ناله بزن ؛ با ناله از گودال لشگر را ببر
زینب بیا ، این شمر با پا رفته منبر را ببر

چون مادر خود بر کمر چادر ببند ای شیر زن
از زیر دست و پای این مردم برادر را ببر

این فرصت پیش آمده دیگر نمیاید به دست
دامن کشان، دام‍ن بیاور با خودت سر را ببر

ناله بزن ، فریاد کن ؛ اما همه ش بی فایده است
این شمر- از اینجا نخواهد رفت ؛ مادر را ببر

ای لشگر بی آبرو اینگونه عریانش مکن
پیراهنش را بر زمین بگذار ، معجر را ببر

انگشتری که ضربه خورده درنمیاید ز دست
جایش النگوی من و این چند دختر را ببر

من در میان این شلوغی خیمه را گم کرده ام
از بین نامحرم بیا عباس خواهر را ببر

علی اکبر لطیفیان

موضوعات: شعر  لینک ثابت



[پنجشنبه 1396-08-11] [ 04:26:00 ب.ظ ]