حجت الاسلام مومنی: شهدا حقیقت عبودیت را درک کرده اند/اگر برای خدا کار می کنید نباید حرف مردم برایتان مهم باشد

متن سخنرانی حجت الاسلام سیدحسین مومنی:

 

بالاترین نعمت انسان عقل است

بزرگترین نعمتی که خدا به انسان ارزانی داشته است، نعمت عقل است. وجه تمایز بین انسان و حیوان قوه تعقل و ادراک است. حضرت صادق علیه السلام در تعریف عقل فرمودند: مَا عُبِدَ بِهِ اَلرَّحْمَنُ وَ اُکْتُسِبَ بِهِ اَلْجِنَانُ1؛ ملکه ای که انسان را به سمت بندگی سوق بدهد عقل است. هر امر و مطلبی که شما را به سمت خدا سوق دهد، عقل است. هر امر و مطلبی که ما را به سمت طواغیت، شیاطین و نفسانیت سوق دهد، جهل نام دارد. انسان باید درصدد باشد جنود عقلش را تقویت کند و مراقبه به عمل بیاورد که مبادا جنود جهل درون انسان غلبه پیدا کند.

تقویت بصیرت

تقویت قوه عقل و لشکریان عقل موجب بصیرت انسان می شود و آنچه انسان را از محور بصیرت خارج می کند عبارت است از تقویت پیداکردن جنود جهل؛ که انسان را متعلق به دنیا می کند و علناً می بینند که افراد حق را زیر پا می گذارند و باطل را تقویت می کنند اما باز درصدد تقویت باطل برمی آیند؛ اینها افرادی هستن که از عقل بی بهره هستند. لشکریان عقل انسان را به سمت پرستش خدا سوق می دهد و از تمام دلبستگی ها و تعلقات دنیا دور می کند اما لشکریان جهل در مقابل انسان را به سمت دنیا و تعلقات سوق می دهد و کمترین تعلق اگر در دل بوجود آید انسان مسیر ضلالت و گمراهی را در پیش خواهد گرفت.

شهدای مدافع حرم عاقل ترین وعابدترین انسان ها هستند و کسانی هستند که در مسیر عبودیت و بندگی قرار گرفته اند و حقیقت بندگی را درک کرده اند.

امام مجتبی علیه السلام فرمود: اگر کسی ما را با قلبش دوست بدارد و ما را با لسان و دستش یاری رساند؛ با ماست و در آن غرفه و منزلی که ما در آن قرار داریم با ما خواهد بود، اگر کسی با زبانش ما را یاری کند و با قلبش ما را دوست داشته باشد در غرفه یک درجه پایین تر است و اگر کسی ما را فقط دوست داشته باشد اما از یاری ما با دست و زبان دست بکشد در جنت و بهشت است؛ مصداق این روایت شهدای مدافع حرم هستند، مصداق قسمت اول روایات شهدا هستند، آنها در دنیا بی قرار هستند چون حقیقت عبودیت را درک کرده اند و عطش وصل پیدا می کنند.

حقیقت عبودیت

امام صادق علیه السلام فرمود: قلت : يا أبا عبد الله ما حقيقة العبودية ؟ قال : ثلاثة أشياء أن لا يرى العبد لنفسه فيما خوله الله ملكا ، لان العبيد لا يكون لهم ملك يرون المال مال الله 2 ؛

حقیقت عبودیت در سه مطلب خلاصه می شود:

1- فرد در دنیا از آنچه خدا به او داده است ملکیتی برای خودش قائل نمی شود و هر آنچه دارد را متعلق به خدا می داند. اگر مال است خدا به او داده و اگر آبروست از خداست و در بزنگاه هم از همه ی آنها برای خدا و رضای او مایه می گذارند.

انسانهایی که مصلحت اندیش هستند و به دنبال منافع هستند و در مقاطع خاص که به مصلحت فردی و جناحی شان باشد، حضور پیدا می کنند از بندگی خدا فاصله گرفته اند و حقیقت عبودیت را درک نکرده اند.

شهیدی سه تا دختر داشت به او گفتند تو اگر تابع دین هستی، دین و فقه ما می گوید شخصی که سه تا دختر دارد وجوب جهاد از او ساقط است. تو برای چه به سوریه می روی در حالی که واجب هم نیست؟ او در پاسخ گفت: مگر خون دخترهای من از خون دخترهای امام حسین علیه السلام رنگین تر است؟ مگر امام حسین علیه السلام نرفت؟

ادامه مطلب :

واگذاری تقدیر به خدا

مورد دوم در حقیقت عبودیت:

2- يضعونه حيث أمرهم الله به ، و لا يدبر العبد لنفسه تدبيرا ؛ تمام تقدیر کارشان را به خدا واگذار می کنند، هرچه خدا بخواهد، هر چه رضای خدا باشد.

می گویند: الان زمان وجوب جهاد نیست! بله ،دشمنی که در سوریه تلاش می کند تمام هدفش رسیدن به ما و مملکت اسلامی است. شهدایی که خودشان را سنگر ما قرار داده اند برای این است که به مملکت و بلاد ما نرسند. تقدیر امر را به خدا واگذار می کنند یعنی برایشان مهم نیست چه اتفاقی در آینده می افتد چون تمام امر تقدیر را به خدا واگذار کرده اند.

مورد سوم در حقیقت عبودیت:

3- جملة اشتغاله فيما أمره تعالى به و نهاه عنه؛ تمام اشتغال آنها در اوامر الهی، امتثال، نواهی، اجتناب از محرمات است. کسانی که رفتند(شهدا) نسبت به نماز، اجتناب از محارم مقید بودند که خدا این رأفت مقام را در دنیا به آنها داد در آخرت که جایشان ویژه و خاص است.

شخصی به من می گفت وقتی سر قبر شهدای مدافع حرم می آیم احساس آرامش می کنم؛ چون حقیقتا مجاهد فی سبیل الله و معامله گر با خدا هستند ، لذا خدا در ارتباط با آنها اثر قرار داده است و در درگاه خدا خیلی آبرو دارند از جوانی و لذت هایشان گذشتند. آنهایی هم که مثل سردار همدانی که جوانی شان را برای انقلاب گذاشته اند نمی توانستند در خانه بنشینند.

کوچک شدن دنیا، ابلیس و مردم

اگر کسی به حقیقت عبودیت رسید، این سه مطلب در او متجلی شد امام صادق علیه السلام می فرماید: فإذا لم ير العبد لنفسه فيما خوله الله تعالى ملكا هان عليه الانفاق فيما أمره الله تعالى أن ينفق فيه ، و إذا فوض العبد تدبير نفسه على مدبره هان عليه مصائب الدنيا ، و إذا اشتغل العبد بما أمره الله تعالى و نهاه لا يتفرغ منهما إلى المراء و المباهاة مع الناس ، فإذا أكرم الله العبد بهذه الثلاثة هان عليه الدنيا ، و إبليس ، و الخلق ، و لا يطلب الدنيا تكاثرا و تفاخرا ، و لا يطلب ما عند الناس عزا و علوا ، و لا يدع أيامه باطلا ، فهذا أول درجة التقى ، قال الله تبارك و تعالى : تلك الدار الآخرة نجعله للذين لا يريدون علوا في الأرض و لا فسادا و العاقبة للمتقين؛

هر گاه خدا بنده ای را به این سه خصلت گرامی بدارد ، دیگر دنیا و ابلیس و خلق در نظر او کوچک و بی اهمیت جلوه می کند . نه دنیا چنان جاذبه ای برای او دارد و نه شیطان نزد او قدرتی دارد و نه برای بودن در چشم خلق الله ، اهمیتی قائل می شود. برای جمع آوری و زیاده طلبی و فخرفروشی ، دنبال دنیا نمی رود . برای رسیدن به عزت به دست و مال مردم چشم نمی دوزد . روز و وقت و عمر خود را به باطل نمی گذراند و این اولین درجه تقوا است. خدای تبارک و تعالی فرموده : خانه آخرت را برای کسانی قرار دادیم که اهل برتری جویی و فساد نیستند و عاقبت آخرت از آن با تقوایان است

ویژگی های افرادی که به حقیقت عبودیت رسیده اند

اگر کسی تمام همّ و غمّش امتثال اوامر الهی و اجتناب از نواهی باشد کارش به فخرفروشی نمی رسد. الان می بینید مدام می گویند: من، ما و … این کار را کردیم! کجاست؟ مصداق بدهید و ریز بگویید، فکر نکنید با آمار و ارقام سر کسی کلاه می رود. کسی که در وادی تکبر و غرور و خودبرتربینی برود آدمهایی هستند که از مسیر بندگی خدا فاصله گرفته اند.

اگر خدا به کسی است سه ویژگی را بدهد دنیا برایش راحت می شود، من مگر برای دنیا هستم. مقام معظم رهبری در پیام تسلیت آقای هاشمی فرمودند که هر کسی باشی و در هر سمتی باشی در آخر باید به آنجا بروی! پس مرگ را یادت نرود و مرگ را فراموش نکن. پس لباس حق به باطل نپوشان، لباس باطل به حق نپوشان و صداقت در گفتار و عملت را کنار نزن.

بختیار گفت اگر هواپیما را در آسمان ایران ببینم آن را می زنم! اما امام فرمود: بزنید! به همین راحتی؛ کسی که ارتباطش با خدا و بندگی قوی است از این امور هراسی ندارد و بیمی به دل راه نمی دهد و می فرماید: بکشید ما را ملت ما بیدارتر می شود. ما تشنه قدرت نیستیم بلکه برای خدمت آمده ایم؛ این ادبیات کسانی است که در این انقلاب و نظام زحمت کشیده اند.

امام صادق علیه السلام در ادامه حدیث فرمود: شیطان و خلق نمی توانند در او نفوذ کند (کسی که به حقیقت عبودیت رسیده است).

اگر برای خدا کار می کنید نباید حرف مردم برایتان مهم باشد چون خدا مردم را به سمتت بر می گرداند. آدمهای اینچنین به دنبال فخرفروشی و رفتن به مال دنیا نیستند. عزت را دست خدا می بینند و نه نزد مردم.

این آیه قرآن مصداق شهدای مدافع حرم است: تلك الدار الآخرة نجعله للذين لا يريدون علوا في الأرض و لا فسادا و العاقبة للمتقين3؛

موضوعات: کلام نور, در محضر علما  لینک ثابت



[یکشنبه 1395-11-10] [ 10:01:00 ب.ظ ]