این پند را از پدر جراح پلاستیک و زیبایی خود قبول کن و هیچ وقت همسری با ظاهر عملی نگیر! اول بخاطر تشخیص چهره اولادت و زیبایی او، و بعد…
امروز صبح با کمی عجله آماده میشوی و قدم در خیابان اصلی میگذاری اگرچه برای رسیدن به سر کار دیرت شده اما تصمیم میگیری که متفاوت تر از یک رفت و برگشت ساده بر سر کار به جامعه ات نگاه کنی! خانمی با موهای رنگ کرده، ناخن های لاکزده و چهرهای عمل شده که به نظر می رسد فقط چانهاش برای خودش هست و بقیه اجزای صورت یا جراحی شده و یا با رنگی پوشانده شده و یا هم جراحی شده و هم با آرایش به شکل دیگری در آمده؛ خلاصه چهرهای مملو از تصنع ناخواسته به تو تنه میزند و رد میشود.
ادامه مطلب :
اما این چهره از یادت نمیرود و با خود غوطه وری در این فکر که این فرد چندساعت از روز خود را با فکر و عمل فقط صرف آرایش و پنهان کردن چهره حقیقی خود میکند؟ باچه هدفی؟ چه انگیزشهای روحی دارد که اینگونه بر ظاهرش رسوخ کرده؟ چراحتی خندهای طبیعی با این اجزا نمیتوانست داشته باشد؟ چه تیپ افرادی با چه مشکلاتی جذب این فرد می شوند و در آخر با این همه تلاش و صرف هزینه چرا زیبا نشده بود و تعریف زیبایی را که اصولا ویژگی طبیعی هست را به اشتباه برگزیده بود؟ با این سؤالها وارد ایستگاه مترو و واگن بانوان میشویی.
کافی است، نیمنگاهی به اطرافت بیندازی تا متوجه این فاجعه شوی که چقدر تعداد زنان و دختران شبیه به خانمی که در خیابان دیدهای زیاد است و چهره هایی با حسهایی تکراری که اصل انحصار زیبایی هر فرد را زیر سؤال میبرد؟! چند ایستگاه میگذرد و برای یافتن سؤالات ذهنیات نظرت به رفتارها و نوع کنشها جلب میشود و این که چرا حتی نوع رفتارها و خنده ها و عصبانیت ها تا این حد به هم شبیه هستند؟ چهره ها ، واکنشها، لباسها با اندکی تفاوت در درجه رنگ و غلظت آرایش و نوع پارچه خبر از چارچوبی ساختگی و تقلیدی میدهد که با حداقل تحلیل از آن پیروی میشود و گویی برخی از کارخانه ربات سازی به نام مد بیرون آمدهاند. شاید به همین خاطر است که در عصر حاضر کنار گذاشتن همسرکه با محکمترین پیمان شریک زندگیت می شود تا این حد برای عدهای راحت شده چرا که انسانهای شبیه او از نظر ظاهری و رفتاری را زیاد در اطراف خود می بیند و دیگر همسرش برایش عادی می شود.
اگر شما هم این سوال ها برایتان ایجاد شده و در بین دوراهی زندگی طبیعی و زندگی تابعیتی و مصنوعی ماندهاید، با ما برای خواندن این مصاحبه همراه شوید، چرا که این مصاحبه تلاش دارد با رویکرد واقعگرایانه به یکی از شاخصهای مد؛ جراحی پلاستیک بینی(راینوپلاستی) بپردازد. پس قبل از تصمیمگیری نهایی، با مطالعه این مطلب دید روشنتری نسبت به تصمیم خود داشته باشید.
دکترصادقی، متخصص گوش و حلق و بینی و فوق تخصص جراحی پلاستیک، ترمیمی و زیبایی است که علی رقم اجتناب سایر متخصصان و پزشکان زیبایی از مصاحبه در خصوص مزایا و مضررات جراحی زیبایی، به شرط تغییر نام حاضر به مصاحبه با سایت با حجاب شد.
با حجاب :جراحی پلاستیک چه جذابیتهایی دارد که روزانه بر تعداد تن دهندگان به این نوع جراحی افزوده میشود؟
*دکتر صادقی:گرایش به زیبایی از امیال طبیعی بشر است و نکته اینجا است که خود ماهیت زیبایی هم طبیعی است و تصنعپذیر نیست؛ اما واقعیت این است که با تغییر برخی از رویکردها و تجاری سازی این میل، هر کس به دنبال منافع خودش است؛ پس عده ای حاضر به تبلیغ و وارونه سازی امیال برای پولسازی میشوند و عده ای با توجه به این نوع تبلیغ ها و روحیاتی که دارند با تصور جذابتر شدن به این سمت سوق پیدا می کنند.
+پس به نظر می رسد، خودتان اعتراف کردید که این حرفه به نوعی تجارت است نه پیمان پزشکی، درسته؟
*نه! ببینید هدف من و بسیاری از جامعه همکارانم بخشی شخصی است و بخشی اجتماعی و حتی انسان دوستانه! چراکه جراحی پلاستیک اساسأ برای افرادی است که دچار حادثه شدهاند و زیبایی خود را از دست داده اند.
جراحی پلاستیک به سه بخش تقسیم می شود که شامل جراحی ترمیمی برای رفع نقص عملکرد اعضا وهمینطورجراحی شکلی که اصلاح بخشی از بدن است که شکلی غیرطبیعی دارد و در آخر جراحی زیبایی ،که میشود به دیده تجاری به آن نگاه کرد و در آن فردی با ظاهر طبیعی زیر تیغ می رود که در اغلب موارد علت این درخواست به روان و روح فرد بر میگردد.
+اما حالا که بخش سوم از دو بخش اول سبقت گرفته!
*بله ولی بخش کمی از این تقصیر را متوجه خودم و همکارانم میدانم و این بستگی به وجدان خود پزشک دارد چراکه من و دوستان نزدیکی که با آنها در ارتباطم به صورت معمول برای نجات و تغییر وارد این رشته شده ایم و حتی با بیمارانی که من اغلب آن ها را بیمار روحی میدانم و ظاهر طبیعی و تمایل به تغییر ظاهرشان دارند، پدرانه صحبت می کنم که نیازی به راینو پلاستی و… ندارید، حتی به خاطر دارم که در چند مورد ابتدا به مراجعانم پیشنهاد مراجعه به روانشناس یا مشاور را دادم، اما در بیشتر موارد مراجعان نمیپذیرند و بعد از راهنمایی اقدام به عمل آنها میکنم.
+چرابیشتر دکترهای زیبایی خصوصا جراحان پلاستیک از جمله خودتتان صورتتان را عمل نکردهاید و کوچکترین تغییری نداده اید؟
*(با خنده) وقت نکردهایم!
+جدی پرسیدم!
*من با ظاهری که خلق شدهام خودم را زیبا میبینم و اصل زیبایی انسانها به تلاششان است، این طور نیست؟
+همین طور هست!
*خوب، من با تلاش بسیار و سختی توانستم فوق تخصصم را بگیرم و خودم و خانواده ام از زندگیمان و شرایطمان راضی هستیم و (با لبخند) همدیگر را دوست داریم، دیگر نیازی به این تغییرها که تأکید میکنم عوامل درونی و خانوادگی و حتی رسانهای دارد، من به شخصه ندارم و اصل چیز دیگری است.
