سخنان حاج منصور ارضی:

اَعُوذُ بِاللّهِ منَ الشّیطانِ الرَّجیم
بِسْمِ ٱللّهِ ٱلرَّحْمنِ ٱلرَّحِیمِ
الْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ اَلْحَمْدُ لِلّهِ بِجَمیعِ مَحامِدِهِ کُلِّهَا عَلی جَمیعِ نِعَمِهِ کُلِّها
فرازی از دعای جوشن صغیر:
اِلهى وَکَمْ مِنْ باغٍ بَغانى بِمَکایِدِهِ وَنَصَبَ لى اَشْراکَ مَصایِدِهِ llوَوَکَّلَ بى تَفَقُّدَ رِعایَتِهِ واَضبَاءَ اِلَىَّ اِضْباَّءَ السَّبُعِ لِطَریدَتِهِ انْتِظاراً لاِنْتِهازِ فُرْصَتِهِ وَهُوَ یُظْهِرُ بَشاشَةَ الْمَلَقِ وَیَبْسُطُ لى وَجْهاً غَیْرَ طَلِقٍ فَلَمّا رَاَیْتَ دَغَلَ سَریرَتِهِ وَقُبْحَ مَا انْطَوى عَلَیْهِ لِشَریکِهِ فى مِلَّتِهِ واَصْبَحَ مُجْلِباً لى فى بَغْیِهِ اَرْکَسْتَهُ لاُِمِّ رَاْسِهِ واَتَیْتَ بُنْیانَهُ مِنْ اَساسِهِ فَصَرَعْتَهُ فى زُبْیَتِهِ وَرَدَّیْتَهُ فى مَهْوى حُفْرَتِهِ وَجَعَلْتَ خَدَّهُ طَبَقاً لِتُرابِ رِجْلِهِ
خدایا چه بسیار متجاوزى که با نیرنگ هایش به من ستم کرد، و دام هاى شکارگیرش را در راهم نهاد، و توجه جستجوگرانه اش را بر من گماشت،( مرا به فرستی که خود ایجاد کرده سپرده است) و در کمین من نشست همچون کمین گذاردن درنده اى براى شکار خویش براى به دست آوردن فرصت مناسب درحالیکه درحالی که خوشرویى چاپلوسانه نشان داده و ب ه سختى گشاده رویى مینمود پس چون حیله گرى نهادش، و زشتی پندار نهفته اش را آن هم بر زیان هم کیشش مشاهده نمودى درحالى که سپیده میکرد به امید آنکه در ستمش بر من هجوم آورد پس تو او را سرنگون ساختى و ریشه اش را از بیخ وبن برکندى، و او را در چاهى که براى من کنده بود و در ژرفاى گودالش در انداختى، و گونه اش را همپاى خاک پایش قرار دادى
هرکس در هر موقعیت و زمانی شاکر نباشد بعد از آن موقعیت همیشه خسارت میبیند
خلقت بنده بر مبنای شکر گذاشته شده و بعضی بزرگان مثل علما ما اینگونه نقل میکنند. وقتی شما فطرت پاک دارید همانطور که قرآن اشاره میکنند مبنای خلقت و ورود و خروج به این عالم بر شکر نهاده شده است. در بندگی شکر بالاترین مقام است جالب توجه اینکه در زیارت عاشورا به آخرین مقامی که اشاره میشود حمدشاکرین است ، حالا هرکس در هر موقعیت و زمانی شاکر نباشد بعد از آن موقعیت همیشه خسارت میبیند. ولی حمداکثر ما بر مبنای مصیبتها و مشکلات است ،یا برای رفع مصیبت و یا مصیبتی که به ما نرسیده است. مثلاً الحمدلله برای خراب نشدن خانه در زلزله، الحمدلله برای آتش نگرفتن مغازه ، ولی جای دیگه که این مصائب وارد شده است،کس دیگرکه دچارشده است اکثراً این گونه حمد میکنیم ولی کسانی که متنبه هستند و در مسیر الهی قدم بر میدارندحمد شکر میگویند، یعنی حمدی که علاوه بر حال بر گذشته و آینده نیز تاثیر دارد ، چون ما هم گذشته و هم آینده مشکل داریم همانطور که در سوره فتح بیان میشود “لِیَغْفِرَ لَکَ اللَّهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِکَ وَمَا تَأَخَّرَ وَیُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَیْکَ وَیَهْدِیَکَ صِرَاطًا مُسْتَقِیمًا” تا خداوند از گناه گذشته و آینده تو درگذرد و نعمت خود را بر تو تمام گرداند و تو را به راهى راست هدایت کند. بعضیها در هر آن توجه شان بر این است که شاکر باشد مثلاً در زمان خواندن دعای توسل، یا دعای کمیل چون میگوید “وَ أَنْ تُوزِعَنِی شُکْرَکَ وَ أَنْ تُلْهِمَنِی ذِکْرَکَ” خداوندا سپاس خود را نصیب من کن، و یادت را به من الهام نما… این نگاه خیلی مهم است.
ادامه مطلب :
یادآوری شهدای جامعه اسلامی خود نوعی شکر خداوند است
وقتی به دعای جوشن صغیری میپردازیم، بزرگان ما این گونه فرمودند وقتی یاد میکنیم از جنایات دشمن و دفع کردن آن توسط خدا در واقع شکر به جا میآوریم همان گونه که قبلاً اشاره شد “وَاجْعَلْنى لِنَعْماَّئِکَ مِنَ الشّاکِرینَ وَلاِلاَّئِکَ مِنَ الذّ اکِرینَ” اما در فراز بعد بیشتر این موضوع اشاره میشود وبسیار زیباتر به آن میپردازد.
” اِلهى وَکَمْ مِنْ باغٍ بَغانى بِمَکایِدِهِ …” این بیداری است یعنی وقتی شما کمیل میخوانید و یا در روضه امام حسین عشقبازی میکنید، یاد شهدای جنگ، شهدای منا، شهدای مسجد ارک ، شهدای قبل ازانقلاب ، شهدای بعد از انقلاب و شهدای مدافع حرم میکنید بعد میبینی تازه گل آوردند برای شهدای آتش نشان … داریم همه این دردها را بیان میکنیم و از سویی میگوییم آن یاغی که در بیرون و یا داخل است آمادۀ ضربه زدن با کید و یا دام خود است” وَنَصَبَ لى اَشْراکَ مَصایِدِهِ” یعنی قبل از شکار دام خود را افکنده و خود گوشه ای نشسته تا آسیبی نبیند و در انتظار صید است.
انقلاب از کید دشمنان بی بهره نماند، ولی مردان الهی و قسم خورده این انقلاب را نگهداشته اند
” وَوَکَّلَ بى تَفَقُّدَ رِعایَتِهِ” این کید دشمن است که صید خود را در دامی که خود طراحی کرده قرار میدهد، دولتمردان ما هم از این دام بی بهره نماندند ولی چون انقلاب ما نیروهای قسم خورده دارد هنوز باقی است هرچند قبل از آنها اول خدا و بعد معصومین و امام زمان علیهم السلام و سپس آن پیردیر عاشقی که همه زندگی خود را گذاشت برای این انقلاب و دیگر بزرگان و علما ،به همین ترتیب تا به مقام معظم رهبری و دیگر انقلابیون… به این دلیل احساس میکنیم این انقلاب ” فَاللّهُ خَیْرٌ حافِظاً وَ هُوَ اَرْحَمُ الرّاحِمینَ …”(آیه64 سوره یوسف) است، چقدر خون پای این انقلاب رفته، از جنگ گرفته تا آتشسوزی و سیل … همه ما داریم میبینیم گاهی وقتها عده ای(داخلی و خارجی) هم روی این حوادث قمار میکنند، از هر حرکت و فرصتی استفاده میکنندگویی سیل و آتشسوزی برای آنها پیش آمده است.
یکی ازدامهای کوچک دشمنان موضوع انرژی هسته ای بود، اینها ضربات دیگری هم خورده اند و تازه فهمیده اند ، حالا توانستند جلوی فعالیتهای هسته ای ما را بگیرند، با فعالیتهای دیگر ما چه میکنند؟ فرود را پر کرده اند صعود را چه میکنند؟ یعنی اینها مسیر را متوجه نمیشوند ، نمیدانند خداوند با آنها چه میکند!
دشمن به انتظار نشسته تا ضربه خود را بزند در مورد حال دشمن ؛ تعبیر رهبری است که فرمود این دستی چدنی با دستکشی مخملی است، میخواهد ضربه بزند، در آغوش میکشد تا خنجر از پشت بزند.
بعد از این اشاره میشود“واَضبَاءَ اِلَىَّ اِضْباَّءَ السَّبُعِ لِطَریدَتِهِ” دشمن این گونه منتظر من است مثل درنده ای که راهها را چنان بسته تا صید در دام او افتد سپس او را پاره پاره کند، یک وقت این دام او به وسعت شهر، کشور و یا دنیا است و یا حتی بیرون از دنیای مادی کاری میکند تا صدای همه در میآید – مثلاً اهانت میکند به اسلام و یا هر رکن دیگر آن ،ولی در مقابل میبیند چند نفر بیشتر به سوی اسلام روی میآورند،ولی این را نمیتوانند درک کنند – “انْتِظاراً لاِنْتِهازِ فُرْصَتِهِ” به انتظار نشسته تا ضربه خود را بزند “وَهُوَ یُظْهِرُ بَشاشَةَ الْمَلَقِ وَیَبْسُطُ لى وَجْهاً غَیْرَ طَلِقٍ” واقعاً در مورد حال دشمن است با تملق ورود پیدا میکند ، چون از یکطرف با روی گشاده و از طرفی با حیلههای مختلف، معنی واقعی تعبیر رهبری است که فرمود این دستی چدنی با دستکشی مخملی است، میخواهد ضربه بزند، در آغوش میکشد تا خنجر از پشت بزند.
” سَریرَتِهِ وَقُبْحَ مَا انْطَوى عَلَیْهِ لِشَریکِهِ فى مِلَّتِهِ” واقعاً آن حالت درون دشمن را تو برای من و دیگران روشن ساختی و دانش شناخت آن را به من عطا کردی “واَصْبَحَ مُجْلِباً لى فى بَغْیِهِ اَرْکَسْتَهُ لاُِمِّ رَاْسِهِ واَتَیْتَ بُنْیانَهُ مِنْ اَساسِهِ” اگر توجه داشته باشیم متوجه میشویم این فرازها و حرفها را هفتههای قبل اشاره داشتیم، باید بدانیم این معنای تکرار میشوند برای تذکر به خود ما چون ما که نمیتوانیم به خداوند چیزی را یادآوری کنیم. میگوییم خدایا با اینکه دشمن کاملاً بالای سر من بود اما این تو بودی که بالای سر من و دشمن من بودی و به موقع او را ساقط کردی حالا از طریق جسم و یا رزق ویا … در واقع با همان سنگی که میخواست به ما ضربه بزند خداوند با همان حیله به او ضربه میزند. یعنی خداوند همه محاسبات دشمن را به هم میریزد و حربه دشمن را به خود او باز میگرداند. وقتی خدا شناسی ما این گونه قوت پیدا کند، دیگر دنبال بهانههای دنیایی نمیرویم.
همبستگی مردم اختلافات مدیریتی را از بین میبرد
در این فرصت که همه به دنبال ارتباط برقرار کردن با امریکا و یا قدرتهای دنیا بودند ناگهان خداوند هشداری به ما داد که به خودتان بیایید و به نیروهای داخلی تکیه کنید، حتی دشمن هم دید مردم با هم هم بستگی دارند، مدیران داخلی هم باید از این موضوع درس بگیرند، قبل از این مصیبت آتشسوزی چگونه به نقد عملکرد هم میپردختند(سران قوا) با این حادثه به یاد بیاوریم شهدا پای این انقلاب خون دادند، چرا حواستان نیست به جای اینکه به یاد خدا باشید، مشغول دعواهای خود هستید! اما ملت همیشه حاضرند از حضور مردم عادی تا افراد کار آمدتر از نذر گرفته تا دعا ، مگر چه شده؟ این اتفاق یک هم بستگی بین مردم ایجاد کرد این هم یک دفاع مقدس است. خیلی عجیبه هر جایی ممکن است آتش سوزی اتفاق بیفتد، از آوار جنازه بیرون بیاورند، تا به حال از این اتفاقات زیاد افتاده بود چرا این اتفاق چنین سرنوشتی پیدا کرد؟! هر دلیلی میخواهد باشد ما نباید خود را دلیل بر معاصی قراردهیم “وَ فِى جَمِیعِهِ انْهِمَاکا مِنِّى عَلَى مَعَاصِیکَ”(با آن که در نافرمانى تو سخت کوشم، زشت کارى من مانع احسان تو نگشت) خداوند بلاهای زیادی را از ما دور ساخت ولی گناهان کم کم جمع میشوند و ضربه میزنند. خیلی چیزها میتواند دست به دست هم بدهند تا چنین اتفاقی بیفتد، منتهی ما باید بیدار شویم و این یک زنگ خطر بود برای آنکه فقط ساختمان را ایمن از خطر نسازیم بلکه دلمان را نیز ایمن کنیم و زنگ خطری برای آن درست کنیم تا برای ما بماند. قدیم میگفتند یک زنگوله به خود آوریزان کن تا وقتی راه میروی بدانی چه خبر است. هیئتی تکان نمیخورد ، مسجدی تکان نمیخورد، دولتی تکان نمیخورد تا نوبت به ملتی برسد!