فاطمه الزهرا (سلام الله علیها) کوهدشت
 
  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

   


اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        








جستجو






Random photo

ارتباط امام حسن عسکری (علیه السلام)باپیروانش



  احترام به همسر به سبک آیت الله میرزا جوادآقا تهرانی   ...

مومن واقعی باید نسبت به همسر خود با عطوفت برخورد کند وخواسته های او را در حد توان تا جایی که از خط قرمز اسلام نگذشته برآورده سازد، زیرا زنان روحیه ای لطیف دارند که ممکن است با اندکی بی مهری خدشه دار گردد و زندگی مشترک را به خطر بیندازد.

خداوند متعال در قرآن می‌فرماید:

وَعَاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ نساء/19

و با آنان (زنان) به نیکویی رفتار کنید

خانه آیت الله میرزا جواد آقای تهرانی بسیار جالب و دیدنی بود، وسائل و لوازم منزل به طور منظم چیده شده بود، مثلا رنگ پرده ها خیلی ساده بود ولی متناسب با رنگ منزل بود. بقیه وسائل موجود در خانه نیز چنین بود، علت اینها را از مرحوم آقا پرسیدند که مثلا چرا اینقدر مرتب و منظم است؟ 

ایشان فرمودند: موقعی که من ازدواج کردم همسرم از خانواده آبرومند و نسبتا متمکنی بود و من گفتم که طلبه هستم و چیز زیادی ندارم و آنها بدین صورت قبول نمودند ولی بعدها می دیدم هر وقت اقوام و خویشان همسرم به منزل ما می آمدند، خانه سرو سامان خوبی نداشت و بعضا باعث خجالت و شرمندگی همسرم می شد، لذا بخاطر احترام به همسرم و رضایت او منزل را به این صورت درآوردم که مشاهده می کنید و این موجب رضایت و خشنودی او شد.
زینت منزل فقط به خاطر رضایت او بوده نه برای تمایل خودم به تجملات و زرق و برق دنیوی.1 

  1. با اقتباس و ویراست از کتاب آینه اخلاق
موضوعات: در محضر علما, حکمت ها, سبک زندگی  لینک ثابت



[یکشنبه 1396-02-10] [ 10:19:00 ب.ظ ]





  چرا خداوند ما را امتحان می‌کند؟   ...

آیا فلسفه و حکمت آزمون و امتحان همیشه آن است که بخواهیم نتیجه آن را ملاحظه کنیم؟

آیا نمی‌توان اهداف بلندتر وبالاتری برای برگزاری یک آزمون وامتحان تصور کرد؟

ما معتقدیم خداوند علم مطلق دارد و برای آنکه از سرنوشت امتحان آگاه شود لازم نیست امتحانی برگزار کند تا به نتیجه آن آزمون و امتحان اطلاع پیدا کند، اما آیا می‌توان گفت حال که نتیجه آزمایش از اول معلوم است چرا باید آزمایش و امتحان کرد و چرا دنیا را سرای آزمون خوانده‏اند؟

به نظر ما این طور نیست. بلکه گاهی پیدا شدن صحنه آزمایش و امتحان و سربلند بیرون آمدن و موفقیت امتحان دهندگان، به خودی خود امری مطلوب و زیبا است. اگر خداوند، قادر مطلق، عالم مطلق و فضل او بی نهایت است ،باید زیباترین و کامل‏ترین جهان را خلق کند . زیباترین وجود و کامل‌ترین جهان، دنیایی است که موجودی با اختیار خود در عرصه‏ های سخت امتحان در حالی که عشق به خدای نادیده می‏ ورزد (برخلاف ملائکه که شرایط دیگر دارند) صحنه ‏های زیبایی از عشق به معشوق را خلق کند.

این نکته همان است که فلاسفه از آن به نظام احسن تعبیر می‏‌کنند. همچنین نکته مهم‌تر در پاسخ به سؤال آن است که گاهی امتحان و آزمون نه برای پی بردن به نتیجه آزمایش بلکه برای به کمال رسیدن امتحان دهنده انجام می‌پذیرد.

اصلاً فلسفه و حکمت امتحان آن است که شخص در ضمن آزمون، کامل‌تر شود (نظیر آزمون‌هایی که برخی مؤسسات قبل از برگزاری کنکور دارند). اگر دقت کنید این نکته با نکته قبلی کاملاً قابل جمع است.

کمال و ماهیت انسان به گونه‌ای است که در سایه آزمون‌های جهان هستی و سختی‌ها، مشکلات و حوادثی که برای او اتفاق می‌افتد و چگونگی برخوردش با این حوادث و آزمون‌ها، استعدادهای بالقوه‌اش به صورت بالفعل درآمده، راه سعادت و شقاوت خود را تعیین می‌نماید. در اصل صحنه زندگی چیزی جزو آزمون و آزمایش نیست.

در واقع اگر چه خداوند به احوال تمامی انسان‏ها آگاه است، حتّی قبل از خلقت بر آینده آدمی علم کامل دارد، ولی فرجام بهشت یا دوزخ برای انسان از مقوله “شدنی” هاست ؛یعنی باید به دنیا بیاییم تا بهشتی یا جهنمی “بشویم” و ظرف وجود ما با حضور در دنیا و طی مراحل علمی و عملی آن و گذر از فراز و نشیب‌هایش شکل می‌گیرد. بنابراین تا به دنیا نیاییم پاداش و کیفر معنا پیدا نمی‌کند.

حضرت علی علیه السلام ) می‌فرماید:

«اگر چه خداوند به روحیات بندگانش از خودشان آگاه‌تر است، ولی آنها را امتحان می‌کند تا کارهای خوب و بد (که معیار پاداش و کیفر است) از آنها ظاهر گردد». به این معنا که صفات درونی انسان به تنهایی نمی‌تواند معیاری برای ثواب و عذاب گردد، مگر آن زمانی که بروز وظهور خارجی یافته، در میان اعمال انسان خودنمایی کند. خداوند بندگان را می‌آزماید تا آن چه در درون دارند، در عمل آشکار کنند؛ استعدادها را از قوه به فعل برسانند و مستحق پاداش و کیفر گردند.

قرآن کریم می‌فرماید: «آیا مردم گمان کردند به صرف این که بگویند: ایمان آوردیم، رها می‌شوند و آزمایش نمی‌شوند؟ به یقین کسانی را که بیش از اینان بودند آزمودیم تا خداوند آنان را که راست گفته‌اند معلوم کند و دروغگویان را نیز معلوم دارد.»

در واقع آزمون الهی ، چیزی جز سنت‌ها و قوانین حاکم بر زندگی انسان‌ها نیست که نام آن آزمون گذاشته شده است.

باشگاه خبرنگاران

موضوعات: کلام نور, حکمت ها  لینک ثابت



[جمعه 1395-12-20] [ 10:27:00 ب.ظ ]





  مرا بخوانید   ...

 

و قال ربکم ادعونی استجب لکم

(و قال ربکم ادعونی استجب لکم)

و پروردگارتان فرمود مرا بخوانيد تا شما را اجابت كنم

موضوعات: حکمت ها  لینک ثابت



[پنجشنبه 1395-12-19] [ 12:26:00 ب.ظ ]





  الگو تمام مردان   ...

 حجت الاسلام ماندگاری :

باتوجه به نزدیک شدن ایام عزاداری فاطمیه دوم بیان داشتند:

فاطمیه بهترین فرصت است تا زنان سرزمین ما افتخار کنند که خداوند زنی را معرفی کرده که میتواند الگوی تمام مردان عالم باشد.

 زنی که الگوی تمام مردان عالم بود

 
موضوعات: بدون موضوع, حکمت ها  لینک ثابت



[شنبه 1395-11-30] [ 09:01:00 ب.ظ ]





  آیا حضرت زهرا (س) از زمان شهادتش آگاه بود؟   ...
آیا حضرت زهرا (س) از زمان شهادتش آگاه بود؟
 
در «مسند احمد» از امّ سلمه (یا طبق روایتى ام سلمى) چنین آمده: وقتى فاطمه (علیها السلام) به همان بیمارى که به وفاتش منتهى گشت، بیمار شد من از او پرستارى مى کردم، روزى حالتش را از همه روز بهتر دیدم، على (علیه السلام) به دنبال کارى رفته بود. فاطمه (علیها السلام) به من فرمود: آبى بیاور تا غسل کنم، آب آوردم و او غسل کرد، غسلى که بهتر از آن ندیده بودم. سپس فرمود: لباس هاى تازه اى براى من بیاور، لباس ها را آوردم و به او دادم، و او پوشید.
 

