بازخوانی بخشی از نامه 45 نهج البلاغه؛
امام علی علیه السلام :
من از دنیای شما طلا و نقره ای نیندوخته و از غنایم آن چیزی ذخیره نکرده ام و از زمین دنیا حتی یک وجب هم در اختیار نگرفته ام

همچنین امام در ادامه در مورد ساده زیستی خود می فرماید:آرى ، در دست ما از آنچه آسمان بر آن سايه افكنده است ، «فدكى» بود كه قومى بر آن بخل ورزيدند و قومى ديگر از سر آن گذشتند و بهترين داور خداوند است . فدك و جز فدك را چه مى خواهم ؟ كه فردا ميعاد آدمى گور است . در تاريكى آن آثارش محو مى شود و آوازه اش خاموش مى گردد . حفره اى كه هر چه فراخش سازند يا گور كن بر وسعتش افزايد ، سنگ و كلوخ تن آدمى را خواهد فشرد و روزنه هايش را توده هاى خاك فرو خواهد بست .
ادامه مطلب :
همچنین امام در مورد مهیا شدن برای ترک دنیا می فرماید: من امروز نفس خود را به تقوا مى پرورم تا فردا ، در آن روز وحشت بزرگ ، ايمن باشد و بر لبه آن پرتگاه لغزنده استوار ماند . اگر بخواهم به عسل مصفا و مغز گندم و جامههاى ابريشمين ، دست مىيابم . ولى ، هيهات كه هواى نفس بر من غلبه يابد و آزمندى من، مرا به گزينش طعامها بكشد و حال آنكه ، در حجاز يا در يمامه بينوايى باشد كه به يافتن قرص نانى اميد ندارد و هرگز مزه سيرى را نچشيده باشد . يا شب با شكم انباشته از غذا سر بر بالين نهم و در اطراف من شكمهايى گرسنه و جگرهايى تشنه باشد .
همچنین امام با خواندن شعری ادامه می دهد: آيا چنان باشم كه شاعر گويد
و حسبك داء آن تبيت ببطنة و حولك اكباد تحنّ الى القدّ « تو را اين درد بس كه شب با شكم سير بخوابى و در اطراف تو گرسنگانى باشند در آرزوى پوست بزغاله اى » آيا به همين راضى باشم كه مرا امير المؤمنين گويند و با مردم در سختيهاى روزگارشان مشاركت نداشته باشم ؟ يا آنكه در سختى زندگى مقتدايشان نشوم ؟ مرا براى آن نيافريده اند كه چون چارپايان در آغل بسته كه همه مقصد و مقصودشان نشخوار علف است ، غذاهاى لذيذ و دلپذير به خود مشغولم دارد يا همانند آن حيوان،رها گشته باشم كه تا چيزى بيابد و شكم از آن پر كند ، خاكروبه ها را به هم مى زند و غافل از آن است كه از چه روى فربهش مىسازند و مرا نيافريدهاند كه بى فايدهام واگذارند ، يا بيهودهام انگارند يا گمراهم خواهند و در طريق حيرت سرگردانم پسندند ؟
امام ساده زیست شیعیان در این نامه گریزی به سخن مردمان آن زمان میزند و میفرماید:گويى يكى از شما را مى بينم كه مى گويد ، اگر قوت پسر ابو طالب چنين است ، بايد كه ناتوانيش از پاى بيفكند و از نبرد با هماوردان و كوشيدن با دليران بازش دارد . بدانيد ، كه آن درخت كه در بيابانها پرورش يافته ، چوبى سخت تر دارد و بوته هاى سرسبز و لطيف ، پوستى بس نازك . آرى ، درختان بيابانى را به هنگام سوختن ، شعله نيرومندتر باشد و آتش بيشتر . من و رسول خدا(ص) ، مانند دو شاخهايم كه از يك تنه روييده باشند و نسبت به هم چون ساعد و بازو هستيم .
امام علی علیه السلام در ادامه در مورد شجاعت و دلیری خود در نبردها می فرماید: به خدا سوگند ، كه اگر همه اعراب پشت به پشت هم دهند و به نبرد من برخيزند ، روى برنخواهم تافت و اگر فرصت به چنگ آيد به جنگ بر مى خيزم و مى كوشم تا زمين را از اين شخص تبهكار كج انديش پاكيزه سازم . چنانكه گندم را پاك كنند و دانههاى كلوخ را از آن بيرون اندازند .
باشگاه خبرنگاران
[سه شنبه 1396-01-08] [ 07:17:00 ق.ظ ]