شخصی به نام محمدبن میمون گفت:درایامی که حضرت امام محمد تقی (ع)کودکی درگهواره بود،وامام رضا (ع)هنوزبه خراسان نرفته بود،سفری به مکه نمودومن نیزدرخدمت امام رضا(ع)بودم

چون خواستم مراجعت کنم خدمت آن حضرت عرض کردم که من می خواهم به مدینه بروم،نامه ای برای ابو جعفر محمد تقی (ع) بنویسیدتابرای اوببرم،امام رضا(ع)تبسمی کردونامه ای نوشت

ومن آن نامه رابه مدینه آوردمودرآن وقت هردوچشم من نابینا بود،خدمتکارامام محمد تقی (ع)به نام موفَّق،آن جناب راآوردند درحالی که درگهواره بود،من نامه را به آن حضرت دادم.

امام جواد(ع)فرمود:موفّق مهرنامه رابرداروکاغذ راباز کن ،موفّق آن رامقابل امام گشود وامام(ع)بعدازاینکه نامه راخواند فرمود:یامُحَمَّدُ ماحالُ بَصَرِکَ(ای محمد احوال چشمت چگونه است)عرض کردم،

ای پسررسول خدا،چشمم علیل شده وبینائی ازاو رفته،همانطور که مشاهده می فرمائید.فَمَدَّیَدَهُ فَمَسَحَ بِها عَلی عینی،فَعاددَ اِلَیَّ بَصَری کَاَصَحّ ماکانَ(پس حضرت دست مبارک به چشمان من کشید،

ازبرکت دست آن حضرت چشمان من شفایافت وبهتر ازاول شد)ومن دست وپای آن حضرت رابوسیدم واز خدمتش مرخص شدم درحال که بینا شده بودم.

مطلب دراحادیث الطلاب

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



[پنجشنبه 1395-06-11] [ 11:40:00 ق.ظ ]