گفت و گویی با حجت الاسلام حاج احمد پناهیان در رابطه با نقش هیئات مذهبی در آن دوران و هم چنین چگونگی شکل گیری انقلاب اسلامی داشته ایم که متن کامل این گفت و گو را در ادامه میخوانید:

اصلی ترین نقش انقلاب را  هیئت ها و مجالس اهل بیت (ع) بازی کردند/ انقلاب اسلامی یک هیئت بود

 

به عنوان اولین سوال بفرمایید نقش هیئت های مذهبی در پیروزی انقلاب اسلامی و رسالت آنها چه بود؟

حجت الاسلام احمد پناهیان: اولا تعریفی از هیئت باید داشته باشیم که در موقعیت های مختلف عنوان شده است بحث اینکه امام صادق علیه السلام فرمودند: «اتَّقُوا اللَّهَ وَ كُونُوا إِخْوَةً بَرَرَةً مُتَحَابِّينَ فِي اللَّهِ مُتَوَاصِلِينَ مُتَرَاحِمِينَ تَزَاوَرُوا وَ تَلَاقَوْا وَ تَذَاكَرُوا أَمْرَنَا وَ أَحْيُوه‏».مرحله اول اینکه هیئت و مجموعه مومنین حتما باید ملاحظاتشان الهی باشد و غیر از آنچه خدا فرموده است کاری انجام نگیرد و مسیر و خط معین شده از طرف خدا است. موضوع دوم اتحاد و همبستگی و یگانگی مومنین با هم است. باید رحمت از یکدیگر ببینند سپس فرمودند: به دیدار و ملاقات هم بروید و در ادامه: جریان حاکمیت و ولایت ما را یادآوری کنید و بعد آن را احیاء کنید.

از رسالت هیئت مشخص می شود که اصلی ترین نقش کلیدی انقلاب را جریان هیئت ها و مجالس اهل بیت عصمت و طهارت بازی کرده اند. اگر به خاطرات دوران انقلاب برگردیم نکته ای که دشمن از همین مسیر ملامت و سرزنش کرد و شایعاتی پخش کرد اینکه می گویند حکومت آخوندها و روحانیت! چرا این را می گویند؟ چون واقعا نقش اساسی در شکل گیری انقلاب اسلامی ایران با روحانیون در تکایا و مجالس هفتگی و مجالس محرم که در اوجش بود. وقتی در این جلسات به نکته امام صادق علیه السلام کاملا عمل می شد اینکه امام صادق علیه السلام می فرمایند: « تَذَاكَرُوا أَمْرَنَا» یعنی یادآوری کنید امر ما را. قبل از پیروزی انقلاب واقعا این جلسات تبدیل شده بود به مکتب درسی اهل بیت علیهم السلام.

: شکل گیری انقلاب اسلامی و حضور روحانیت و قیام مردم از کجا و با چه مقدمه ای آغاز شد؟

حجت الاسلام احمد پناهیان: اصلی ترین بحثی که به آن پرداخته شد بحث حاکمیت دین بود. کسی که می خواهد ولی و حاکم جامعه اسلامی شود قطعا باید ویژگی های الهی و اسلامی داشته باشد. در مورد شاه و پهلوی همه می دانستند که دست نشانده قدرت های غربی و شرقی هم آمریکا و هم اسرائیل و شوروی سابق چه در فرهنگ، اقتصاد و … است. چه در مبانی مدیرتی و حاکمیتی نظام دیگر بر همه آشکار است که پهلوی این موارد را اعمال کرد. روحانیت در آن زمان رسالتش مثل رسالت امام حسین علیه السلام بود. همانگونه که امام حسین علیه السلام دو سال قبل از کربلا در منا همه خواص را جمع کردند و با آنها صحبت کردند. یک شبکه بسیار عمیق و پیچیده و منظمی قبل از شکل گیری مردمی انقلاب ایجاد شد که از طریق امام (ره) و شاگردان امام در مساجد هیئت ها و تکایا صورت می گرفت که این روشنگری ها درباره حکومت طاغوت و پهلوی و بیدار کردن وجدان الهی مردم و برانگیختن انگیزه های عاشورایی و حسینی مردم بود؛ همین باعث شد که انقلاب شکل بگیرد.

از خرداد 42 اولین فریادهایی که به صورت جمعی مردم کشیدند در دسته های عزاداری بود. دسته تعزیه خوان های ورامین، دسته جات عزاداری در قم باعث آن قیام 15 خرداد شد که در تعبیر حضرت امام نیز هست. اینکه می فرماید: انتظار فرج از نیمه خرداد کشم. این انتظار فرج وعده الهی است. من حتما کمک می کنم به شما اگر شما مرا کمک کنید. یعنی مجاهده در راه امر خدا، وقتی چنین امری صورت بگیرد خدا هم کمک می کند. خدا به وسیله ملائکه اش کسانی را که استقامت می کنند در مبارزه و می گویند ما اربابی جز امام عادل نمی خواهیم داشته باشیم طبق وعده های الهی مردم از دل مجموعه های عاشورایی و اهل بیتی بیرون آمدند و حرکت هایی را انجام دادند و بعد از اینکه حرکت هایی انجام گرفت چون نیت خالص عاشورایی و حسینی بود به این خاطر این انقلاب ها و این حرکت ها نتیجه داد گرچه زمان برد.

ادامه مطلب :

 در رابطه با انقلاب و یا شخص امام خمینی (ره) خاطره ای دارید برای خوانندگانمان تعریف کنید؟

حجت الاسلام احمد پناهیان: اولین اعلامیه امام (ره) را که دیدم این طور شروع می شد:

بسم الله الرحمن الرحیم

«قُلْ إِنَّمَا أَعِظکُم بِوَحِدَةٍ أَن تَقُومُوا للَّهِ مَثْنى وَ فُرَدَى».

این آیه قرآن که یک موعظه برای شما کافی است و پیغمبرم این گونه بگو. اینکه شما یک نفر هم اگر بودید و دو نفر هم اگر بودید باید قیام کنید. قیام مردم آن زمان شکل نگرفته بود ولی دعوت به قیام توسط امام آغاز شد.

راجع به شخصیت خود امام نکته ای را عرض کنم. حضرت امام در دوران جوانی جزء نادر طلبه هایی بودند که به  شدت به حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام و حضرت زهرا سلام الله علیها و اهل بیت عصمت و طهارت ارادت داشتند. در کتاب زندگی نامه آیت الله مرعشی نجفی هست که ما هفته ای یک بار برای امام حسین علیه السلام در حجره مان روضه می گرفتیم. جلسات هفتگی روضه آن موقع خیلی مرسوم نبوده است. گاهی از اذان مغرب تا اذان صبح طول می کشید. کسی هم که بیشتر از همه منقلب می شد و گریه های بلند می کرد حضرت امام بودند. بعد هم ارتباط عمیق امام با جریان عاشورا و امام حسین علیه السلام بود. آیت الله مرعشی نجفی می گویند کسی که این گونه با عاشورا گره خورده است اینکه او رهبر جامعه اسلامی و انقلاب این چنینی برپا کند که برای حکومت امام عصر زمینه سازی کند یک امر بعیدی نیست. خود حضرت امام هم شخصیتی امام حسینی و هیئتی به معنای واقعی متوسل و متمسک به امام حسین علیه السلام بود. این را هم باید به عنوان یک الگو فراروی خودمان نگه داریم.

اگر واقعا می خواهیم هیئت داری کنیم انقلاب اسلامی یک هیئت بود. یک هیئت در معنای حقیقی خودش که تشکیل شده بود از تکایا و جمعیت های کوچکی که به وسیله این هیئات و منبرها و عزاداری ها و شبیه خوانی ها و تعزیه خوانی ها این فرهنگ رفته رفته در دل و جان مردم قرار داشت بروز و ظهور پیدا کرد و به یک انقلاب عظیم تبدیل شد. این همان بخش آخر سخن امام صادق علیه السلام است که فرمود: جریان ولایت و حکومت اسلامی را اول گفتمان سازی کنید و بعد فرمود: حالا احیاء کنید. انقلاب اسلامی به وسیله هیئت و مجلس اهل بیت علیهم السلام دقیقا آمد و این فرمایش امام صادق علیه السلام را تحقق عینی بخشید. یعنی حوزه علمیه به عالی ترین صورت رسالت خود را انجام داد. امام صادق علیه السلام و شیعه جعفری آمد و یک پرچمی را بلند کرد که نتیجه اش انقلاب کشورهای اسلامی امروز شده است. مقاومت چند ساله یمن و سوریه و عراق همه برآمده از آن تمسک به امام حسین علیه السلام و اتصال به اهل بیت علیهم السلام است که در فرهنگ عاشورایی و زیارت عاشورا می خوانید که ابا عبدالله الحسین من می خواهم در دنیا و آخرت با تو باشم. این در دنیا با امام حسین علیه السلام بودن تکلیف همه است. اگر امروز امام حسین علیه السلام در اینجا بود چه می کرد؟ قطعا با حاکمیت طاغوت می جنگید. پس الان هم دارد همین کار را می کند. امام حسین علیه السلام شهید است و شهید زنده و حی است. وقتی این اتفاق می افتد پس من هم باید با این مسیر همراهی کنم. امروز اگر در مقابل مستکبر سکوت کنم و به این نغمه ای شومی که در گوشه و کنار بعضی از سیاسیون و مذهبی هایی که از فرقه های خاص هستند حجتیه، شیرازیه، بهائیت، بابیت و … که ظاهرا یک مقداری رنگ و لعاب مذهبی دارند ولی در حقیقت قائل هستند به اینکه با استکبار و طاغوت حکومت مسالمت آمیز داشت امروز اگر بنا باشد کسی حکومت مسالمت آمیزی داشته باشد دقیقا به اهداف امام حسین علیه السلام پشت کرده است و سیدالشهدا علیه السلام را تنها گذاشته است. به همان معنا است که راه خودش را از مسیر انقلاب کج کرده است و به بی راهه می رود. امیدواریم هیئت ها راه خودشان را درست بروند و به بی راهه نروند.

مقام معظم رهبری هم فرمودند: که هیئت ها باید انقلابی باشند و سکولار نباشند و خود را از جریان روز سیاسی دنیای اسلام جدا نکنند یکی از دلایلش همین است. هیئت باید حقیقتا محل تجلی معارف و آرمان ها و اهداف امام حسین علیه السلام  باشد و به وسیله مجالس امام حسین علیه السلام حاکمیت الهی تحقق عینی پیدا شود.

 راجع به جمله ای که حضرت آقا فرمودند: ما هیئت سکولار نداریم و اینکه سبک ها و نوع سینه زنی ها نسبت به دوران انقلاب و دفاع مقدس و در همان ایام عوض شده است خیلی از ذاکرین اهل بیت که جمعیت زیادی پای منبر آن ها هست به این موضوع نمی پردازند. اهمیت اینکه مسائل روز با اینکه حکومت طاغوت نیست و اسلامی است باز هم پرداختن به مسائل روز در هیئات اهمیتش در چیست؟

حجت الاسلام احمد پناهیان: این سوال دو بخش پیدا می کند یکی بخش سکولار نبودن هیئت و اینکه باید حتما به روز موارد و مطالبی گفته شود یک نکته ای را بیان کنم. الان در داخل کشور و خارج کشور هم همینطور است. در توصیه های اوباما به جوانان ایرانی صریحا عنوان می کنند که جوانان ایرانی افکارشان تغییر کند و جامعه ایرانی تبدیل شود به یک جامعه میانه رو و معتدل و بعد می گوید این صورت نمی گیرد مگر در سیاست و رهبری و تغییر در طرز تفکر ایران هم راجع به سیاست و هم رهبری، ایشان بر می گردد به عنوان یک دشمن قسم خورده نه الان که حدود 60، 70 ساله تصریح می کند. متاسفانه بعضی از سیاسیون و بعضی از لیدرها به این موضوع دامن می زنند و بحث مبارزه با آمریکا و صلح با آمریکا را تا اینکه دامن هیئت ها و مجالس ما را می گیرد و تاریخ اسلام ما را مورد حمله تحریف قرار می دهد. حرفی که آقای رئیس جمهور زدند که مذاکره برای رسیدن به توافق بوده است. گفتگوی امام حسین علیه السلام با عمر سعد یا حرفی که آن نویسنده کتاب مقاتل زده بود در مصاحبه ای که صریحا گفته بود امام حسین علیه السلام دو راه بیشتر نداشت. بله امام حسین علیه السلام خود گفته بود که دو راه بیشتر برایم باقی نمانده است “بَيْنَ السِّلَّه وَالذِّلَّه” زنازاده یزید مرا بین دو راه شمشیر و پذیرش ذلت قرار داده است و من ذلت نمی پذیرم. ولی این نویسنده حوزوی می آید می گوید امام حسین علیه السلام دنبال راه سوم بود و راه سوم یعنی رسیدن به توافق با یزید و اجتناب از آن جنگ و نبرد. دامنه این انحراف روز هیئت ها و فرهنگ عاشورای ما را هم گرفته است. پس اگر بنا باشد هیئت های ما سکولار باشند به همین سادگی تاریخ عاشورا را عوض می کنند که جزء پیشنهادات جفری هالورسون نظریه پرداز امریکایی دانشگاه آریزونای آمریکا است که می گوید: باید داستان کربلا را تغییر داد تا بتوانیم جمهوری اسلامی را زمین بزنیم. در طول تاریخ هم بوده است. یا مثلا مسئله ای که اخیرا دارند به آن دامن می زنند سر جریان انتخابات، مسئله ای که خیلی جناب آقای هاشمی تصریح می کنند و دو سه مورد این مطلب را تکرار کردند که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در اواخر عمر شریفشان توصیه به امیرالمومنین علیه السلام کردند که اگر مردم خواستند حکومت کنند حکومت را به آن ها واگذار کن و کنار بکش و مقاومت نکن الان را با آن موقع مقایسه می کنند در حالی که صد در صد الان با آن موقع متفاوت است.

 الان به اذعان دشمنانمان و اذعان آمریکایی ها، امت ایران با پیوند رهبرش اعتماد توام با اعتقاد دارد. و الان این شبیه سازی امت ما با امت خائنی که به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله خیانت کرد و به امیرالمومنین علیه السلام خیانت کرد یک ظلم فاحش است. حضرت زهرا سلام الله علیها فرمودند: شما چقدر سریع خیانت کردید. یا سخن امام باقر علیه السلام که فرمودند: بعد از پیامبر صلی الله علیه و آله مردم مرتد شدند. یا شکوه های خود حضرت زهرا سلام الله علیها که در خانه خدا عرض کردند: «نشکو فقد نبيک و رسولک و صفيک و ارتداد امته علينا، و منعهم ايانا حقنا» که امت مرتد شد و حق ما را به ما نداد. این مقایسه مردم مومن و انقلابی ما با زمان پیامبر صلی الله علیه و آله یک مقایسه ظالمانه و ناجوانمردانه ای است. این ها باید در فرهنگ اهل بیت علیهم السلام مصداق یابی شود. با آن زمان تطبیق شود. این باید در هیئت ها تبیین شود.

هیئت ها بخشی اش منبر است و بخشی اش سایت است و بخشی منشورات هیئت ها است که الحمدلله بعضی از هیئت ها منشورات و کتاب هایی دارند. اما بخشی اش هم مداحی ها است. من از همین جا وارد بخش دوم می شوم. الحمدلله یک خیزشی در طی سال های اخبر ایجاد شده است. جریان مقاومت اسلامی بیشتر شده است. از طریق بعضی از آقایان که مثلا مثل برادرمان جناب آقای مطیعی، حدادیان، امیر عباسی و دوستان دیگرمان در این زمینه که تقریبا دارد هیئت های انقلابی و حزب اللهی فرهنگ سازی می شود. اشعار دارد به آن سمت می رود. البته باید یک مراقبتی هم کرد که یک دفعه ای اشعار به صورت کامل انقلابی نشود و از اشعار معارفی فاصله گرفته شود. باید تعادل حفظ شود. بلاخره گریزها و مسائل روز در هیئت گفته شود. جوان ها خیلی با اشتیاق این فرهنگ را استقبال کرده اند. با وجود این فضایی که ایجاد شد و اقبالی که در جهان اسلام به این فضای انقلابی ایجاد شد الحمدلله خواندن ها دارد این جهت را دنبال می کند. شاید صد در صد نیست. ولی بلاخره یک جریان و نسیمی در این قصه وزیدن گرفته است. البته این را هم عرض کنیم که در ایام محرم یا فاطمیه این فضا را داریم که مجموعه های چند هزار نفری که خواننده های مشهوری هم دارد سعی می کنند که مسائل روز را نگویند که مثلا مشتری خودشان را از دست ندهند و باب میل آن ها عمل کنند. در سبک ها هم می روند از سبک های غربی استفاده می کنند و نهایتش آخر جلسه یک دعایی برای شهدا یا رهبر انقلاب می کنند این کفایت نمی کند. قطع بدانند اگر این مسیر را ادامه بدهند. شما رجزهای عاشورایی و رجزهای امیرالمومنین علیه السلام و پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله را در نبردهای دوران پیامبر صلی الله علیه و آله را ببینید همه رجزها سیاسی است و برای زمانه و روز خودشان است. ما نمی توانیم در فرهنگ مداحی و شعر و بیانات هنرمندانه موضوعات انقلابی دخیل نباشد.

اساسا امام حسین علیه السلام وقتی با شعر مطلب را بیان می کنند و در اوج حماسه و به روز سخن می گوید. بحث مبارزه و جنگ الان خودش را به تصویر می کشد. از تاریخ سخن نمی گوید. خواننده های ما باید از امروز در مداحی شان به تصویر بکشند. این را امام حسین علیه السلام به ما یاد داده است. حماسه الان را به تصویر بکشند. یا رجز حضرت علی اکبر علیه السلام که فرمود: من نسبتم به رسول خدا صلی الله علیه و آله اولی است از نسبت به افرادی که آمدند در جبهه مقابل امام حسین علیه السلام قرار گرفتند. آنجا هم در رجزشان می فرمایند این قدر می جنگم که شمشیرم تاب بردارد و بشکند. یا دشمن را از پا بیندازم. این ها رجز و شعر و نغمه خوانی عاشورا است و مطلب به روز است. یا حضرت ابوالفضل علیه السلام که می فرمایند: «والله ان قطعتموا یمینی انی احامی ابداً ان دینی» همه اش مطالب روز کربلا است که همان روز دارد اتفاق می افتد. بعدها هم حضرت فاطمه سکینه وقتی حوادث کربلا را در غالب اشعار در آورده بودند و قرائت می کردند و مردم می آمدند اشک می ریختند ما می بینیم که این فضا را کاملا حفظ می کردند. انقلابی و به روز گفته شود. البته این نباید باعث شود از روضه و ذکر مصیبت چیزی کاسته شود. مطلقا نباید کاسته شود. چون خود ذکر مصیبت و روضه دستوری است که نباید کنار گذاشته شود. خودشان فرمودند: من کشته اشک چشم هستم. در زیارت اربعین می خوانید: “یا قتیل العبرات". مسئله اشک مسئله مهمی است. نباید از فرهنگ عاشورا و اهل بیت علیهم السلام جدا شود. در فرهنگ فاطمی هم همین طور است. نباید جدا شود. توصیه ام برای برادران خواننده ام این است که اگر در این نوحه ها و شورهای جدیدی که استفاده می کنند بلاخره از زیبایی های روز استفاده می کنند مجالس را از اشک خالی نکنند وقتی مجالس از اشک خالی شود یعنی دیگر روح ندارد. مجلسی که روح نداشت برای جاذبه داشتنش مجبور هستند هی رفته رفته از اصول فاصله بگیرند. خدای نکرده این محافل رفته رفته دست خوش فتنه ها و تحریف ها و طمع دشمنان می شوند. همان طور که بعضی از هیئت ها متاسفانه وسیله ای شده است برای مبارزه با جریان انقلابی عاشورایی و جریان انقلابی فاطمی. دست خوش بعضی از سرویس های جاسوسی شده است. موجب طمع دشمنان شده است. اگر ان شالله اشعار و نغمه هایمان با متانت و قوامش و محکم بودن از جهت بیان در عین حال علاوه بر جنبه های فضیلتی که عنوان می شود جنبه های انقلابی و روزش هم عنوان شود می شود یک پک کامل و حسنه جامعی که برای کسی که مداحی می کند باقیات و صالحات و رضایت اهل بیت علیهم السلام و خدا را به دنبال خواهد داشت. 

وارث : موضوع سخنرانی ها و منبرهای هیئات مذهبی در آن دوران چه بود که کمک کرد به پیروزی انقلاب اسلامی و لیدرهایی که بین سخنرانان و ذاکران اهل بیت علیهم السلام مردم را هدایت می کردند برای نقش آفرینی در انقلاب این ها را معرفی بفرمایید.

حجت الاسلام احمد پناهیان:همان طور که قبلا هم عرض کردم تقریبا بار اساسی انقلاب بر دوش مجالس و محافل و هیئات مذهبی و محور این جلسات هم روحانیت بود. حتی جریان مداحی مان قبل از انقلاب ارتباط عمیقی با علمای انقلابی داشتند. شاید این ارتباط الان سست شده است، ولی قبلا این طور بود. از شعارها، نوحه هاف دودمه های روضه متوجه می شدند که روضه های پر مغز و به روزی است. این نشان دهنده ارتباط عمیق ذاکرین و مرثیه سرایان آن دوران با روحانیت بوده است.

عموم روحانیت انقلابی در این زمینه فعال بودند. لذا اکثرشان زندان و تبعید شدند. من به صورت شاخص فقط چند نمونه عرض می کنم. چون اگر بخواهیم لیدرها را معرفی کنیم که هزاران هزاران نفر هستند و بسیاری شان هم در این مسیر به شهادت رسیدند و من هم حضور ذهن به این صورت که بخواهم همه را معرفی کنم ندارم اما به طور شاخص بخواهم چند نفر را معرفی کنم یکی مرحوم فلسفی بود که منبرهای ایشان منبرهای داغ و جهت دار و انقلابی و کاملا موجود است که می توانید تهیه کنید. من خاطرم هست که منبر ایشان در مسجد اعظم قم را که واقعا علما را به اوج می رسانند که می گویند به داد اسلام برسید و دین و تشیع را می گویند در خطر است. جوری که یکی از عالم هایی که در جلسه بود می گوید یک حالت مکاشفه ای برای من رخ داد بعد از اینکه روحانیت پای منبر ایشان اشک می ریختند همان موقع که گریه می کرد احساس کرد سقف گنبد مسجد اعظم دارد شکافته می شود و حضرت حجت ایستاده اند و می فرمایند مگر من خواهم گذاشت چنین تشیع را از بین ببرند. مرحوم کافی یا شهید کافی که ظاهرا توسط عناصر ساواک به شهادت رسید. جهتی که ایشان در منبرها می داد و توجهی که به امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف می دادند در توجهشان به امام عصر باز منبرهایشان جهت دار بود. اینکه حاکمیت باید دست پاک داشته باشد، اینکه جوانانمان باید از شراب خوارگی و می گساری و بعضی از فضاهای ابتذال دوران طاغوت فاصله بگیرند. موفق هم بود. دستور اولیه استکبار این بود که جوانان ما جوانان آلوده ای باشند. در بحث اعتیاد و ابتذال در سینماها این ها دستور کار جدی شهید کافی بود. شهرهای مختلفی را ایشان می رفتند و تاثیر زیادی می توانستند بگذارند. ایشان دهگی هر سال دو دهه را به مسجد ما می آمدند و با ابوی ما خیلی دوست بودند. قبل از صحبت های شهید کافی بیست دقیقه یک ربعی را به شاه و حکومت اختصاص می دادند و آن ها را محکوم و مورد عتاب و خطاب قرار می دادند. حسینیه تویسرکانی ها معروف بود. الان به یک منطقه دیگری انتقال پیدا کرده است. حسینیه یوم الغدیر شده است. اما آن موقع در حسینیه تویسرکانی ها جمعیت پر می شد و من یادم است در روی تیرهای چراغ برق بلندگوهایی کشیده بودند و با اینکه زمان طاغوت بود جمعیت زیادی می آمدند و در کوچه هم می نشستند و بیست دقیقه ای اول ابوی ما مرحوم پناهیان راجع به مسائل سیاسی صحبت می کردند و بعد منبر شهید کافی که بسیار مشتری زیادی هم در آن زمان داشت شروع می شد. من یادم است که یک روزی مرحوم کافی به ابوی ما گفت: کاش شما در سفرهای شهرستان هم با من می آمدی که قبل از منبر ما که جهت امام زمانی پیدا می کند شما این مباحث سیاسی را قبل از منبر ما در شهرهای دیگر هم عنوان کنید. منبرهای آخرشان که با صراحت بحث حاکمیت را زیر سوال می بردند و نقد می کردند در یکی از سفرها در یک سانحه ساختگی طبق گفته هایی که شنیده شده است ایشان را به شهادت رساندند. خود رهبر معظم انقلاب امام خامنه ای جلسات کرامتشان در مشهد و جلسات هفتگی شان و هیئت هایی که با جوانان و نوجوانان داشتند این جلسات خیلی پرشور برگزار می شد و سبقه انقلابی یا تبلیغی که می رفتند خود حضرت آقا و عزیزان دیگر در این زمینه خیلی موفق بودند. حاج آقای انصاریان اواخر انقلاب صحبت های ایشان را می شنیدم. اوایل انقلاب یک سبقه عمومی هم پیدا کرده بودند. موارد اخلاقی و اهل بیتی را با مسائل روز انتقال می دادند. به طور مشخص من همین چند مورد را عرض کردم. اما محله ای ها هم تاثیر زیادی داشتند و مشهور هم نبودند. من یادم است که تهران جلسات متعددی خطبا با هم داشتند. حتی مستندات طاغوت را در آن جلسات می آوردند و بررسی می کردند و همین روحانیوم به مساجد و هیئت ها و تکایا اعزام می شدند و شروع می کردند به تشریح وضعیت شاه و حکومت پهلوی. مردم را آگاه سازی می کردند. آن موقع رادیو و تلویزیون دست دولتی ها بود و قطعا ما خبر خوب و سلامیت از آن جا نداشتیم. اخبار جهت داری که انتقال می کرد نمی شد پیگیری کرد. اخبار را باید از همین کانال ها و شبکات هیئت ها پیگیری می کرد.

اعلامیه ها و نامه های امام یا برخی از صحبت های امام و نوارهایی که ضبط می شد که در این مسیر خیلی ها دستگیر و به شهادت رسیده شدند. هیئت ها در این زمینه بستری برای این لیدرها بود که بیایند و فعالیت کنند. 

 

 

موضوعات: کلام نور  لینک ثابت



[سه شنبه 1395-11-19] [ 01:54:00 ب.ظ ]