+ دکتری پیش از شما اشاره کردند که برخی از مراجعانم با استفاده از برخی درمها(مثل هیدرودرم، میکرودرم) به نوعی معتاد به زیباکده ها و مطب متخصصان زیبایی شدهاند و کم کم به جراحی پلاستیک رسیدهاند، نظر شما چیست؟
*این هم نظری است، اینکه اغلب مراجعان حتی بعد از عمل و ریویژن هم برای نوع جدیدی از تغییر میآیند و معتاد به مراکز زیبایی شدهاند، درست است اما من مراجعانی دارم که فقط برای برطرف کردن لکههای پوستی و.. آمدهاند و تمایلی به جراحی و بوتاکس ندارند.
+تا چه حد این کرمهای کوچککننده بینی، شکم و… روشهایی مانند ماساژ شکر قهوهای بر لب برای بوتاکس، درست است؟
*(صدای خنده بلند) ۹۰% سرکاری هستند و بر اساس عطش جامعه برای عقب نیا فتادن از مد و همراه کردن افرادی که از تیغ جراحی میترسند، تولید شدهاند و حتی در بخش زیبایی داروخانه ها هم به غیر از ماهواره عرضه می شود، من سؤال جدیتری دارم که به فرزندانم می گویم آنها هم همیشه از خودشان بپرسند؟! اساسأ چرا باید گول این تبلیغات، ماهوارهها و تبلیغات زرد اینترنتی را خورد که دیگران بتوانند از نیاز کاذب ما برای رسیدن به اهدافشان استفاده کنند؟! من اهل دو دو تا چهارتا هستم!
+شما در صحبتهای قبلی خود به عامل درونی و روانی افرادی که روی به تغییر ظاهر طبیعی خود می آورند، اشاره کردید، منظورتان همان ابتلا به “سندرم خودزشت پنداری” یا نوع دیگری از بیماری به نام “بادی دیسمورفیک” است؟
*آفرین! البته نمی توانیم بگوییم صد در صد افرادی که جزو دسته سوم یعنی تغییر دهنده ظاهر طبیعی خود هستند، به این بیماریها مبتلا شدهاند چراکه عدهای از مراجعانم بر اساس تربیت خانوادگی و حس رقابت این کار را میکنند و عمومأ بعد از عمل به صورت نهان حس پشیمانی دارند، اما بقیه دچار این سندرم به طور خفی یا حتی قابل تشخیص برای پزشکان عادی، هستند و اغلب تکه کلامشان این هست ” میخواهیم زیباتر شویم”
اما بادی دیسمورفیک یا بدریخت انگاری بدن کمی متفاوت است و روانشناسان بیشتر اطلاعات دارند.
+لطفا بیشتر در خصوص این اختلال توضیح دهید!
*ببینید این اختلالی است که اغلب اکتسابی است و تا جایی که اطلاع دارم و در مراجعانم مشاهده کردهام براساس سطحی نگری، جو زدگی و کمبود اعتماد بنفس صادق نه کاذب و گاهی جنگ درونی با طبیعت به وجود میآید و بسیار شبیه به سندرم خود زشت پنداری است که دچار نقص خیالی میشود اما این متمرکز بر عضوی هست مثلا بینی، لب و… که اگر این را بر طرف کنم زیبا میشوم و گاهی فرد از آن عضو تا قبل از عمل متنفراست تا جایی که حتی بعد از جراحی ممکن است به واقع زشتتر شود اما اغنای روحی میشود و گاه بدنبال تغییر عضو دیگراست؛ مثلا انداختن چال بر روی گونه! اما چون روح بیمار شده و نتوانسته با هدف اصلی آفرینش و زندگی حقیقی کنار بیاید باز هم راضی نیست و این ممکن است برای جلب توجه جامعه برای جامعه هم خطرآفرین شود پس قبل از عمل اگر فردی این احساسها را صادقانه با خود دارد پیشنهاد میدهم به مشاور یا روانپزشکی امین مراجعه کند تا ابتدا روان خود را تغییر دهد.
+دکتر صادقی آمارهای جراحی پلاستیک در ایران چگونه است ؟
*اینهایی که میگویم شاید علیه شغل خودم باشد؛ خوشبختانه ما بهترین پزشکان را داریم، متأسفانه ایران جزو ۱۰ کشور اول در روی آوردن به جراحی پلاستیک و زیبایی غیر ضروری است و این طبق آمار (ISAPS) است. واقعیت این است که از خواص دهکده جهانی سرازیر شدن بیماریهای مشترک در کشورها ست و افسردگی (از بیماریهای شایع جهانی) در ایران هم رو به افزایش است اما خطرناکتر این که طبق همان سندرم و اختلال که گفتیم، نحوه بروزآن در ایران خیلی بد بوده و این در جامعه جهانی و علمی اصلا زیبا نیست.
+راه درمان آن توسط خود فرد چیست؟
*اتفاقا با دوستی روانپزشک در ماه گذشته در این خصوص صحبت میکردیم و به پسرم در حضور ایشان سفارشی کردم (با خنده)
+چه سفارشی؟
* حالا این را می گویم امیدوارم به دست مراجعینم نرسد(خنده بلند) به او سفارش کردم که این پند را از پدر جراح پلاستیک و زیبایی خود قبول کن و هیچ وقت همسری با ظاهر عملی نگیر! اول بخاطر تشخیص چهره اولادت و زیبایی او.
دوم بخاطر آرامش خود و زندگیت چون تا در درون چیزی نباشد فرد به جنگ با ظاهر خودش نمیرود و تا فردی خودش به آرامش نسبی و درک اهداف اصلی ذهنی نرسیده باشد به تو آرامش نمیدهد و طی کردن زندگی دائمی با او خیلی خیلی سخت است.
+جالب بود! بگذریم برسیم به راه های درمان؟
* راههای درمانی که با دوست روانپزشکم یه آن رسیدیم، به طورکلی تقویت اعتماد بنفس، عمیق نگری، تقویت ایمان و استفاده از داروهای ضد اضطراب CBT بود.
+به نظرتان چه کسانی میتوانند برای درمان جامعه کمک کنند؟
*من در مقامی نیستم که دید کارشناسی بدهم اما طبق تجربهام اول خانوادهها و خود شخص! بعد دوری از رسانههای تجاری و نقش مهم طبق عملکرد روانشناسان و مبلغان دینی تعریف میشود!
+مزایا و مضررات جراحی پلاستیک صورت چیست؟
*برای آسیب دیدگان در حوادث و افرادی که به گواه اطرافیان(نه فقط گروه همسالان) ظاهر غیر معمول و زشت دارند، سودی بیشتر از عوارض و ضررهایش دارد اما به طور کلی برخی از عوارض این جراحی اینها هستند که تا حدی به پزشک مربوط میشود و بخشی به سیستم خود بدن و فرد.
سوراخ شدن تیغه بینی، انسداد مسیر تنفسی بخاطر بزرگی شاخک بینی یا انحراف، تورم مخاط داخل بینی بخاطرآلرژی یا سینوزیت که این دست پزشک نیست، آبریزش مداوم بینی، شنیده شدن صدای مداوم نفس و بازماندن دهان که منجر به خرابی دندان و بیخوابی و آزار دیگران میشود،کم شدن حس بویایی، نابودی غضروف بینی و جایگزاری غضروف مصنوعی، چسبندگی مخاط بینی در هنگام ترمیم و تنگی لولهها، خونریزی، آلرژی به مواد بیهوشی و عمل که در مواردی منجر به مرگ شده، بی حسی دائمی پوست و…
+با تشکر و صحبت آخری اگر هست بفرمایید.
*من هم از شما و خوانندگان مجله تان تشکر میکنم و خوشحالم که پس از چند سال توانستم مطالبم را به غیر از قشر دانشجوها در اختیار عموم مردم قرار بدهم.
فاطمه نوری شکری_تحریریه سایت با حجاب
[چهارشنبه 1395-10-08] [ 07:43:00 ق.ظ ]