بسم لله الررحمن الرحیم
مرد بودی که ایستادی !
مرد بودی که سینه ات را سپر کردی تا تیرباران دشمن بر آن فرود آید ..،
لبخند زدی و شدی
عند ربهم یرزقون …
مرد بودی که ماندی …
مرد بودی که نمی خواستی زخمی بر پیکر انقلاب ببینی …
مرد بودی که هنوز هم مردان روزگار با شنیدن نام بی نامت اشک هایشان سرازیر می شود …
مرد بودی که رفتی و شدی فرزند روح لله
مردانگی تو را اما … نامرد های روزگار من بی جواب گذاشتند …
تو شدی شهیدگمنام و از این دنیا حتی نامت را هم نخواستی !
عده ای شدند نامدار و آرمان مرد هایی چون تو را به آتش کشیدند
زندگی با ذلت را به مرگ با عزت ترجیح دادند و شدند کاسه لیس دشمن …
سهم آنها شد انقلابی که با سرخی خون تو به ثمر رسید
سهم تو شد چند فاتحه ..
اما راستش خوب می دانم که تو برای ما فاتحه می خوانی …
برای من و چون من که غرق در دنیا شده ایم و با اسم اسلام و انقلاب هر کاری که بخواهیم می کنیم …
و جواب خون های لگدمال شده را هم …
کاش بودی فرزند روح الله !
کاش بودی و با آن ایمان و صلابتت پشت نامردان این سرزمین را به خاک می افکندی …
کاش بودی
کاش بودی و مانند سیدعلی
چفیه ای بر دوش می انداختی و مثل آن روزها
سینه ات را سپر می کردی …
افسران جنگ نرم
[پنجشنبه 1395-10-09] [ 12:56:00 ب.ظ ]