری این ایام از حرمتی بیشتر، از آن جهت است که خداوند متعال حرمت را در این اوقات سخت تر و ناخوشایندتر از هتک حرمت در سایر ماهها مقدر فرموده که عصیان در برابر حق و ارتکاب گناه در چنین ایامی مجازاتی شدیدتر در پی داشته و اعمال حسنه در آنها پاداشی دو چندان را برای صاحبش به ارمغان می آورد، برخی مؤمنان و وارستگان به درک و حرمت نهادن چنین اوقاتی شائقند و سعی بر آن دارند که از طریق ذکر، عبادت و دعا این مقطع از زمان را احیا کرده و در واقع یک تمایل درونی برای برخورداری از فضائل چنین لحظاتی گرانبها را در خود احساس می نمایند و به شکوفایی آن مبادرت می ورزند، وقتی خداوند متعال خواستار آن است که با بنده خود از در دوستی و عاطفه درآید او را در اوقات و فرصت های پرفضیلت با اعمالی برتر، والا و شایسته مشغول می نماید بنابراین آن که آهنگ دریافت مهر الهی را در اعماق قلب خویش می پروراند ضرورت دارد تمام توان خویش را به کار گیرد تا در چنین اوقات فروزانی در غفلت به سر نبرد چرا که چنان اوقات شریفی موسم خیرات و سوداگری هایی است که منافع فراوانی را برای او به دنبال می آورد، در غیر این صورت از پیروزی و رستگاری محروم می ماند و از قافله پرهیزگاران فاصله می گیرد .
دین اسلام با عید نوروز مخالف نیست/ اسلام با خرافات مخالف است
دین اسلام با عید نوروز مخالف نیست، بلکه به آداب نیکویی همچون دید و بازدیدها، کمک به نیازمندان و …، که در عید نوروز، بین مردم رواج دارد، تشویق هم میکند، و البته تنها مخالفت اسلام با خرافات است.
حجت الاسلام حسن شامی با اشاره به نگاه دین اسلام به عید نوروز، اظهار داشت: بعضی متون روایی وجود دارند که عید نوروز را تأیید و برخی نیز رد میکنند؛ برای مثال در روایتی از امام صادق علیه السلام عید نوروز تأیید میشود اما در بعضی روایات دیگر، مانند روایتی از امام موسی بن جعفر علیه السلام ، عید نوروز رد شده است.
وی افزود: امام صادق علیه السلام که عید نوروز را تأیید میکنند، به جهت آداب و رسومی است که مورد تأیید اسلام هستند، اما برخی آداب نیز وجود دارند که موردتایید اسلام نیستند ، اما روی هم رفته میتوان گفت که عید نوروز به دلیل آدابی همچون صله رحم، دید و بازید و نظافت، کمک به مستمندان و …، مورد تأیید دین اسلام است و همه این موارد احکامی هستند که دین اسلام به آن سفارش هم میکند؛ و اگر به عید نوروز از این جنبه نگاه شود، هم عقل و همدین این موضوع را تأیید میکند.
مدیر مدرسه علمیه امام خامنهای شهرستان ارومیه گفت: طبق تحقیقات به عمل آمده باید گفت که اسلام با عید نوروز مخالف نیست، بلکه به این آداب نیکو همچون صله ارحام و کمک به نیازمندان و …، که در عید نوروز بیش از پیش در بین مردم رواج دارد، تشویق هم میکند، اما اگر در این میان، برخی کارهای خرافی همچون اعتقاد به نحسی 13 فروردین یا همان 13بدر و یا برخی چشم و هم چشمیها که باعث فشار به خانوادهها میشود، به میان بیاید، عید نوروز را از حالت مورد تأیید اسلام خارج خواهد کرد.
وی ضمن اشاره به اهمیت و تأکید دین اسلام به صله رحم و دید و بازدید فامیل و آشنایان، گفت: صله ارحام عمر را زیاد کرده، کدورتها را از بین می برد و محبت را بین مردم زیاد میکند؛ بنابراین دین اسلام، به صله ارحام تأکید میکند که البته بارزترین شاخصه عید نوروز نیز، همین صله ارحام است.
حجت الاسلام شامی در پایان سخنان خود خاطرنشان کرد: البته آفتی که در برخی دید و بازدیدهای نوروزی و یا صله ارحام وجود دارد، برخی چشم و هم چشمی ها است؛ چشم و هم چشمی را اسلام نهی میکند، چرا که آرامش را از انسان گرفته و به جای آن، اضطراب و استرس میآورد و در نهایت این که خانوادهها را دچار مشکل میکند.
نوروز آغاز سال نو است و نو شدن را در پی دارد ما ایرانی ها این جشن را با خانه تکانی آغاز می کنیم.
وقتی بهار می رسد از در دیوار ، کوه و دشت ، گل و سنبل از همه جا خودش را نشان می دهد از جوانه های خیلی کوچک سبدهای سبزه ، از جشن و سر و صدای گنجشک ها ، از لباس نو بچه ها ، از لبخند پدربزرگ و مادر بزرگ ، از شلوغی زیارتگاه ها ، از مهربانی مردم از همه جا و همه چیز خودش را خیلی قشنگ نشان می دهد.
شنیدید ، می گویند مشک آن است که خود ببوید نه آنکه عطار بگوید ، نقل بهار است ؛ سراغ تقویم رفتن نداره همه جا را پر کرده است .
نوروز آغاز سال نو است و نو شدن را در پی دارد ما ایرانی ها این جشن را با خانه تکانی آغاز می کنیم در خانه تکانی نوروز اول کدورت ها و رنجش ها رنگ خودشان را می بازند و به محبت و دوستی بدل می شوند، سپس دید و بازدید های عید به این تبدیل و دگرگونی گرمی و طراوت می دهد.
دیگر اینکه خانه را به آب تطهیر بهار از هر آنچه ناخوشایند است ، پاک می کنیم و با جان و تنی پاک بر سر سفره هفت سین می نشینیم سال را با نام و یاد حضرت حق آغاز می کنیم و از او می خواهیم حال ما را به احسن احوال دگرگون کند ،طراوت را از سبزه ، روشنی و پاکی را از آب ، یکرنگی و پاکدلی را از آینه می آموزیم و سال را در لباسی نو با ضمیر پاکی آغاز می کنیم .
نوروز قرن هاست بر همة جشن های جهان فخر می فروشد، جشن جهان است و روز شادمانی زمین، آسمان و آفتاب و جوش شکفتن ها و شور زادن ها و سرشار از هیجان هر آغاز. جشن های دیگر، اغلب انسان ها را از کارگاها، مزرعه ها، دشت و صحرا، کوچه و بازار، باغ ها و کشتزارها، در میان اطاق ها و زیر سقف ها و پشت درهای بسته جمع می کند؛ اما برخلاف آن جشن های ملی، نوروز همه را به دشت و صحرا، استشمام بوی عطر گل ها، مشاهده درخشش آفتاب، شنیدن نغمه های دل انگیز بلبلان و گنجشک ها، خروش پر شتاب رودخانه ها و نغمه دل انگیز لرزش طبیعت و دریاها دعوت می کند.
خاستگاه نوروز
بیشتر حکایات اسطوره ای ـ افسانه ای ایران، دورة پیشدادی را زمان پیدایی نوروز و جمشید و چهارمین پادشاه پیشدادی را بنیانگذار نوروز و آئین نوروزی به شمار آورده اند. دوران جمشید، دورانی طلایی به شمار آمده است؛ در آن دوران خوردنی ها کاهش نمی یافت، چهارپایان و مردمان نمی مردند، گیاهان نمی خشکیدند، سرما و گرما و پیری و رشک وجود نداشت. جمشید بر هفت کشور زمین فرمان می راند و نیک بختی، شهرت، گله و رمه، خشنودی و حرمت را از دیوان گرفته بود؛ پس آنگاه که دروغ گفت، فرّه به صورت مرغی از پیش او بیرون رفت.[1] جمشید شخصیتی این جهانی و محبوب ترین چهره در دوران کهن ایرانی بوده است. او همه آفریده های مادی را از آن خود می شمرد و مدعی بود که آب و گیاه و خورشید و ماه را آفریده است. پیوند نوروز با جمشید از سویی به کهن سال بودن نوروز و از سوی دیگر به محبوب بودن چهره جمشید و خاطره خوشی که از او در ذهن مردم بازمانده، اشاره دارد.[2] فردوسی در داستان پدید آمدن نوروز نقل می کند که وقتی جمشید از کارهای کشوری بیاسود، بر تخت کیانی نشست و همه بزرگان لشگری و کشوری بر گرد تخت او فراهم آمدند و بر او گوهر پاشیدند؛ جمشید آن روز را که نخستین روز از فروردین و آغاز سال بود، نوروز نامید و جشن گرفت.
پس از ورود اسلام به ایران، نوروزی که تا قبل از اسلام نماد خودکامگی و فخرفروشی شاهان و حکومتهایشان بود، به مرور زمان بهعنوان نشانهای معنوی، اجتماعی و طبیعی بدل گشت. این دگرگونی از توجه مؤمنین به احادیث و سیرهی ائمهی اطهار علیهمالسلام در برابر سؤال پیرامون ماهیت نوروز و همچنین ظرافت و نکتهسنجی ایرانیان در فهم منطق اسلام نشأت گرفته است.
ایرانیِ زیرکِ مسلمان، نوروز باستانی را با عقیدهی خود و به شکل دلخواه خود، تغییر داد؛ قالب نوروز و صورت نوروز را نگه داشت، محتوای آن را عوض کرد. نوروز باستانی، نوروز پادشاهان بود؛ فرصتی برای سلاطین و حکّام مستبد بود؛ برای اینکه شکوه خود و عظمت ظاهری خود را به رخ ملّتها بکشانند و بنشینند از آنها هدیه بپذیرند. حتّی در زمان بنیامیّه و بنیعبّاس که نوروز به دربارهای خلافت اموی و عبّاسی وارد شد، همان رفتار و سیرهی پادشاهان و کسرایان فارسی باستان در دربار آنها عمل میشد. امّا ایرانیِ مسلمان، این نظم را، این قالب را بهنفع خود تغییر داد؛ اگرچه این تغییر بهصورت دفعی انجام نگرفته است امّا شما امروز بعد از گذشتن قرنها، مشاهده میکنید که نوروز بهانهای و وسیلهای است برای ارتباط قلبی میان مردم و میان مبدأ عظمت و عزّت، یعنی ذات مقدّس باریتعالی.(۱۳۹۴/۰۱/۰۱)
پس از بیستوسه سال تلاش و مجاهدت پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم، دین مبین اسلام در سراسر شبهجزیرهی عربستان فراگیر شد. بدین ترتیب حکومت اسلامی از شرق با امپراتوری ایران، و از شمال و شامات با امپراتوری روم اشتراک مرزی یافت. در این زمان، دو نامهی پیامبر به پادشاهان ایران و روم و دعوت آن دو به اسلام، نشان از آمادگی اسلام برای گسترش در میان ملل دیگر بود.
نهمین برنامه از سری برنامههای سال دوم بعثت خون، «مادرِ ادب» نام دارد که تلاش میکند گوشهای فضائل حضرت امالبنین سلامالله علیها، مادر گرامی حضرت اباالفضلالعباس علیهالسلام را بازگو کند. [شرح مختصری از روایت تاریخی این رویداد]
ذکر مصیبت، مداحی، شعرخوانی و روایت تاریخی این رویداد توسط جناب آقای دکتر محمدحسین رجبی دوانی و سرکار خانم فریبا علاسوند از کارشناسان تاریخ اسلام و تشیع، بخشهای این برنامهی صوتی را تشکیل میدهد که شما میتوانید آن را از اینجا بشنوید.
روز نهم: حضرت امالبنین سلامالله علیها
«بعثت خون» در سال دوم (1433ه.قـ.)، به بررسی «نقش بانوان» در واقعهی کربلا و حوادث مرتبط با نهضت حسینی در سال 61 هجری قمری میپردازد.
نهمین برنامه از سری برنامههای سال دوم بعثت خون، «مادر ِادب» نام دارد که تلاش میکند گوشهای فضائل حضرت امالبنین سلامالله علیها، مادر گرامی حضرت اباالفضلالعباس علیهالسلام را بازگو کند. متن زیر بخش کوتاهی از این رویداد است که توسط جناب آقای دکتر محمدحسین رجبی دوانی از کارشناسان تاریخ اسلام و تشیع بیان شده است:
حضرت امالبنین سلامالله علیها در کربلا حضور نداشتند و نکتهی مهم این است که با شنیدن خبر حادثهی کربلا، بیش از اینکه نگران فرزندانشان باشند نگران امام زمانشان، یعنی حضرت حسین ابن علی علیهالسلام هستند.
در این باره هم اشعار سوزناکی ایشان در رثای شهدای کربلا و چهار فرزند خودشان در بقیع می خواندند و می گریستند، که این حالات، حتی گریه دشمن سرسخت اهل بیت یعنی مروان حکم را هم درآورد. مروان حکم کسی است که دشمن اهل بیت علیهمالسلام بود و به حاکم مدینه گفته بود حسین علیهالسلام را همین جا گردن بزن! او که چنین موجود رذلی است ولی چنان تحت تاثیر سوز اشعار حضرت امالبنین سلامالله علیها قرار میگیرد که اشکش جاری میشود.