حضرت زینب (سلام الله علیها) شاگرد مکتب علی و فاطمه(علیهماالسلام) است. شاگردی که بر قله های انسانیت ایستاده است. برخی در مقابل این بزرگی و بزرگواری، تنها لب به تمجید و تحسین باز می کنند و از آن زندگینامه برای خود درسی نمی گیرند. آنها زود از مسئولیت ها شانه خالی کرده و می گویند: ما کجا و دختر علی (علیه السلام) کجا؟!
البته کسی نگفته که باید به صورت تمام و کمال مانند حضرت زینب(سلام الله علیها) شد؛ ولی از آن دریاهای کمال و زیبایی، آیا نمی توان قطره ای هم بود؟ اگر نمی توانیم زینب باشیم؛ آیا زینبی شدن هم محال است؟
بصیرت و حرکت بر مدار ولایت
در هنگامی که جامعه اسلامی را خواب فرا گرفته بود، خواص و عوام شمشیرهایشان را به روی حضرت حسین (علیه السلام) کشیدند و یا دست روی دست گذاشتند؛ تعداد بسیار اندکی بودند که مسیر درست بندگی را در اطاعت و همراهی ولی خدا دیدند. در بین آنها حضرت زینب (علیهاالسلام) سرآمد بصیرت و ولایتمداری بود. حضرت در طوفان سختی ها، به امام سجاد(علیه السلام) می گوید: «فَوَ اللَّهِ إِنَّ ذَلِكَ لَعَهْدٌ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ إِلَى جَدِّكَ وَ أَبِیكَ وَ عَمِّك؛ به خدا قسم این عهدی از رسول خدا به جدّت (حضرت علی) و پدرت و عمه توست.» (بحارالانوار، ج 45، ص 179)
اگر پایه های اعتقادی انسان برمدار خدا و کسب رضایت الهی شکل بگیرد و پیروزی را در همراهی با اهل بیت و دوری از فسق و گناه بداند؛ اهل بصیرت است و در راه حق و حقیقت، از هیچ کوششی دریغ نخواهد کرد.
[پنجشنبه 1396-01-24] [ 08:58:00 ب.ظ ]