بسیاری از ما قرآن می‌خوانیم و یا دوست داریم بخوانیم، اما وقتی هم قرآن می‌خوانیم هر چند از نور آن بهره می‌بریم اما گویی لذتی برایمان ندارد، تاکنون به علتش اندیشیده‌ایم؟

 امام اول ما شیعیان که خود همواره مشغول «ذکر خدا» و قرائت قرآن کریم بودند، به ما درباره قرائت قرآنی که خیری در آن نیست هشدار داده‌اند.

 

از حضرت پیغمبر - صلّی اللّه علیه و آله - مروی است که: «هیچ شفیعی در روز قیامت بلند مرتبه‌تر از قرآن نیست، نه پیغمبری و نه ملکی و نه غیر این‌ها»

و فرمود که: «خدای - تعالی - هزار سال پیش از آنکه عالم را خلق کند سوره طه و یس را خواند، چون ملائکه آن را شنیدند گفتند: خوشا به حال امّتی که این آیات بر آنها نازل شود؛ و خوشا به حال سینه‌هایی که این‌ها را حفظ کند؛ و خوشا به حال زبانهایی که این‌ها را بخواند»

 

تاملی در قرآن –توصیه ای از مرحوم نراقی

 در کلامی که بلاواسطه از خدا صادر شده باشد، و لفظ آن از غایت و فصاحت به حدّ اعجاز رسیده باشد تأمّل و تفکر کن. معنای قرآن مشتمل بر اصول حقایق معارف و مواعظ و احکام، و متضمّن مفاهیم دقیق تربیتی است.

کسی که از اهل ایمان باشد و مواظبت بر تلاوت آن نماید و آداب و شرایط تلاوت را رعایت کند ، آثار و فواید معنوی آن به او خواهد رسید.

ادامه مطلب :

 

آداب ظاهریّه قرائت قرآن

 نخست اینکه با وضو باشد؛ و به طریق ادب، با سکون و وقار نشسته باشد، و پای خود را در نزد قرآن دراز نکرده باشد. بلکه مانند کسی باشد که در نزد فرد جلیل الشّأن می‌نشیند، یا می‌ایستد و باید قرآن را شمرده و به تأنّی بخواند.

و از جمله آداب، آن است که: گریه کند.

اگر از ریا کردن ایمن باشد اندکی بلند بخواند، و حقّ آیات را مراعات کند، بدین نحو که: چون به آیه سجده رسد سجده کند؛ و چون به آیه عذاب رسد پناه به خدا ببرد.


چون به آیه رحمت و ذکر نعیم بهشت رسید، آن را از خدا مسئلت نماید؛ و چون به آیه‌ای رسیدی که: مشتمل بر تسبیح یا تکبیر پروردگار باشد تسبیح و تکبیر او نماید؛ و چون به آیه دعا و استغفار رسد دعا و استغفار کند.

 

آداب باطنیّه قرائت قرآن

اوّل: متذکّر شدن به عظمت کلام و علوّ مرتبه قرآن و یاد آوردی فضل الهی و لطف او به خلق خود، که چنین کلامی را از عرش، نازل نموده و آن را به فهم بندگان خود نزدیک ساخته و کلام خود را لباس حروف پوشانیده تا مخلوقان را طاقت شنیدن آنها باشد. 

و اگر حقیقت جمال کمال کلام خود را به لباس حروف نمی پوشانید نه عرش را توانایی شنیدن آن بود و نه ما تحت الثّری توان درک آن را داشت،بلکه اجزاء دنیا متلاشی می شد.

«لَوْ أَنزَلْنَا هَذَا الْقُرْآنَ عَلَى جَبَلٍ لَّرَأَیْتَهُ خَاشِعًا مُّتَصَدِّعًا مِّنْ خَشْیَةِ اللَّهِ وَتِلْكَ الْأَمْثَالُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَفَكَّرُونَ: حشر، 21» ؛ «اگر این قرآن را بر كوهى فرو مى‏فرستادیم حتما آن را از ترس خدا ذلیل و متواضع و شكافته مى‏دیدى. و این مثال‏ها را براى مردم مى‏زنیم شاید بیندیشند»

انسان چون از حمل کلام الهی قاصر و عاجز بود، لذا کلام او از عرش عظمت و جلال به درجه فهم انسان نزول کرد؛ و در حروف و اصوات تجلّی نمود؛ و صورت حروف به واسطه آن کلام مشرّف گردید. چنان که بدن انسانی به واسطه تعلّق روح مجرّد به آن به مرتبه شرافت رسید.

دوّم: در وقت قرآن خواندن، متذکّر تعظیم صاحب کلام گردد و به یاد داشته باشد که:

آنچه می‌خواند کلام بشر نیست بلکه کلام خداوند علام و خالق شمس و قمر است … و همچنان که سزاوار نیست که بی‌طهارت دست بر جلد و ورق و کلمات آن بمالند، همچنین زبان های ناپاک که کلمات ناشایست بر آنان جاری می شود سزاوار نیست که آن را بخوانند. و شایسته نیست که دل های ملوّث به رذایل اخلاق به گرد معانی آن بگردند.

یکی از اکابر دین، چون قرآن را برای تلاوت می گشود می گفت: «هذا کلام ربّی هذا کلام ربّی». یعنی:

این کلام پروردگار من است. این کلام پروردگار من است، و بیهوش می شد.

 

سوّم: با حزن و رقّت قلب تلاوت نماید

از حضرت امام جعفر صادق - علیه السّلام - مروی است که: «قاری قرآن، محتاج به سه چیز است: دلی خاشع، و بدنی فارغ، و مکانی خلوت، زیرا هرگاه دل او خاشع باشد شیطان از او می‌گریزد؛ و چون بدن او از مشاغل فارغ باشد دل او متوجّه قرآن خواندن می‌شود و امری عارض نمی‌شود تا او را از نور قرآن و فواید آن محروم سازد.»

و چون در مکان خلوتی باشد و از خلق کناره گرفته باشد، باطن او با خدا انس می‌گیرد و حلاوت خطاب های الهی را که با بندگان صالحین خود کرده می‌یابد، و لطف او را به ایشان می‌داند؛ و چون از این مشرب جامی نوشید هیچ حالتی را بر این حال اختیار نمی‌کند؛ و هیچ وقتی را از این وقت خوش تر نمی‌داند، زیرا در آن وقت بی‌واسطه در مناجات با پروردگار است.

چهارم: حضور قلب و ترک افکار دنیویّه و وسوسه های باطله در وقت تلاوت قرآن.

پنجم: تدبّر در معانی قرآن.

اصولاً خواندن قرآن بدون تدبر ارزش قابل توجهی ندارد، زیرا هدف از نزول قرآن، «عمل» به آیات آن است و توجه به معانی و تدبر در قرآن، مقدمه و دریچه‌ای به سوی عمل است.

معنای تدبر در قرآن این است که خواننده آن هنگام تلاوت به معانی آیات توجه کند، در آن تفکر نماید و پس از اندیشیدن از معارف قرآن درس بگیرد و سرگذشت‌های آن برای او عبرت‌آموز باشد.


قرآن کریم کتاب حق است و برای هدایت همه انسان‌ها نازل شده است؛ یکی از زمینه‌های هدایت، تلاوت قرآن همراه با تدبر است ولی برخی بر اثر «گناه» دلشان بیمار می‌شود و توفیق تدبر در قرآن نصیبشان نمی‌شود.

خداوند در این زمینه می‌فرماید: «أَفَلَا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَى قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا ؛

پس آیا در این قرآن تدبر و اندیشه نمى‏كنند یا بر دل‏هایى قفل‏هاى (عناد و قساوت و شقاوت) آن نهاده شده است؟»، (سوره مبارکه محمد، آیه 24)

 

دلبستگی به دنیا و گناه مانع توجه و تفکر در قرآن و آیات الهی است. گناه قفل محکمی در آیینه دل است ، درست مانند درب‌های معمولی که با قفل آن را می‌بندند.

برای فهمیدن معانی قرآن از سوی خدای مهربان حجاب و مانعی نیست، باید آیینه دل را از زنگار گناه پاک کرد، آنگاه می‌توان با نگاه کردن به قرآن، جمال دوست را در آن دید و به محض برخورد با قرآن و معانی آیات آن قلب انسان جذب کلام خدا و پیام او می‌شود.

ثنایی غزنوی می‌گوید: کسی که مانند اهل دنیا، اهل فساد و تباهی باشد، کی تواند محرم اسرار قرآن شود.

اگر می‌خواهی اهل قرآن شوی ابتدا خویشتن باید شست.

کی توان با همرهان خطّه کَونُ و فساد                                 

                       جان خود را محرم اسرار فرقان داشتن

خویشتن اول بباید شست از گرد حُدوث                                  

                       آنگهی خود را چو قرّا ز اهل قرآن داشتن


امام علی (علیه السلام) درباره اهمیت تدبر در قرآن چنین می‌فرمایند: «بدانید قرائتی که همراه با تدبر نباشد، خیری در آن نیست.»(بحارالانوار، جلد 89، ص 210)

 

از اهمیت تدبر در قرآن همین بس که حضرت «جعفر بن محمد (علیه السلام)» در دعای پیش از تلاوت قرآن، آن را از

خدا طلب می‌کند: «خداوندا قرائتم را قرائتی که در آن اندیشه نباشد قرار مده، بلکه مرا توفیق بده که در آیات و

احکامش بیندیشم و قوانین آیین تو را به کار بندم».

خداوند در آیه 29 سوره مبارکه ص درباره وظیفه مسلمانان در قبال قرآن می‌فرماید: «كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَیْكَ مُبَارَكٌ لِّیَدَّبَّرُوا

آیَاتِهِ وَلِیَتَذَكَّرَ أُوْلُوا الْأَلْبَابِ ؛ (این قرآن) كتابى پر خیر و بركت است كه بر تو فرو فرستادیم تا آیات آن را

تأمل و پى‏گیرى كنند (و به معارف عمیق آن برسند) و براى آنكه صاحبان خردها (ى ناب) متذكر

شوند.»

آیه یاد شده به همه مسلمانان می‌آموزد که یکی از آداب تلاوت قرآن توجه به معانی قرآن و اندیشیدن در آیات آن است، به این معنا که هر مسلمانی که هنگامی که قرآن می‌خواند؛ به معانی آیات توجه کند، پیام آیه را بفهمد و خود را مخاطب کلام خدا بداند تا زمینه عمل کردن به آیات قرآن کریم را فراهم سازد.

برای این منظور از هنگام شروع تلاوت (استعاذه) تا اتمام آن لازم است قاری قرآن افکار خود را متمرکز کند، به چیز دیگری جز قرآن و معانی آن نیندیشد. 

عارف بزرگ مرحوم آقای قاضی (ره) به آیت‌الله شیخ محمدتقی آملی (ره) در رابطه با علت گشوده شدن درهای آفاق و تجلی اسرار غیبی برای برخی در حال قرآن خواندن می‌فرماید: «آنان قرآن کریم را با شرایط ویژه آن تلاوت می‌کنند و با تمام وجودشان به آنچه تلاوت می‌کنند توجه دارند و می‌فهمند جلوی چه کسی ایستاده‌اند.» (اسوه عارفان، ص 25)

زهرا اجلال/تبیان

موضوعات: کلام نور  لینک ثابت



[چهارشنبه 1395-10-22] [ 09:04:00 ب.ظ ]