سپس فرمود: بسترم را در وسط اتاق بیفکن، من این کار را کردم، او دراز کشید و رو به قبله کرد، و دستش را زیر صورتش گذاشت، سپس فرمود: اى ام سلمه! (ام سلمى) من الان از دنیا مى روم (و به ملکوت اعلا مى شتابم) در حالى که پاک شده ام، کسى روى مرا نگشاید. این سخن گفت و چشم از جهان پوشید! (1)

ادامه »

موضوعات: حکمت ها  لینک ثابت



 [ 01:52:00 ب.ظ ]





  اسامی حضرت زهرا(س) نزد خداوند   ...
امام صادق(ع)در مورد اسامی حضرت زهرا(س)و معانی آن نزد خداوند می فرماید: حضرت فاطمه زهرا(س) دارای ۹ اسم در نزد خداوند است
 
1.فاطمه : از شر و آتش جهنم بدور است
2.صدیقه : معصومه
3.مبارکه : صاحب برکت
4.طاهره : پاکیزه
5.زکیه : رشد کننده در کمالات
6.راضیه : راضی به قضای خداوند
7.مرضیه : مورد پسند خدا
8.محدثه : ملائکه با او سخن می گویند
9.زهراء : نورانی
 
در این قسمت چند حدیث از بی بی دو عالم، حضرت زهرا(س)ذکر شده است.

ادامه »

موضوعات: حکمت ها  لینک ثابت



[جمعه 1395-11-29] [ 11:03:00 ق.ظ ]





  وضعیت مؤمن و کافر در هنگام مرگ چگونه است؟   ...

حقیقت مرگ، این است که انسان از عالمی به عالم دیگر منتقل می‌شود. این انتقال برای مؤمن مبارک و شادی‌بخش است ولی برای کافر اتفاقی ناخوشایند و نامبارک است؛ زیرا دنیا برای مؤمن همانند زندان و مرگ برای او در حکم رهایی از زندان است ولی همین دنیا برای کافر به مثابه بهشت است.[۱] و مرگ او را از بهشتش جدا کرده و به عذاب منتقل می‌سازد.ادامه این مطلب را به نقل از سایت شهر سوال می‌خوانیم.
 
یکی از اتفاقاتی که برای مؤمن، هنگام ترک دنیا می‌افتد این است که ملک الموت، هنگامی که برای گرفتن جانش نزد او می‌آید، به او دلداری داده و می‌گوید: «من از پدر مهربان هم نسبت به تو مهربان‌تر و دلسوزترم. چشم‌هایت را باز کن و ببین. وقتی او چشم‌هایش را باز می‌کند، می‌بیند که پیامبر و امیرالمؤمنین و امام حسن(ع) و امام حسین(ع) و حضرت فاطمه زهرا(س) نزد او آمده‌اند. او با دیدنشان خوشحال می‌شود. از جانب عرش، ندایی مؤمن را خطاب قرار داده و می‌گوید: ای نفس مطمئن به محمد(ص) و آلش! به نزد پروردگارت برگرد که هم تو از او خوشنودی هم او از تو خوشنود است. به جمع بندگانم بپیوند و وارد بهشتم شو».
 
اما کافران سرنوشت دیگری برایشان رقم می‌خورد. پیامبر اکرم(ص) فرمود: «وقتی فرشته مرگ برای گرفتن روح کافر نازل می‌شود، همراه خود سیخی آتشین دارد که با آن روح کافر را می‌گیرد. پس جهنم ناله می‌زند. … این بلا برای حاکمان ظالم یا کسانی که مال یتیمی را خورده باشند یا شهادت دروغ داده باشند، حتی اگر مسلمان هم باشد، اتفاق خواهد افتاد و اختصاصی به کافر ندارد».
 
مؤمن و کافر به غیر از مواردی که ذکر شد، حالت‌های متضادی نسبت به یکدیگر هنگام مرگ و بعد از آن به سراغشان می‌آید که برخی از آنها در ادامه ذکر می‌شود.
 

