فاطمه الزهرا (سلام الله علیها) کوهدشت
 
  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

   


اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        








جستجو






Random photo

روز تجلی ما+شکست هیبت استکباری آمریکا=۱۳آبان



  چرا خداوند ما را امتحان می‌کند؟   ...

آیا فلسفه و حکمت آزمون و امتحان همیشه آن است که بخواهیم نتیجه آن را ملاحظه کنیم؟

آیا نمی‌توان اهداف بلندتر وبالاتری برای برگزاری یک آزمون وامتحان تصور کرد؟

ما معتقدیم خداوند علم مطلق دارد و برای آنکه از سرنوشت امتحان آگاه شود لازم نیست امتحانی برگزار کند تا به نتیجه آن آزمون و امتحان اطلاع پیدا کند، اما آیا می‌توان گفت حال که نتیجه آزمایش از اول معلوم است چرا باید آزمایش و امتحان کرد و چرا دنیا را سرای آزمون خوانده‏اند؟

به نظر ما این طور نیست. بلکه گاهی پیدا شدن صحنه آزمایش و امتحان و سربلند بیرون آمدن و موفقیت امتحان دهندگان، به خودی خود امری مطلوب و زیبا است. اگر خداوند، قادر مطلق، عالم مطلق و فضل او بی نهایت است ،باید زیباترین و کامل‏ترین جهان را خلق کند . زیباترین وجود و کامل‌ترین جهان، دنیایی است که موجودی با اختیار خود در عرصه‏ های سخت امتحان در حالی که عشق به خدای نادیده می‏ ورزد (برخلاف ملائکه که شرایط دیگر دارند) صحنه ‏های زیبایی از عشق به معشوق را خلق کند.

این نکته همان است که فلاسفه از آن به نظام احسن تعبیر می‏‌کنند. همچنین نکته مهم‌تر در پاسخ به سؤال آن است که گاهی امتحان و آزمون نه برای پی بردن به نتیجه آزمایش بلکه برای به کمال رسیدن امتحان دهنده انجام می‌پذیرد.

اصلاً فلسفه و حکمت امتحان آن است که شخص در ضمن آزمون، کامل‌تر شود (نظیر آزمون‌هایی که برخی مؤسسات قبل از برگزاری کنکور دارند). اگر دقت کنید این نکته با نکته قبلی کاملاً قابل جمع است.

کمال و ماهیت انسان به گونه‌ای است که در سایه آزمون‌های جهان هستی و سختی‌ها، مشکلات و حوادثی که برای او اتفاق می‌افتد و چگونگی برخوردش با این حوادث و آزمون‌ها، استعدادهای بالقوه‌اش به صورت بالفعل درآمده، راه سعادت و شقاوت خود را تعیین می‌نماید. در اصل صحنه زندگی چیزی جزو آزمون و آزمایش نیست.

در واقع اگر چه خداوند به احوال تمامی انسان‏ها آگاه است، حتّی قبل از خلقت بر آینده آدمی علم کامل دارد، ولی فرجام بهشت یا دوزخ برای انسان از مقوله “شدنی” هاست ؛یعنی باید به دنیا بیاییم تا بهشتی یا جهنمی “بشویم” و ظرف وجود ما با حضور در دنیا و طی مراحل علمی و عملی آن و گذر از فراز و نشیب‌هایش شکل می‌گیرد. بنابراین تا به دنیا نیاییم پاداش و کیفر معنا پیدا نمی‌کند.

حضرت علی علیه السلام ) می‌فرماید:

«اگر چه خداوند به روحیات بندگانش از خودشان آگاه‌تر است، ولی آنها را امتحان می‌کند تا کارهای خوب و بد (که معیار پاداش و کیفر است) از آنها ظاهر گردد». به این معنا که صفات درونی انسان به تنهایی نمی‌تواند معیاری برای ثواب و عذاب گردد، مگر آن زمانی که بروز وظهور خارجی یافته، در میان اعمال انسان خودنمایی کند. خداوند بندگان را می‌آزماید تا آن چه در درون دارند، در عمل آشکار کنند؛ استعدادها را از قوه به فعل برسانند و مستحق پاداش و کیفر گردند.

قرآن کریم می‌فرماید: «آیا مردم گمان کردند به صرف این که بگویند: ایمان آوردیم، رها می‌شوند و آزمایش نمی‌شوند؟ به یقین کسانی را که بیش از اینان بودند آزمودیم تا خداوند آنان را که راست گفته‌اند معلوم کند و دروغگویان را نیز معلوم دارد.»

در واقع آزمون الهی ، چیزی جز سنت‌ها و قوانین حاکم بر زندگی انسان‌ها نیست که نام آن آزمون گذاشته شده است.

باشگاه خبرنگاران

موضوعات: کلام نور, حکمت ها  لینک ثابت



[جمعه 1395-12-20] [ 10:27:00 ب.ظ ]





  امتحان سخت حضرت علی (ع) سکوت بود   ...

متن سخنرانی حجت الاسلام کرمی را می خوانید:

حجت الاسلام کرمی
 
مانع کامیابی دشمنان اسلام 
يکي از مطالبي که ممکن است براي جوانانی که در ابتداي سلوک معنوي هستند و با بعضي از مسائل تاريخي روبرو مي شوند و ممکن است سوالاتي درباره آن داشته  باشند و به سزا هم هست، و همچنين يکي از آن نقاط  سخت و معما گونه تاريخ صبر و سکوتي است که حضرت علي عليه السلام در برابر حوادث و جريان هاي تلخ بعد از پيامبر صل الله عليه و آله تحمل کردند. صبر و سکوت امير المونين و خويشتن داري حضرت در مقابل حوادث ناگوار اگر از ضربات ايشان در جنگ  بدر، خيبر، احد و خندق بيشتر نباشد کمتر نيست. ما نمي دانيم که حضرت علي عليه السلام با سکوت خود چه خدمتي به کودک نو پا و مکتب نو ظهور اسلام کرد مگر زماني که تحليل درستي از وضع جامعه آنروز نسبت به تشکلات، جريان ها و اعضا  نسبت به  اصل دين و منعيّات و مجهولات جبهه نفاق و نقشه شومي که براي اسلام بعد از پيامبر کشيده بودند و تنها مانعي که باعث کاميابي آنها شد که همان سکوت اميرالمومنين علیه السلام بود داشته باشيم.
 
جوان و مديريت احساسات و عواطف
جواني يک منبع فيّاض پرانرژي و پر پتانسيل است که اين ايام اقتضاعاتي هم دارد. جوانان اين را درک مي کنند که سخت است وقتي احساسات و عواطفشان به قليان آمده و جايي بر اثر حادثه اي خشم وجود انسان را فرا مي گيرد، بتواند هيجان خود را کنترل و مديريت کند و تصميم عاقلانه بگيرد. این شوريدگي و هيجان است که باعث حرکت در جواني است . 

ادامه »

موضوعات: کلام نور  لینک ثابت



[پنجشنبه 1395-11-28] [ 01:30:00 ب.ظ ]






  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما