بارها در قصص و حکایات شنیدهایم که ابلیس و فرزندان او برای فریب انسانها، حتی پیامبران و اولیای الهی، خودشان را به شکلی دیگر در آوردهاند اما آیا چنین قضیهای درباره اهلبیت هم میتواند صحت داشته باشد؟
بارها در قصص و حکایات شنیدهایم که ابلیس و فرزندان او برای فریب انسانها، حتی پیامبران و اولیای الهی، خودشان را به شکلی دیگر در آوردهاند اما آیا چنین قضیهای درباره اهلبیت هم میتواند صحت داشته باشد؟
در این باره روایاتی از ائمه اطهار علیهم السلام به ما رسیده است؛ از جمله:
در روایت حسنه ابراهیم بن هاشم وارد شده که امام صادق علیه السلام در جواب سائلی که از افسانه خوابِ ابیّبن کعب سوال نموده فرمود:
«ان دین اللَّه أَعزّ أن یری فی النوم.(1)
امر دین عزیزتر و والاتر از این است که بخواهیم با خواب آن را سامان دهیم.»
ادامه مطلب :
همینطور رسول گرامى اسلام (ص) میفرماید: «الرؤیا ثلاثة: بشرى من الله، و تحزین من الشیطان، والذین یحدث به الانسان نفسه فیراه فى منامه؛ (2)خواب و رؤیا سه گونه است. گاهى بشارتى از ناحیه خداوند است، گاه وسیله غم و اندوه از سوى شیطان و گاه مسائلى است كه انسان در فكر خود میپروراند و آن را در خواب میبیند؛
وقتی امر خواب بر این مبنا استوار است، چگونه خواب رحمانی را از رویای شیطانی میتوان جدا کرد؟
امّا برخی برای حجیت بخشیدن به خواب در احكام به روایتی استدلال کرده اند که از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به ما رسیده است كه حضرت فرموده است:
« من رآنی فی منامه فقد رآنی فإن الشیطان لا یتمثل فی صورتی ولا فی صورة أحد من أوصیائی»” هر کس مرا در خواب ببیند ، حتما مرا دیده است؛ زیرا شیطان در خواب هم به صورت من یا به صورت یکی از اولیایم ، در نمی آید."(3)
ولی در پاسخ باید بگوییم كه دیدار معصوم در خواب فرع آن است که او را در بیداری دیده باشیم، و گر نه چگونه میتوان گفت: آنکه را در خواب دیده معصوم است.
یعنی این روایت می فرماید كه شیطان در قالب و شكل پیامبر و دیگر معصومین نمی تواند ظاهر شود؛ ولی از كجا معلوم كه آنی كه در خواب بر ما به اسم پیامبر یا دیگر امامان ظاهر شده است و این ادعا را دارد ، واقعا در ادعای خود صادق است؟ تشخیص این امر برای ما كه پیامبر و دیگر ائمه را ندیده ایم غیر ممكن است ، چرا كه هیچ تصور صحیحی از حضرات معصومین علیهم السلام در ذهن خود نداریم تا آن را با آنچه در خواب دیده ایم تطبیق دهیم.
1. علامه مجلسی ، بحارالانوار ، ج 18 ، ص 354.
2. محمدی ری شهری ،میزان الحكمه ، ج 4، ص 16.
3. مازندرانی مولی صالح ، شرح اصول کافی ، ج 7 ، ص 377 .
[پنجشنبه 1395-12-19] [ 02:38:00 ب.ظ ]