فاطمه الزهرا (سلام الله علیها) کوهدشت
 
  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

   


بهمن 1395
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << < جاری> >>
            1
2 3 4 5 6 7 8
9 10 11 12 13 14 15
16 17 18 19 20 21 22
23 24 25 26 27 28 29
30            








جستجو






Random photo

شکوه عظمت۱۳آبان



  احیاء فرهنگ فاطمی؛ استحکام عقیده شیعه درباره امر ولایت و امامت است   ...

متن سخنرانی حجت الاسلام سیدمحمدرضا مرتضوی:

حجت الاسلام مرتضوی

ارتباط فاطمیه و امر ولایت و امامت

فاطمیه احیاء فرهنگ است، بسترسازی در رابطه با استحکام عقیده شیعه در رابطه با امر ولایت و امامت است. احیای فرهنگ فاطمی باعث می شود ارتباطی با اهل بیت علیهم السلام برقرار کنیم که اگر درست باشد بستری برای خودمان فراهم کرده ایم. اصراری که علما درباره وحدت دارند وحدت در مقابل دشمن مشترک است. بعد از رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله دو مکتب ایجاد شد؛ مکتب خلفا و مکتب اهل بیت علیهم السلام. آیا می شود دو مکت حق روبه روی هم قرار بگیرند؟ قطعا نمی شود حال ببینیم. کدام مکتب مکتب سعادت و کدام مکتب مکتب ضلالت است. برای فهم این مطلب باید تاسی به حضرت صدیقه سلام الله علیها کنیم و ببینیم حضرت کدام مکتب را مکتب هدایت می دانند.

جمع آوری بیش از 500 سند از اهل تسنن

برای بیان مطلب از کتب شیعه استفاده نمی کنیم و مطالبی از متب اهل سنت بیان می کنیم. مرحوم میرحامد حسین1 شخصیتی بودند که تمام هستی اش را پیش فروش امیرالمومنین علیه السلام کرد، در راه اهل بیت علیهم السلام داده است؛ این عالم وارسته در سن حدود 70 سالگی دنبال مطلبی می گردند و می بینند کتابی که نیاز دارند در هندوستان و در منزل یک شخص ناصبی است. او به هندوستان می رود با لباس مبدل و به درب خانه ی آن شخص می رود و خودش را به عنوان یک خادم جا می زند و موفق می شود مدتی خادم او شود و مدتی در خانه اش کار کرد. به کتابخانه ی او رفت و کتاب مورد نظر را پیدا کرد، چون در آن زمان امکان عکس گرفتن یا زیراکس گرفتن نبود ناچار بخ نوشتن مطالب از روی کتاب بود. میرحامد حسین حدود یک ماه در خانه ی شخص ناصبی کارگری کرد و بعدها نامه ای به او نوشت و جریان را برایش شرح داد. ناصبی پس از خواندن نامه گریه کرد و گفت: یاعلی شنیده بودم مریدان باصفایی داری اما اینطوری ندیده بودم؛ نوشته اند آن ناصبی در همان حال از دنیا می رود.

ادامه »

موضوعات: کلام نور  لینک ثابت



[جمعه 1395-11-15] [ 08:23:00 ب.ظ ]





  تولد دوباره این است که با خدا قرار بگذاری گناه نکنی   ...

متن سخنرانی استاد فاطمی نیا:

استاد فاطمی نیا

قدرت تمییز القائات شیطان از الهام

اللَّهُمَّ وَ أَنْطِقْنِی بِالْهُدَی، وَ أَلْهِمْنِی التَّقْوَی1؛ ترجمه تحت اللفظی این عبارت این می شود که: خدایا سخن گفتن مرا با هدایت همراه بفرما؛ اما سید می فرماید: “هدی” در اینجا به معنای بیان و حجت است یعنی خدایا اگر حرف می زنم حرفم را با بیان قوی و حجت همراه کن به طوری که شنونده قبول کند.

وَ أَلْهِمْنِی التَّقْوَی؛ خدایا به من تقوا الهام کن. لفظ “الهام” در قرآن و روایات زیاد داریم و گاهی اوقات به تعبیر وحی آمده در قرآن. این وحی به معنای اعم است، وحی اخص مخصوص انبیاست اما در قرآن فرموده به مادر موسی وحی کردیم، به زنبور حی کردیم؛ یعنی به او الهام کردیم و فهماندیم. گاهی وحی به معنای اشاره می آید. بسیاری اوقات از الهام تعبیر به وحی به معنای اعم می شود.

الهام مراتب دارد و البته با القائات شیطان نباید اشتباه شود چون شیطان هم القا می کند منتهی خدا به آدمهای متقی و خداترس وعده داده تا فرق القائات شیطان و پروردگار را بفهمند. سید می فرماید: الهام این است که خدا به عقل فرد چیزی الهام کند که او را وادار به فعل یا ترک کند که بعضی ها به آن خاطر رحمانی می گویند اما همه ی آنها یک حرف است.

معنای این قسمت این است: خدایا تقوا را به من الهام کن؛ یعنی مرتب مراقبم باش و جایی که می خواهم گناه کنم تقوا مانعم شود. تقوا در لغت یعنی همان خودنگه داشتن است و در عرف عبارت است از اینکه انسان به وسیله طاعت پروردگار احتراز کند از عقوبت خدا. در معنای اتقوالله گفته اند: از خدا بترسیم اما صحیحش این است که بگوییم: از خدا پروا داشته باشیم. بعضی از عارفان گفته اند کلید خیر دنیا و آخرت در تقوا جمع شده است.

ادامه »

موضوعات: کلام نور  لینک ثابت



 [ 08:18:00 ب.ظ ]





  مومن کسی است که همه چیز را به اندازه دارد   ...

متن سخنرانی حجت الاسلام کرمی:

حجت الاسلام کرمی

انسان درآمیخته با قوای گوناگون است

انسان که اشرف وسید مخلوقات و کائنات آفریده شده است این استعداد را دارد که به اعلی قلل کمال برسد و هم این استعداد را دارد که طی درکات کند و به اسف سافلین برسد و از نظر انحطاط در جایی قرار بگیرد که هیچ حیوانی قابل مقایسه با انسان نباشد و بر او شرف داشته باشد. قرآن می فرماید: إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنْ نُطْفَةٍ أَمْشَاجٍ نَبْتَلِيهِ فَجَعَلْنَاهُ سَمِيعًا بَصِيرًا1؛

“أَمْشَاجٍ” یعنی معجون و درآمیخته از استعدادها و قوای مختلف یعنی انسان در آمیخته با قوا و استعدادهای مختلف است؛ تنها موجودی که جامع الاطراف است، جمیع جهات در او محقق بالقوه است انسان است. در حیات وحش موجودات از نظر سیر تکاملی در رتبه نوعیه ی خودشان باید به کمالی برسند که تمام صفات نوعیه را داشته باشند. یک توله ی سگ کمالش سگ شدن است وقتی به جایی رسید که همه ی صفات نوعیه در او واجب بود یک سگ کامل خواهد شد تمام جمادات و نباتات اینگونه هستند و در نهایت به کمال نوعیه خودشان می رسند. سیر تکوینی موجودات حیات وحش نظام تعریف شده ای دارد که از آن نمی توانند تخلف کنند.

خدا یک سنسورهایی به نام غریزه در وجود حیوانات قرار داده است و نظام معیشت حیوان در آن غریزه تعریف شده است و تفاوتی با هم ندارند که سگ اسرائیلی باشد یا ایرانی مثلا سگها به صاحبشان خیانت نمی کنند، بیگانه را به حریم راه نمی دهد، به کم قانع است، فراموشکار نیست و این خصوصیات در تمام سگها وجود دارد. اما آیا می توانیم سگ را به خاطر صفات خوبش تحسین کنیم؟ خیر چون وجود این صفات به سگ مربوط نیست ریاضت نکشیده تا امانتدار شود بلکه خدا او را اینطور آفریده و هنری هم نیست و قابل تحسین نیست. حیوانات یک نظام تعریف شده ای دارند و از آن نمی توانند تخلف کنند.

ادامه »

موضوعات: کلام نور  لینک ثابت



 [ 10:37:00 ق.ظ ]





  یزدیان زمان از فرهنگ زینبی در امان نیستند.   ...

متن سخنرانی حجت الاسلام بی آزار تهرانی:حجت الاسلام بی آزار تهرانی

عالم بدون معلم

گریه بر سیدالشهدا علیه السلام از تباکی شروع می شود یک وقت انسان حال گریه ندارد و یا قساوت و تنگی دل پیدا می کند و یک موقع هم حالت ادبار هست می گویند از حالت تباکی شروع کن و شبیه گریه کن ها شروع کن و حد و پایانی ندارد و هر جا بساط روضه و گریه فراهم شد، گریه کن. این گریه هم حد ندارد از ضجه و گریه شروع می شود تا جایی که به فرموده امام زمان علیه السلام از چشمها خون جاری شود.

پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله در طلیعه اش درباره حضرت زینب سلام الله علیها فرمود: برای این خانم هر کس اشک بریزد عین گریه بر امام حسن و حسین علیهما السلام است. عظمت بی بی بی نظیر است؛ امام سجاد علیه السلام فرمود: أنت بحمد الله عالمة غیر معلمة و فهمة غیر مفهمة1؛ یعنی واقعا زینب کبری سلام الله علیها از حقیقت توحید نوشیده است.

پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید: ما فاطمه زهرا سلام الله علیها را با علم از شیر گرفتیم. مادر یک چنین جایگاهی دارد، دختر جایگاهش چیست؟ ایشان 5 ساله بودند و به امیرالمومنین علیه السلام فرمود: باباجان زینب را دوست داری؟ حضرت فرمود: مگر می شود دوستت نداشته باشم. حضرت زینب سلام الله علیها فرمود: بگویید به تو شفقت دارم محبت مخصوص ذات اقدس الهی است. در یک دل دو محبت نمی گنجد خداوند در قرآن فرموده: ما به شما دو قلب ندادیم یک قلب داده ایم و یک دلبر. امیرالمومنین علیه السلام پیشانی حضرت را بوسید و فرمود: حقیقتا تو زینت پدر هستی.

معنای “قربانی قلیل”

اینها از عظمت حضرت زینب سلام الله علیهاست؛ از مدینه تا مدینه چون حرکت با سیدالشهدا علیه السلام آغاز شد و اوج عظمت در ظهر عاشورا بود؛ حضرت سیدالشهدا علیه السلام نیابت تامه و خاصه نسبت به حضرت زینب سلام الله علیها دارند؛ آقا زین العابدین علیه السلام می فرماید: سرمایه ای را پدرم به عمه جانم کرامت فرمود، به محض اینکه امامت در وجود من مستقر شد اولین چیزی که از ورای ملکوت عالم مشاهده کردم این بود که تمام ملائک بهت زده به حضرت زینب سلام الله علیها هستند؛ غیر از چهارهزار ملکی که آمده بودند. این 4 هزار ملک جزو انصار امام زمان علیه السلام هستند و در صبح ظهور حضرت را یاری می کنند.

امام سجاد علیه السلام در روضه ی خصوصی در مدینه فرمود: به اندازه نگین انگشتر در بدن پدرم جای سالم باقی نماند. امام حسین علیه السلام ذبح عظیم پروردگار است، حضرت زینب سلام الله علیها کجا ایستاده است که این عظیم القدر را مختصر و قلیل توصیف می کند؟ الا اینکه باید در مقام عرش نشینی در گودی قتلگاه نشسته باشد، حضرت زینب سلام الله علیها از پیش خدا و محضر حق و کنگره عرش به گودی قتلگاه نگاه کرد و فرمود: خدایا این قلیل قربانی را از ما قبول کن؛ در صورتی که این همان بدن مطهری است که تمام انبیاء برایش بی قراری کردند، اینجا که بی بی این جمله را فرمود تمام ملائک متجب شدند که این چه ظرفیتی است که حضرت دارد و چه عظمتی است!

اینها مربوط به رشد و رشاد حضرت زینب سلام الله علیهاست؛ در شرایطی است که نیم قرن از عمر شریفشان گذشته است. اما می خواهم مسائلی از عظمت بی بی قبل از این سنین مطالبی بیان کنم. روزی یک مهمان سرزده به منزل امیرالمومنین علیه السلام آمد؛ دستور است وقتی مهمان به منزلتان می آید هر چه دارید برای او بیاورید. امیرالمومنین علیه السلام از حضرت زهرا سلام الله علیها سوال کرد: در منزل چه داریم؟ حضرت زهرا سلام الله علیها با یک دنیا حیا فرمود: فقط یک قرص نان و این هم وعده دخترم زینب است حسنین غذا میل کردند اما اوخوابش برده بود. حضرت فرمود نیاز نیست بیاوری قرص نان سهم زینب است. اما حضرت زینب سلام الله علیها دست پدر را گرفت و نان را به حضرت داد و فرمود: این را برای مهمانتان ببرید نمی خواهم مهمان به خانه ی پدرم بیاید و پدرم چیزی برایشان نیاورد.

ادامه »

موضوعات: کلام نور  لینک ثابت



 [ 10:33:00 ق.ظ ]






  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما