میلیونها سال است که جانوران در طبیعت به دنیا میآیند و دوره
ابتدایی زندگی خود را صرف کشف محیط و دوره بعدی را صرف تجربه و
مهارت و بقیه عمر از آن تجربهها استفاده میکنند.
انسان نیز از این قاعده مستثنی نیست. کودک انسان در دوران ابتدایی کودکی یعنی سه تا یازده سال به صورت غریزی تلاش میکند که محیط پیرامون خود را کشف کند. او این اکتشافات را با تمام وجود و با آزمون و خطا و با بهره گیری از تمامی حواس پنجگانه خود انجام میدهد. سفتی و نرمی، سبکی و سنگینی، دوری و نزدیکی، پرش و پرتاب وسرعت، مزه ورنگ، صداهای محیط، صداهایی که خودش میتواند از گلو یا از اجسام تولید کند.
گرمی و سردی، بو، درد و زخم، ارتفاع و بالاو پایین، قدرت، فشار و کشش، ضربه و صدها عامل دیگر را کشف میکند و پس از آنست که ذهنش آماده دریافت آموزههای تئوری میشود و میتواند به درستی قوانین فیزیک و شیمی، زیست شناسی یا هر درسی که در آینده برای او سرنوشت ساز است را درک کند و در زمانش بکار بندد. او با کار کردن با چوب و سنگ با گِلبازی و شن بازی مهارت دستانش را بالا میبرد و میتواند ماهرترین جراح، دندانپزشک، خطاط، نجار یا تکنسین شود.
او با پریدن دویدن معلق زدن و غلت زدن و افتادن مهارتهای جسمانی خود را تقویت میکند و میتواند قهرمان ورزشی، آتشنشان، خلبان یا تکاور شود. کودک ما وقتی در جایی دور از دیدرس ما و خلاص از امر و نهیهای ما باشد برای خودش درد سر درست میکند و اگر ما نباشیم مجبور است راه حلی برای آن بیابد پس توانایی حل مساله پیدا میکند و خلاقیتش را میآزماید پس شاید از او یک مخترع، مکتشف یا قهرمان المپیاد ساخته شود.
کودک انسان به مشاهده طبیعت میپردازد تغییرات فصلها را میبیند با طیف رنگها روبرو میشود رایحه گلها و میوهها را حس میکند صدای پرندگان و شر شر آب را میشنود چه بسا او یک فیلسوف، نویسنده، شاعر، نقاش یا پیانیست نشود؟ کودک انسان همواره در کنار حیوانات و گیاهان بوده و با لمس و نوازش کردن و غذا دادن و نگهداری از آنها، پدر یا مادر بودن، کشاورز یا دامدار بودن را تمرین میکند.
[پنجشنبه 1395-10-23] [ 08:54:00 ب.ظ ]