ناشنیدههایی از «امام»دربارۀ «زنان»:
امام: شغل اصلی زن، زنِ خانه بودن است و این تجلیل زن است
نان درآوردن مطلقاً جزو وظایف زن نیست!/ تایپ، کارمندی و فروشنگی، فعالیت «اجتماعی» نیست!
زن، فروشندگی سوپرمارکت و کارمندی اداره را بگذار مرد برود بکند
اشرف کارها در عالم، مادر بودن و تربیت اولاد است
عنصر اصلیِ تشکیل خانواده، زن است، نه مرد
«ناشنیدههایی از امام خمینی و امام خامنهای دربارۀ «زنان» یک مجموعۀ هفت قسمتی است که توسط واحد پژوهشی «بیان معنوی» گرداوری و گزیده شده و برای اولین بار منتشر و به نسل جوان و به ویژه بانوان ایرانی تقدیم میکند.
قسمت پنجم این مجموعه را در ادامه میخوانید:
امام خمینی | اشرف کارها در عالم، مادر بودن و تربیت اولاد است/ هیچ شغلی به شرافت مادری نیست /همه منافع کشور ما از دامن شما مادرها تأمین میشود/ شماها هستید که میتوانید مملکت را نجات بدهید با تربیت اولاد/ این خیانت بزرگی است که به ملت ما کردند، که مادرها را منصرف کردند از بچهداری/ در صورتی که از دامن همین مادرها مالک اشتر پیدا میشود
…انسانی که میتواند منافع اینها[مستکبران] را به باد فنا بدهد، آن در دامن فضیلت مادرها تربیت میشود. از اینجا شروع میشود. مادر و مادر بودن و اولاد تربیت کردن بزرگترین خدمتی است که انسان به انسان میکند. این را کوچکش کردند. این را منحطش کردند. این خیانت را به جامعه ما کردند. مادر بودن را در نظر مادرها منحط کردند. در صورتی که اشرف کارها در عالم مادر بودن است و تربیت اولاد. همه منافع کشور ما از دامن شما مادرها تأمین میشود. و اینها نمیخواستند بشود….. شماها هستید که میتوانید مملکت را نجات بدهید با تربیت اولاد. تربیت اولاد را پیش شما کوچک کردند. تربیت اولاد بالاترین چیزی است که در همه جوامع از همه شغلها بالاتر است. هیچ شغلی به شرافت مادری نیست. و اینها منحط کردند این را. این خیانت بزرگی است که به ما کردند، و به ملت ما کردند. مادرها را منصرف کردند از بچه داری …. بچه داری را یک چیز منحطی حساب کردند؛ در صورتی که از دامن همین مادرها مالک اشتر پیدا میشود. از دامن همین مادرها حسین بن علی پیدا میشود. از دامن همین مادرها اشخاص بزرگ پیدا میشوند که یک ملت را نجات میدهند. اینها این را منحطش کردند… مادرها را [اگر] بتوانند به صورت عروسک در آورند. عروسک! که هیچ کار نداشته باشد به سرنوشت ملت خودش. هیچ کاری به این نداشته باشد که «سرنوشت این ملت باید چه بشود، و من چه نقشی دارم در سرنوشت این ملت»… (صحیفه امام، ج7، ص445 | 2 خرداد 1358)
[چهارشنبه 1396-02-06] [ 09:55:00 ب.ظ ]