ادامه »

موضوعات: حکمت ها  لینک ثابت



[پنجشنبه 1395-11-28] [ 01:11:00 ب.ظ ]





  راز محبوبیت خمینی کبیر   ...

 

بعد از سال‌ ها که از رحلت امام خمینی می‌ گذرد، همچنان او محبوب دل‌ها و میزان انقلاب است. امام این محبوبیت را از کجا آورده بود؟

 
محبوبیت امام خمینی

 

راز و رمز محبوب شدن، یکی از کلید واژه ‌هایی است که رونق بعضی کتاب‌ ها و سخنرانی ‌ها شده است. محبوبیت چیزی جز «مورد احترام و محبت بودن» و حفظ حرمت نیست. هرکسی دوست دارد که دیگران دوستش بدارند، سخنش را بشنوند و امرش را اطاعت کنند. اینکه بخواهیم محبوب دیگران باشیم، امر ناپسندی نیست بلکه یک میل طبیعی است. آنچه اهمیت دارد این است که چگونه می ‌توان به این موقعیت دست یافت؟

با دستور و تحکّم محبت دیگران را جلب کرد، بلکه باید زمینه را برای جلب محبت آماده نمود و با فراهم نمودن مقدمات به نتیجه دست یافت.

وقتی پیوند با خدا برقرار کردیم و رنگ خدایی گرفتیم در این صورت نه تنها نیازی به خلق نداریم، بلکه آن ها به ما نیاز پیدا می کنند و ما می شویم گره‌ گشای مردم. این چنین محبت مردم به ما شکل می‌گیرد، احترامشان نسبت به ما افزون می‌ شود و سخنمان بر زمین نمی ماند.

ثروت فراوان، مقام بالا، شهرت زیاد و دانش انبوه می ‌توانند تا حدی این خواسته را در ظاهر برآورند، اما این ظاهر، دوام چندانی ندارند. کافی است که «ثروت» بر باد رود، «مقام» گرفته شود، «شهرت» خاموش گردد و «دانش» را فراموشی ببرد؛ در این صورت دیگر از آن محبوبیت ظاهری خبری نیست. از این رو باید فکر دیگری کرد تا روز و شب بی ‌راه نجوییم راه.

محبوبیت را کجا بجوییم؟

طبیعتاً اگر کسی به دنبال آب باشد باید سراغ نهر و چشمه را بگیرد. کسی انتظار ندارد که در کویر خشک، سیراب شود. برای کسب محبوبیت نیز باید به چشمه آن را جست. اما اگر کسی به دنبال محبوبیت باشد، کجا بجوید؟

امام نهم، جواد الائمه، علیه السلام سخنی دارد که پاسخی است درخور برای این سوال. ایشان فرموده: مَنِ اسْتَغْنَى بِاللَّهِ افْتَقَرَ النَّاسُ إِلَیْهِ وَ مَنِ اتَّقَى اللَّهَ أَحَبَّهُ النَّاسُ وَ إِنْ كَرِهُوا؛ هر كه خود را به ‌وسیله خداوند بى ‌نیاز کند مردم محتاج او می ‌شوند و هر كه تقواى الهى پیشه كند [و خطا نرود] مورد محبّت مردم قرار مى ‌گیرد، گرچه مردم اهل تقوا نباشند.

امام جواد، خداوند را سرچشمه محبت دانسته و محبوب شدن و مورد محبت مردم قرار گرفتن را در گرو پیوند با خدا عنوان کرده است. گویی امام جواد این آموزه را برگرفته از کلام پدر بزرگوارش بیان نموده؛ چراکه امام رضا علیه السلام فرموده:مَنِ اتَّقَى اللَّهَ یُتَّقى‏؛ وَ مَنْ أَطَاعَ اللَّهَ، یُطَاع‏؛ کسی که حرمت خدا را نگه دارد حرمتش نگه داشته می ‌شود و هرکه سخن خدا را اطاعت کند، سخنش اطاعت می ‌شود. مگر محبوب شدن چیزی جز محترم شمرده شدن و اطاعت شدن است؟

اهل بیت علیهم السلام، مفسران و شارحان بزرگ قرآن‌اند. آنان همان مُطَهَّرونی هستند که اجازه مسّ قرآن یافتند.  این سخن امام جواد و پدربزرگوارش، امام رضا علیهما السلام نیز ریشه در آموزه ‌های وحی دارد.

چرا فقط خدا؟

قرآن کریم، بعضی نکات کلیدی را که باید همیشه در مقابل دیدگان باشند تا گرد فراموشی بر آن‌ ها ننشیند تکرار می ‌کند. مثلاً کلید واژه «تقوا» یکی از این موارد است؛ قرآن در آیات فراوانی از تقوا یاد کرده، فواید آن را برشمرده و به آن سفارش نموده است.

یکی از این نکات کلیدی که مورد تکرار و تأکید قرآن قرار گرفته «بی ‌نیازی و غنی بودن خدا»ست. خداوند خالق هستی است، همه عالم تحت فرمان اوست و هیچ نیازی در او راه ندارد: إِنَّ لِلَّـهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ ۚ وَكَانَ اللَّـهُ غَنِیًّا حَمِیدًا؛ آنچه در آسمان ‌ها و در زمین است از آن خداوند است و خداوند بی ‌نیاز ستوده است‌.

علاوه بر بی نیازی صفات فراوان دیگری برای خداوند شمرده شده که مؤید همین بی نیازی است؛ مثل صاحب قدرت، عزت، جلال، جبروت و مُلک.



موضوعات: حکمت ها  لینک ثابت



[یکشنبه 1395-11-17] [ 09:25:00 ق.ظ ]





  فلسفه خواندن نماز در اوقات معین   ...

 

 

بخش عظیمی از دین مبین اسلام را فروع و درس‌های زندگی‌ساز آن تشکیل داده است و شکی نیست که بیشتر افراد جامعه، مجتهد و فقیه نیستند تا خود بتوانند احکام الهی را از منابع غنی آن به دست آورده،‌ دیگران را نیز از باران رحمت احکام خداوندی بهره‌مند سازد و وظیفه تقلید از فقهای جامع‌الشرایط را در زمان غیبت کبری دارد.

همچنین احکامی که به همت سفیران نور از کلام نورانی الهی و سنت پرنور معصومین (ع) استخراج شده و در کتاب‌های فارسی و عربی در اختیار مقلدان و پیروان آنها قرار گرفته دربرگیرنده اصطلاحات خاص و لغات متناسب با هر بحث است که فهم آن را برای عموم مردم مشکل کرده است.

از طرفی چراها و پرسش‌های فراوانی در ارتباط با احکام مختلف مطرح است که پاسخ آنها در کتاب‌های گوناگون و به مناسبت بحث از آن موضوع مطرح شده که دسترسی توده مردم به آنها سخت است.

حجت‌الاسلام محمد وحیدی استاد حوزه علمیه قم در کتابی با عنوان «فلسفه و اسرار احکام» به بیان برخی از فلسفه احکام دین اسلام از جمله فلسفه نماز پرداخته است.

 

چرا باید نماز را در اوقات معینی بخوانیم؟

ما منکر فلسفه و اهمیت نماز و اثرات تربیتی آن نیستیم لذا چه لزومی دارد که در اوقات معینی انجام شود آیا بهتر نیست که مردم آزاد گذاشته شوند و هر کس به هنگام فرصت و آمادگی روحی این وظیفه را انجام دهد؟

تجربه نشان داده است که اگر مسائل تربیتی تحت انضباط و شرایط معین قرار نگیرد، عده‌ای آن را به دست فراموشی می‌سپارند و اساس آن به کلی متزلزل می‌شود،‌ این گونه مسائل حتماً باید در اوقات معین و تحت انضباط دقیق قرار گیرد تا هیچ کس عذر و بهانه‌ای برای ترک کردن نداشته باشد به خصوص این که انجام این عبادات در وقت معین مخصوصاً به صورت دسته‌جمعی دارای شکوه و تأثیر و عظمت خاصی است که قابل انکار نیست و در حقیقت یک کلاس بزرگ انسان‌سازی را تشکیل می‌دهد.

ادامه »

موضوعات: حکمت ها  لینک ثابت



 [ 09:13:00 ق.ظ ]





1 2

  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما