فاطمه الزهرا (سلام الله علیها) کوهدشت
 
  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

   


بهمن 1395
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << < جاری> >>
            1
2 3 4 5 6 7 8
9 10 11 12 13 14 15
16 17 18 19 20 21 22
23 24 25 26 27 28 29
30            








جستجو






Random photo

چرا امام حسین(ع) درکربلاازخداوند طلب باران نکرد؟؟



  رغبت به دنیا   ...

 

رسول اللّه‏ صلى ‏الله‏ عليه‏ و‏آله :

مَن رَغِبَ فِي الدُّنيا وأطالَ فيها رَغبَتَهُ أعمَى اللّه‏ُ قَلبَهُ عَلى قَدرِ رَغبَتِهِ فيها ، ومَن زَهِدَ فِي الدُّنيا و قَصَّرَ فيها أمَلَهُ أعطاهُ اللّه‏ُ عِلما مِن غَيرِ تَعَلُّمٍ وهُدىً بغَيرِ هِدايَةٍ.

 

پيامبر خدا حضرت محمد صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله:

هركه به دنيا راغب باشد و رغبتش را در آن به درازا بكشانَد، خداوند، دل او را به اندازه رغبتش به دنيا، كور مى‏‌گرداند. و هر كه به دنيا بى ‏رغبت باشد و آرزويش را در آن كوتاه سازد، خداوند، به او دانشى عطا مى‏‌كند، بى‏ آن كه از كسى بياموزد و راهنمايى‏ اش كند بى‏ آن كه از كسى راهنمايى گيرد.

موضوعات: کلام نور  لینک ثابت



[شنبه 1395-11-30] [ 09:11:00 ب.ظ ]





  دندان هایتان را مثل برف سفید کنید   ...

بهداشت دهان و دندان در سلامتی از اهمیت بسیاری برخوردار است، اگر بخواهیم گرفتار بیماری‌های دهان و دندان نشده و دندان‌های خود را تا سال‌ها سالم نگه داریم باید برخی درمان‌ها و نکات بهداشتی را رعایت کنیم.

برخی افراد به صورت ژنتیکی مستعد به پلاک دندانی بوده، اما گاهی اوقات پلاک فقط نتیجه بهداشت دهان و دندان ضعیف است که مردم معمولا به منظور از بین بردن آن به دندانپزشک مراجعه کرده و هزینه زیادی برای درمان آن می‌پردازند.
 
در اینجا به شما روش هایی را معرفی می‌کنیم که به کمک آن نیاز ندارید به دندانپزشک مراجعه کنید، افزون بر این که در هزینه‌ها صرفه جویی کرده، این روش‌ها طبیعی بوده و بدون آسیب پلاک‌های دندان را از بین می‌برد.

دندان های شما در عرض 5 دقیقه مانند مروارید می درخشد/ ترفندهایی که دندان هایتان رامثل مروارید سفید و درخشان می کند/ ترفندهای 5 دقیقه ای تا نوروز دندانهایتان را سفید و درخشان می کند/ ترفندهایی 5 دقیقه ای برای سفیدی و درخشندگی دندان ها تا نوروز/ ترفندهای جادویی برای سفیدی دندان ها تا نوروز/ سریعترین و ارزانترین راهکارها برای سفید دندان/ بدون نیاز به دندانپزشک تا نوروز دندان هایتان را سفید کنید

ادامه »

موضوعات: کلام نور, روش درمانی  لینک ثابت



 [ 09:10:00 ب.ظ ]





  الگو تمام مردان   ...

 حجت الاسلام ماندگاری :

باتوجه به نزدیک شدن ایام عزاداری فاطمیه دوم بیان داشتند:

فاطمیه بهترین فرصت است تا زنان سرزمین ما افتخار کنند که خداوند زنی را معرفی کرده که میتواند الگوی تمام مردان عالم باشد.

 زنی که الگوی تمام مردان عالم بود

 
موضوعات: بدون موضوع, حکمت ها  لینک ثابت



 [ 09:01:00 ب.ظ ]





  پای دعایم....   ...

پای دعایم با گنه زنجیر گشته

«آقا بیا» هایم چه بی‌تاثیر گشته

من خواب دیدم ماه پشت ابر مانده

خوابم به هجر روی تو تعبیر گشته

هر جمعه که خورشید در حال غروب است

در چشم من غمگین‌ترین تصویر گشته

لیلای من کم کم تو را افسانه خوانند

مجنون به راه عشق تو تحقیر گشته

آقا بیا تا عشق رنگ و بو بگیرد

دنیا بدون روی تو دلگیر گشته

از نوجوانی انتظارت را کشیدم

حالا دگر چشم انتظارت پیر گشته

ترسم که من هم با غم هجرت بمیرم

از بس که در امر فرج تاخیر گشته

امروز دنیا در پی موعود باشد

شکر خدا عشق تو عالم‌گیر گشته

باید بیایی تا بگیری انتقامِ

آن سوره‌ای که با لگد تفسیر گشته

آقا الهی بشکند دست کسی که

در کوچه‌ها با مادرت درگیر گشته


موضوعات: شعر  لینک ثابت



 [ 08:24:00 ب.ظ ]





  آیا حضرت زهرا (س) از زمان شهادتش آگاه بود؟   ...
آیا حضرت زهرا (س) از زمان شهادتش آگاه بود؟
 
در «مسند احمد» از امّ سلمه (یا طبق روایتى ام سلمى) چنین آمده: وقتى فاطمه (علیها السلام) به همان بیمارى که به وفاتش منتهى گشت، بیمار شد من از او پرستارى مى کردم، روزى حالتش را از همه روز بهتر دیدم، على (علیه السلام) به دنبال کارى رفته بود. فاطمه (علیها السلام) به من فرمود: آبى بیاور تا غسل کنم، آب آوردم و او غسل کرد، غسلى که بهتر از آن ندیده بودم. سپس فرمود: لباس هاى تازه اى براى من بیاور، لباس ها را آوردم و به او دادم، و او پوشید.
 

سپس فرمود: بسترم را در وسط اتاق بیفکن، من این کار را کردم، او دراز کشید و رو به قبله کرد، و دستش را زیر صورتش گذاشت، سپس فرمود: اى ام سلمه! (ام سلمى) من الان از دنیا مى روم (و به ملکوت اعلا مى شتابم) در حالى که پاک شده ام، کسى روى مرا نگشاید. این سخن گفت و چشم از جهان پوشید! (1)

ادامه »

موضوعات: حکمت ها  لینک ثابت



 [ 01:52:00 ب.ظ ]





  دغدغه ی همه ی ما باید امام زمان(عج) باشد   ...

متن سخنرانی حجت الاسلام شریف را می خوانید:

حجت الاسلام شریف

هدف خداوند از خلقت انسان

در طول تاریخ هر کس با شخصیت های نورانی و مبارک (ائمه علیهم السلام) ارتباط گرفت رویش و رشد پیدا کرد. خدا ما را برای یک هدفی خلق کرده که اگر به آن هدف نرسیم هم به خودمان ظلم کرده ایم و هم بی حرمتی به هدف خدا کرده ایم. خدا ما را برای چه خلق کرده؟ خداوند فرموده: يا ابن آدم خلقت الاشياء لاجلك و خلقتك لاجلي1؛ اي فرزند آدم تمام اشياء را به خاطر تو خلق كردم و تو را خلق كردم براي خودم.

اگر این نگاه بر زندگی ما حاکم شود که خدا ما را برای خودش خلق کرده است مسیر زندگی خیلی فرق خواهد کرد. خدا می فرماید: من شما را برای خودم خلق کرده ام؛ آیا ما قدر این ارتباط را می دانیم؟ مگر می شود با خدا رفاقت کرد؟ بله می شود در دعای جوشن کبیر می خوانیم: ای کسی که رفیق هستی برای کسی که هیچ رفیقی ندارد. خدا می فرماید: وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ2؛ اگر می خواهید با من رفیق شوید از وسیله ای استفاده کنید که مطمئن باشید به من می رسید. این وسیله ائمه علیهم السلام هستند، اگر در دوران انبیاء بودیم وسایل انبیا بودند اما ما در زمان ائمه علیهم السلام و امام زمان علیه السلام هستیم، بهترین مسیر، مسیر امام زمان علیه السلام است.

ادامه »

موضوعات: کلام نور  لینک ثابت



[جمعه 1395-11-29] [ 11:39:00 ق.ظ ]





  حضرت باران...   ...

حضرت باران

از ميان اشک ها خنديده مي آيد کسي
خواب بيداري ما را ديده مي آيد کسي

با ترنم با ترانه با سروش سبز آب
از گلوي بيشه خشکيده مي آيد کسي

مثل عطر تازه تک جنگل باران زده
در سلام بادها پيچيده مي آيد کسي

کهکشاني از پرستو در پناهش پرفشان
آسمان در آسمان کوچيده مي آيد کسي

خواب ديدم , خواب ديده در خيالي ديده اند
از شب ما روز را پرسيده مي آيد کسي

 

موضوعات: بدون موضوع, متن ادبی و دل نوشته, شعر  لینک ثابت



 [ 11:13:00 ق.ظ ]





  اسامی حضرت زهرا(س) نزد خداوند   ...
امام صادق(ع)در مورد اسامی حضرت زهرا(س)و معانی آن نزد خداوند می فرماید: حضرت فاطمه زهرا(س) دارای ۹ اسم در نزد خداوند است
 
1.فاطمه : از شر و آتش جهنم بدور است
2.صدیقه : معصومه
3.مبارکه : صاحب برکت
4.طاهره : پاکیزه
5.زکیه : رشد کننده در کمالات
6.راضیه : راضی به قضای خداوند
7.مرضیه : مورد پسند خدا
8.محدثه : ملائکه با او سخن می گویند
9.زهراء : نورانی
 
در این قسمت چند حدیث از بی بی دو عالم، حضرت زهرا(س)ذکر شده است.

ادامه »

موضوعات: حکمت ها  لینک ثابت



 [ 11:03:00 ق.ظ ]





  با لاک هم می توان نماز خواند!   ...
با لاک هم می توان نماز خواند!
 
سال های اخیر با ورود بی رویه انواع لاک ناخن در طرح ها و رنگ های جذاب در بازار، اگر چه استفاده از این آرایش برای برخی به یک رفتار عادی بدل شده اما آسیب های زیادی را نیز متوجه زنان و دختران کرده است. از جمله این آسیب ها، عوارض شیمیایی است که لاک ها بر بدن و ناخن ها باقی می گذارد، همچنین چشم و هم چشمی در استفاده بیشتر از انواع لاک ناخن و عادت کردن زنان به استفاده از آن تحت هر شرایط  و در هر مکانی است. در این بین خطرناک ترین آسیبی که متوجه آنان شده این است که برخی از زنان و دختران به دلیل علاقه زیاد به لاک زدن، نماز را کنار می گذارند. امر واجبی که سعادت دنیا و آخرت افراد به آن وابسته است.
 
پیامبر اکرم (صلوات الله علیه) فرمودند: مثل نماز مانند مثل ستون خیمه است ، هرگاه ستون ثابت باشد طناب ها و میخ ها و پرده ها ثابت و سودمند خواهند بود و هرگاه ستون را بکشند و در هم فرو ریزد، نه میخ نافع است و نه ریسمان سودی دارد و نه پرده ای اثری خواهد داشت .(من لایحضره الفقیه ، ج ۱، شماره ۶۳۹)
 
حدیث فوق و احادیث بسیار زیاد دیگر در اهمیت نماز، گویای اهمیت این واجب الهی است، لذا کنار گذاشتن نماز آن هم بخاطر امری مانند لاک زدن، بسیار عجیب و نگران کننده به نظر می رسد.
 
 
بین لاک ناخن و نماز کدام را انتخاب می کنید؟
 
بعضی ها می گویند من هم لاک را دوست دارم هم نماز را. برخی از کسانی که از لاک ناخن استفاده می کنند اتفاقاً زنان با عقیده و محجوبی هستند که به انجام واجبات مخصوصاً نماز مقید هستند و همین آن ها را دچار تردید در انتخاب بین نماز و لاک کرده است.
در پاسخ به این سؤال باید گفت اساساً کنار هم قرار دادن نماز خواندن و لاک زدن اشتباه است و از خدعه های شیطان است. برای مثال اگر همسر یک زن به او بگوید من هم تورا دوست دارم هم بستنی را، آیا او را به خاطر این گفته اش سرزنش نمی کنیم؟ آیا مرد با این مقایسه، به همسر خود محبت کرده است؟ آیا احترام او را حفظ کرده است؟ چرا لاک زدن را با نماز خواندن هم عرض کرده ایم که بگوییم من هم نماز خواندن را دوست دارم هم لاک زدن را؟ نماز دارای روح است، روحی که در آخرت بر ما عرضه می شود و یک واجب الهی است که از آن مورد حساب قرار می گیریم لذا کنار هم قرار گرفتن آن با چیزی مثل لاک فقط ذهن ما را دچار انحراف می کند.

ادامه »

موضوعات: آسیب های اجتماعی, حجاب, روش درمانی  لینک ثابت



 [ 10:49:00 ق.ظ ]





  نوشیدنی فرار از استرس   ...
نوشیدنی ها و دسرهای پروبیوتیک و شکلات ها در رژیم غذایی به دلیل فواید زیاد آن ها برای سلامتی بدن مانند سم زدایی، انرژی و سلامت دستگاه گوارش طرفداران زیادی پیدا کرده است.
 
پروبیوتیکها در اصل الیاف غیر قابل هضمی هستند که باکتری های خوب روده را افزایش می دهند، در یک مطالعه جدید، نشان داده شده که با خوردن مواد غذایی پروبیوتیک در شب این الیاف می تواند به مشکلات خواب مربوط به استرس کمک کرده و در نتیجه خواب راحتی داشته باشید.
 
موادغذايى مانند موز، پیاز، سیر، تره فرنگی، مارچوبه، کنگر فرنگی، سویا و گندم و برخى ماست ها غنى از پروبيوتيك هستند.
 
دانشمندان دانشگاه کلرادو در طول تحقیقات خود برای رسیدن به نتیجه و حصول اطمینان از آن، چند هفته به موش های آزمایشگاهی غذاهای پروبیوتیک دادند و داده های بدست آمده را با موش هایی که در این مدت غذای پروبیوتیک نخوردند مقایسه کرده و دریافتند که موش هایی که غذاهای پروبیوتیک مصرف کرده بودند اختلالات روده ای را تجربه نکردند و زودتر از بقیه به خواب رفته والگوهای خواب سالمی داشتند.
 

این مطالعه جدید نشان می دهد که غذاهای پروبیوتیک می تواند به کاهش استرس و از بین بردن باکتری های مقاوم به درمان روده کمک کند.

ادامه »

موضوعات: روش درمانی  لینک ثابت



 [ 10:40:00 ق.ظ ]





  محبت به اهل بیت(ع)باید درست باشد نه درشت   ...

متن سخنرانی حجت الاسلام سعدیان را می خوانید:

حجت الاسلام سعدیان

تفاوت رسالت امام با پیامبر

شخصی به نام محمود نقل می کند: روزی از کنار قبرستان اُحد می گذشتم دیدم خانمی چادر به سر انداخته و همراه بچه هایش در قبرستان شهدای اُحد بر سر قبر حمزه سیدالشهدا گریه می کند. از ایشان پرسیدم: آیا پدر شما رسول الله صلی الله علیه و آله به طور شفاف تاکید بر ولایت علی بن ابی طالب علیه السلام کردند یا نه؟ ایشان پاسخی داد که جوابم را گرفتم، فرمود: آیا روز غدیر را فراموش کردی؟ علامه امینی اسنادی که در کتاب الغدیر جمع کرده در اثبات خلافت علی بن ابی طالب علیه السلام است و همه ی اسناد از منابع اهل سنت است.

محمود از حضرت زهرا سلام الله علیها سوال کرد: پس چرا همسر شما اقدامی انجام نمی دهد تا حقش را بگیرد. حضرت زهرا سلام الله علیها فرمود: مثل اینکه تو فراموش کرده ای رسالت امام با پیامبر فرق دارد. پیامبر مامور ابلاغ رسالت است و باید به مردم دین را ارائه دهد؛ حال یا مردم می پذیرند یا نمی پذیرند این برای خدا اهمیتی ندارد، گام اول در دعوت دین این است. تعداد افرادی که دور پیغمبر را می گیرند موضوعیتی ندارد.

کسی که باید مردم را در مقامات به ترفیع برساند، یعنی توزین رسالت و توضیح مساله امامت را بدهد وصی و امام است اما رفتن به سمت وصی و امام اجباری نیست اینجاست که قرآن می فرماید: لا اکراه فی الدین1؛ به همین دلیل است که حضرت زهرا سلام الله علیها فرمود: مثل امام مثل مثل کعبه است و مردم باید به سمت او بیایند. کعبه زبان ندارد و بیان آیات و تفسیر ندارد اما امام معصوم که حقیقت و باطن کعبه است بیان دارد و می تواند قرآن تفسیر کند و کسانی را ترفیع درجه می دهد که طالبش باشند البته برای کسانی که طالبش باشند، اگر طالبش نباشند ابایی ندارد که 25 سال در خانه بماند. مثل امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف که بیش از هزار و صد سال است که خانه نشین است و می خواهد ببیند واقعا مردم او را می خواهند پای او می ایستند بستگی دارد که مردم به این باور برسند یا نه، پس غیبت و ظهور امام علیه السلام دست ماست.

ادامه »

موضوعات: کلام نور  لینک ثابت



[پنجشنبه 1395-11-28] [ 02:08:00 ب.ظ ]





  امتحان سخت حضرت علی (ع) سکوت بود   ...

متن سخنرانی حجت الاسلام کرمی را می خوانید:

حجت الاسلام کرمی
 
مانع کامیابی دشمنان اسلام 
يکي از مطالبي که ممکن است براي جوانانی که در ابتداي سلوک معنوي هستند و با بعضي از مسائل تاريخي روبرو مي شوند و ممکن است سوالاتي درباره آن داشته  باشند و به سزا هم هست، و همچنين يکي از آن نقاط  سخت و معما گونه تاريخ صبر و سکوتي است که حضرت علي عليه السلام در برابر حوادث و جريان هاي تلخ بعد از پيامبر صل الله عليه و آله تحمل کردند. صبر و سکوت امير المونين و خويشتن داري حضرت در مقابل حوادث ناگوار اگر از ضربات ايشان در جنگ  بدر، خيبر، احد و خندق بيشتر نباشد کمتر نيست. ما نمي دانيم که حضرت علي عليه السلام با سکوت خود چه خدمتي به کودک نو پا و مکتب نو ظهور اسلام کرد مگر زماني که تحليل درستي از وضع جامعه آنروز نسبت به تشکلات، جريان ها و اعضا  نسبت به  اصل دين و منعيّات و مجهولات جبهه نفاق و نقشه شومي که براي اسلام بعد از پيامبر کشيده بودند و تنها مانعي که باعث کاميابي آنها شد که همان سکوت اميرالمومنين علیه السلام بود داشته باشيم.
 
جوان و مديريت احساسات و عواطف
جواني يک منبع فيّاض پرانرژي و پر پتانسيل است که اين ايام اقتضاعاتي هم دارد. جوانان اين را درک مي کنند که سخت است وقتي احساسات و عواطفشان به قليان آمده و جايي بر اثر حادثه اي خشم وجود انسان را فرا مي گيرد، بتواند هيجان خود را کنترل و مديريت کند و تصميم عاقلانه بگيرد. این شوريدگي و هيجان است که باعث حرکت در جواني است . 

ادامه »

موضوعات: کلام نور  لینک ثابت



 [ 01:30:00 ب.ظ ]





  وضعیت مؤمن و کافر در هنگام مرگ چگونه است؟   ...

حقیقت مرگ، این است که انسان از عالمی به عالم دیگر منتقل می‌شود. این انتقال برای مؤمن مبارک و شادی‌بخش است ولی برای کافر اتفاقی ناخوشایند و نامبارک است؛ زیرا دنیا برای مؤمن همانند زندان و مرگ برای او در حکم رهایی از زندان است ولی همین دنیا برای کافر به مثابه بهشت است.[۱] و مرگ او را از بهشتش جدا کرده و به عذاب منتقل می‌سازد.ادامه این مطلب را به نقل از سایت شهر سوال می‌خوانیم.
 
یکی از اتفاقاتی که برای مؤمن، هنگام ترک دنیا می‌افتد این است که ملک الموت، هنگامی که برای گرفتن جانش نزد او می‌آید، به او دلداری داده و می‌گوید: «من از پدر مهربان هم نسبت به تو مهربان‌تر و دلسوزترم. چشم‌هایت را باز کن و ببین. وقتی او چشم‌هایش را باز می‌کند، می‌بیند که پیامبر و امیرالمؤمنین و امام حسن(ع) و امام حسین(ع) و حضرت فاطمه زهرا(س) نزد او آمده‌اند. او با دیدنشان خوشحال می‌شود. از جانب عرش، ندایی مؤمن را خطاب قرار داده و می‌گوید: ای نفس مطمئن به محمد(ص) و آلش! به نزد پروردگارت برگرد که هم تو از او خوشنودی هم او از تو خوشنود است. به جمع بندگانم بپیوند و وارد بهشتم شو».
 
اما کافران سرنوشت دیگری برایشان رقم می‌خورد. پیامبر اکرم(ص) فرمود: «وقتی فرشته مرگ برای گرفتن روح کافر نازل می‌شود، همراه خود سیخی آتشین دارد که با آن روح کافر را می‌گیرد. پس جهنم ناله می‌زند. … این بلا برای حاکمان ظالم یا کسانی که مال یتیمی را خورده باشند یا شهادت دروغ داده باشند، حتی اگر مسلمان هم باشد، اتفاق خواهد افتاد و اختصاصی به کافر ندارد».
 
مؤمن و کافر به غیر از مواردی که ذکر شد، حالت‌های متضادی نسبت به یکدیگر هنگام مرگ و بعد از آن به سراغشان می‌آید که برخی از آنها در ادامه ذکر می‌شود.
 

ادامه »

موضوعات: حکمت ها  لینک ثابت



 [ 01:11:00 ب.ظ ]





  درمان سریع معده   ...
 بسیاری از افراد از تورم شکم یا نفخ رنج می‌برند. این عارضه در بسیاری در نتیجه پرخوری به وجود مى آید و یک مشکل جدی در سیستم گوارش محسوب مى شود.
 
استفاده از دستورالعمل هاى طبیعى و گیاهی یکى از کم خطرترین راهکارهاى موجود براى درمان این بیمارى است، در اینجا ما به شما یک نوشیدنى طبیعى توصیه مى کنیم که در ٦٠ ثانیه تورم و نفخ شکم را از بین مى برد. 
 

توجه داشته باشید اگر مشکل کلیوی دارید با پزشک طب سنتى مشورت کرده و در صورت اجازه وى این نوشیدنى را مصرف کنید.

ادامه »

موضوعات: روش درمانی  لینک ثابت



 [ 01:06:00 ب.ظ ]





  چرا انسان پس از مرگ حتما باید در خاک دفن شود؟   ...
چرا انسان پس از مرگ حتما باید در خاک دفن شود؟
 در میان ادیان و ملل مختلف، مراسم های خاصی درباره اموات وجود دارد. در اسلام نیز مومن در حیات و ممات حرمت داشته و این گونه مراسم نوعی احترام به بدن مومن است که او را با پاکی و طهارت و در جامه سفید و پاکیزه در جای مناسب به خاک می سپارند و آداب دینی خاصی را انجام داده و عقاید ایمانی را برای آخرین بار به او یاد آوری می کنند. علاوه بر اين امور ممکن است درباره آموزه های دینی پیرامون اموات، اسرار و حکمت های بسیاری نهفته باشد که در این جا به نمونه هایی که در روایات آمده اشاره می شود:

الف) درباره فلسفه غسل دادن میت در روایتی آمده؛ که چون به هنگام مرگ، نطفه ای که انسان از آن خلق شده از بدن او خارج می شود؛ لذا واجب است او را غسل دهند. (1) و در روایتی دیگر آمده که چون میت بعد از مرگ، فرشته را ملاقات می کند باید پاک و طاهر باشد. (2) و روایات دیگر نیز در این باره نقل شده که تفصیل آن را در منبع ذیل ملاحظه فرمایید. (3)


ب) درباره فلسفه تکفین از امام صادق (ع) پرسیده شد؟ حضرت فرمود: «اموات را کفن کنید و سعی نمایید کفن خوب باشد؛ زیرا کفن زینت میت است.» (4) و در روایت دیگر آمده اموات را کفن نمایید و کفن را خوب نمایید، زیرا اموات به کفنشان مباهات می کنند.(5) چه این که کفن مایه ستر پیکر میت و نوعی احترام اوست و در قیامت ممکن است با همین کفن‌هایشان محشور شوند.

ادامه »

موضوعات: بدون موضوع, احکام  لینک ثابت



 [ 01:01:00 ب.ظ ]





  دوست ندارم نماز را به زبان عربی بخوانم!   ...

امروزه عده ای جوانان عزیز به واسطه ی عشق و علاقه ای که با خدای خود دارند و می خواهند که از ارتباط با خدا لذت بیشتری ببرند از این رو یکی از سؤالاتی که در ذهن خود دارند و خیلی اوقات آن ها را هم مطرح می کنند این است که ” چرا باید نمازمان را به زبان عربی بخوانیم؟” و یا “اگر نماز را به زبان خودمان می خواندیم، حضور قلب بیشتری نداشتیم؟!”

نماز به زبان فارسی

 

 

تسلیم باشیم

با توجه به این که روح عبادت بر تسلیم و تعبد است، انسانی که می‌خواهد عبادت خدا کند، کاری را انجام می‌دهد که خداوند خواسته است. طبق آیات و روایات و سیره پیامبر این واجب و تکلیف دینی به این شکل واجب شده است، اگر چه انسان می‌تواند در غیر نماز با هر زبانی با خداوند سخن گوید.

قرآن کریم در باب تسلیم بودن می فرماید: «إِذْ قالَ لَهُ رَبُّهُ أَسْلِمْ‏ قالَ أَسْلَمْتُ لِرَبِّ الْعالَمینَ » [و یاد كنید] هنگامى كه پروردگارش به او فرمود: تسلیم باش. گفت: به پروردگار جهانیان تسلیم شدم‏. (بقره،131)

« وَ أُمِرْتُ أَنْ أُسْلِمَ‏ لِرَبِّ الْعالَمینَ » و مأمورم كه فقط تسلیم [فرمان‏ها و احكام‏] پروردگار جهانیان باشم‏. (غافر،66)

همان گونه که در اصل نماز تعبّد و تسلیم وجود دارد، در اجزا و شرایط مختلف و از جمله عربی خواندن، این نکته مهم نهفته است. امیرمومنان (علیه السلام) در روایتی پس از بیان این که معنای اسلام، تسلیم شدن در مقابل پروردگار است که نشان تسلیم در عمل آشکار می‌شود، می‌فرماید: مومن، بنای دین خود را بر اساس رأی و نظر شخصی نمی‌گذارد، بلکه بر آن چه از پروردگارش رسیده، بنیان می‌نهد. (سفینة البحار، ج4، ص233، ماده سلم)

با ذائقه طرف مقابل تشکر می کنیم

برای همه ی ما اتفاق افتاده که عزیزی لطفی برای ما کرده اند و ما با تمام تلاش سعی کرده ایم که به زبان و طبق ذائقه ی او ازش تشکر کنیم …

نماز نیز از باب تشکر از خداست. همان طور که گفتیم وقتی ما می خواهیم از کسی تشکر کنیم با ذائقه ی طرف تشکر می کنیم نه با ذائقه ی خودمان. وقتی فرزند می خواهد برای مادر هدیه ای بگیرد، رنگی را انتخاب می کند که مادر می پسندد. یعنی به خواست مادر توجه می کند. پس در نماز باید دستوری که خدا داده، عمل کنیم.

و این گونه است که قرآن کریم تشکر از خدا را قرین با ذکر پروردگار می داند و می فرماید: «فاذکرونی اذکرکم و اشکرولی ولاتکفرون»(سوره بقره، آیه 152)

با عربی خواندن نماز، حضور قلب ندارم!

عده ای از عزیزان بیان می کنند که ما نمی توانیم نماز را به زبان عربی بخوانیم چرا که با عربی خواندن نماز حضور و توجه قلبی ندارم.

اگر علت حضور قلب نداشتن در نماز، زبان عربی آن باشد، پس باید عرب زبان ها مشکلی از جهت حضور قلب نداشته باشند! این در حالی است که می بینیم آن ها هم همانند دیگران با چنین مشکلی مواجه هستند. پس علت حضور قلب نداشتن در نماز را باید در جای دیگری جستجو کرد. 

به واقع همۀ ما ـ هر چند در حد اجمال ـ معنای عبارت های نماز را می دانیم. می دانیم که «اللهُ اکبَر» یعنی چه، می دانیم که (مالِکِ یَوْمِ الدِّین) یعنی چه، و می دانیم که (إهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقیم‏) ‏چه معنایی دارد. حال، اگر کسی بگوید: «معنای عبارت -های نماز را نمی دانم!» جا دارد به او بگوییم: «مگر عبارت های نماز با حذف کلمات تکراری آن چقدر است؟!» اگر کلمات غیرتکراری نماز را در کاغذی بنویسیم، به نیم صفحه هم نمی رسد. آیا نماز، در زندگی ما تا این اندازه کم اهمیت است، که برای یادگیری آن، قدم برنمی داریم؟!

بنابراین کسانی که ناآگاهی از معنای نماز را دلیل حضور قلب نداشتن خود می دانند، عذر صحیح و قابل پذیرشی ندارند. 

ادامه »

موضوعات: روش درمانی  لینک ثابت



[یکشنبه 1395-11-24] [ 07:52:00 ب.ظ ]





  تمام محبت های دنیا مجازی هستند   ...

متن سخنرانی حاج سعید تکلو را می خوانید:

حاج سعید تکلو

شالوده ی اسلام محبت اهل بیت(ع) است
امام  صادق عليه السلام مي فرمايند:
لِکُلِّ شَي‏ءٍ أساسٌ وأساسُ الإسلامِ حُبُّنا أهلَ البَيتِ 1 هر چيزى را شالوده‏ اى است و شالوده اسلام ، دوستدارى ما اهل بيت‏ است. 
خداي متعال در هيچ سينه اي دو قلب قرار نداده است. قلب به معني محل ادراک و عاطفه انسان است که يا جاي خدا است و يا جاي شيطان. قلب دائما در حال دريافت پيام از طرف خدا، ملائک و معنويت بوده و یا بالعکس شيطان در حال فرستادن پيام هايي براي تسخير دل انسان ها است. هر چه قدر شيطان نفوذ کند خدا فراموش مي شود و بالعکس. قلب انسان جاي يکي از اين دو است و هر دو باهم یکجا نمی شوند. خداوند مي فرمايد: حرام است بر کسي طعم ايمان را بچشد در حالي که طعم دنيا در کامش باشد. اگر طعم ايمان را بخواهد بچشد بايد طعم دنيا از دهانش بيرون رود. انسان فکر مي کند مي تواند هم به دنيا و هم به اهل بيت علاقه مند باشد. اين به این معني نيست که دنيا و آخرت از هم جدا هستند. عده اي در زمان پيامبر اکرم صل الله عليه و آله براي زندگي به غار رفتند وقتي پيامبر شنيدند نزد انها رفته و پرسيدند: من که هستم؟ گفتند: پيامبر ما هستيد.
رسول خدا پرسيدند: اينجا چه مي کنيد؟ من که پيامبر شما هستم به تجارت و امرار معاش مشغول و صاحب همسر و فرزند هستم. شما از چه کسي الگو برداري مي کنيد؟ آنها گفتند: لا رهبانيّت في الاسلام2 ما در اسلام رهبانيّت نداريم. خداي متعادل ما را دراين روابط اجتماعي به وجود آورده و قرار نيست تارک دنيا شويم. داشتن ماديات براي مرد بد نيست. پيامبر اکرم صل الله عليه و آله مي فرمايند سه چيز در دنيا براي مرد سعادت است. يکي خانه وسيع، مرکب راه راه و همسر همراه3 

ادامه »

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



 [ 07:39:00 ب.ظ ]





  نقش والدین در خوشبختی فرزند معلول   ...
در مواجهه با معلولیت فرزند، چگونه از هم حمایت کنیم؟

شاید برای همه پدرها و مادرها این بدترین کابوس باشد که فرزند آنها بیمار باشد و تا مدتهای طولانی و گاه تا پایان عمر، مشکلات وی ادامه دار شود. تقریبا بدون هیچ استثنایی، هر فرزندی(اعم از کودک یا نوجوان) که به یک بیماری و معلولیت جدی مبتلا شده باشد مجبور است در زندگی روزمره اش تغییرهای زیادی ایجاد کند. 

اما خوشبختانه بچه ها معمولا انعطاف پذیر هستند و بیشتر آنها یاد می گیرند محدودیتهایی را که بیماری به آنها تحمیل می کند، بپذیرند، اما نه!  این مساله کار ساده ای هم نیست  و در طی این مسیر، فرزندان اضطراب و نگرانی هایی خواهند داشت. ولی با کمک والدین، قادر خواهند بود کارهایی را به اجرا دراورند که برای سازگاری او ضروری هستند، هر چند که ممکن است این کارها برای او خوشایند نباشد.

در جستجوی استقلال

«من دلم می خواهد بیشتر کارها راخودم بکنم. من نمی خواهم به امید پدر و مادر بنشینم که آنها از من مراقبت کنند. برای همین، این بیماری جدا ناامید کننده است انگار این معلولیت باعث می شود من در یک زندان انفرادی حبس باشم.»

فرزندان ما بعد از یک دوره سنی خاص یعنی با ورود به یک سال و نیمگی شروع به اعلام استقلال از والدین می کنند. هر قدر سن فرزندان بالاتر رود و خصوصا به دوران نوجوانی نزدیک تر شوند بیشتر تمایل دارند که بین خود و والدینشان فاصله ای ایجاد کنند. آنها از اتکای خود به پدرو مادرشان کم می کنند و با هم سن و سالهایشان ارتباطی قوی برقرار می کنند.

آنها از هر فرصتی که به دست می آورند  برای به دست آوردن استقلال تلاش می کنند و کم کم مثل افراد بزرگسال، احساس آزادی می کنند. اما اگر یک معلولیت و بیماری بخشی از زندگی آنها شده باشد، ممکن است تمام آن احساسات طبیعی، ناکام مانده باشد. این افراد ممکن است بیشتر اوقات زمین گیر باشند و مثل دوستانشان  و به آن شکلی که خود می خواهند، نتوانند در فعالیتهای اجتماعی شرکت کنند. ممکن است احساس کنند که محدودیتهای ناشی از این معلولیت، آنها را در دام خود اسیر کرده است. ممکن است شدیدا احساس کنند تسلطی بر گذشته و آینده خود ندارند و سرنوشت آنها در دست افراد دیگری است.

ادامه »

موضوعات: روش درمانی  لینک ثابت



[چهارشنبه 1395-11-20] [ 11:21:00 ب.ظ ]





  با «سین سین کردن» کسی مداح نمی شود/ امام خمینی(ره) اعتقادشان تبدیل به اعتماد شده بود   ...
با «سین سین کردن» کسی مداح نمی شود/ کاش اعتقادمان به اعتماد تبدیل شود/////
 
استاد غلامرضا سازگار از مداحان و شاعران قدیمی اهل بیت(ع) است. اغلب اشعار وی در مدح اهل بیت است. وی اشعاری نیز برای انقلاب و شهدا سروده است. کتاب غزلیات آتش، مهر ماه خون گرفته، بهار امامت، صدف نبوت، مرآت ولایت، از سیام تا قیام و مجموعه نخل میثم از جمله آثار این پیر غلام است. به مناسبت فرا رسیدن ایام شهادت حضرت زهرا(س) حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ با او درباره اشعار آیینی و مداحی به گفتگو نشسته است: 

از چه زمانی در دستگاه اهل بیت(ع) شروع به مداحی و نوکری کردید؟

 از کودکی پدرم مرا به مجالس روضه می برد و من با روضه انس و اخت گرفتم. در ده دوازده سالگی آرزویم این بود که یک روزی مداح شوم. به حضرت اباعبدالله الحسین(ع) توسل کردم. شب اول محرم عزیزی هم سن و سال خودم خیلی خوب نوحه خواند و این عشق از آن زمان در وجود من گل کرد و با عنایت اهل بیت(ع) از همان سن آغاز کردم. خودم با بچه ها هیئتی درست کردیم. کم کم اهل محل، بزرگان و پیشکسوتان فهمیدند و من را برای مداحی دعوت کردند. استادی به نام مرحوم میرزا محمد فقیهی داشتم که نسبت به من لطف کرد و با کمک او شروع به مداحی کردم. 

شعر گفتن را از کی آغاز کردید؟

 از همان بچگی که روضه می خواندم اگر کسی شعر خوب می خواند می گفتم خودم باید بسازم، البته با عنایت اهل بیت(ع).

یک شاعر خوب چه ویژگی هایی باید داشته باشد؟ 

حتما سه ویژگی بایدداشته باشند. استاد داشته باشد. بامطالعه و باسواد باشد و تقوا داشته باشد. اگر استاد داشته باشد از تجربه استاد استفاده می کند و خوب و بد را می فهمد. تقوا باید داشته باشد چرا که اگر تقوا نداشته باشد روی منبر هر چه به زبانش می آید می گوید و هر سبکی که بخواهد می خواند. همچنین سواد داشتن باعث می شود مقتل بشناسد. اگر سواد نداشته باشد، هرچه بشنود شفاهی می گوید. از مداح، علم فقه نمی خواهند اما همین که اگر قصیده ای جلویش گذاشتند وخواند آن را بررسی کند که آیا از نظر ادبی و مذهبی با اهل بیت(ع) وفق دارد یا نه و آیا خدا راضی است؟ من هر وقت می خواهم روی منبر بروم می گویم خدایا به زبان من آنچه را جاری کن که خودت صلاح می دانی نه آنچه من صلاح می دانم و همین مرا وادار می کند سعی کنم چیزی بگویم که خدا راضی باشد. 
با «سین سین کردن» کسی مداح نمی شود/ کاش اعتقادمان به اعتماد تبدیل شود/////

ادامه »

موضوعات: بیانیه ها  لینک ثابت



 [ 01:20:00 ب.ظ ]





  حضرت زهرا(س) برای دفاع از ولیّ خدا وارد صحنه ی سیاست شد   ...

متن سخنرانی حجت الاسلام مومنی:

حجت الاسلام مومنی

توجه به ویژگی های ارتباطی حضرت زهرا(س)

حضرت زهرا سلام الله علیها خصوصیات ویزه ای دارند که بیان خواهم کرد. توجه کنیم به ارتباطی که حضرت با پدر دارند و همچنین ارتباطی که بین مادر و دختر حاکم است؛ این ارتباط به قدری صمیمی است که حضرت خدیجه سلام الله علیها وصیتیشان را به حضرت زهرا سلام الله علیها می فرمایند تا ایشان به پیامبر صلی الله علیه و آله بگویند. آیه نازل شد که پیامبر به اعراب بگو تو را با اسم کوچک صدا نکنند چون به قدری عربها بی تربیت بودند که به مسجد می آمدند و اسم کوچک حضرت را صدا می زدند، آیه نازل شد که باید بگویند: یا رسول الله، حضرت زهرا سلام الله علیها وقتی این آیه را شنیدند به پیامبر صلی الله علیه و آله “یا رسول الله” گفتند اما حضرت فرمود: دخترم تو به من بگو بابا (ابی) این برای من بهتر است.

پیامبر صلی الله علیه و آله نارضایتی خودشان را با نگاه از خلخال و پرده ای که به درب منزل حضرت زهرا سلام الله علیها آویخته بود نشان دادند و بعد از خروج ایشان حضرت زهرا سلام الله علیها پرده را از جلوی درب برداشتند. ارتباط بین پیامبر صلی الله علیه و آله و حضرت زهرا سلام الله علیها بسیار صمیمی بود.

زمانی که رسول خدا صلی الله علیه و آله از دنیا می رفت گریه حضرت زهرا سلام الله علیها با جمله ی حضرت تبدیل به تبسم شد؛ از ایشان پرسیدند پیامبر صلی الله علیه و آله به شما چه فرمود که آرام شدید؟ حضرت فرمود: پدرم فرمود: اول کسی که از خاندانم به من ملحق می شود تو هستی.

وجود مقدس خاتم الانبیا صلی الله علیه و آله می فرماید: زمانی که رسالت به من فشار زیادی وارد می کرد وقتی وارد منزل می شدم و نگاهم به جمال زهرا و مادرش سلام الله علیهما می افتاد آرام می شدم.

پیامبر صلی الله علیه و آله آن قدر برای دخترش به قدری احترام قائل است که خم می شد دست ایشان را می بوسید. کدام پادشاه و رهبر را سراغ دارید که وقتی دخترش وارد می شود به احترامش می ایستد و به استقبال او  برود؟ کرارا نقل شده که اگر پیامبر صلی الله علیه و آله می خواستند از مدینه خارج شوند یا از سفری وارد مدینه شوند اول به خانه ی حضرت فاطمه سلام الله علیها می رفتند و می فرمودند: السلام علیکم یا اهل بیت نبوة.

ادامه »

موضوعات: کلام نور  لینک ثابت



 [ 01:15:00 ب.ظ ]





  مدیریت و همراهی با تغییرات نوجوان   ...
مدیریت و همراهی با تغییرات نوجوان
 

وقتی فرزندتان به دوران نوجوانی قدم می گذارد، به دنبال استقلال و یافتن هویت خود است و ممکن است دست به رفتارهایی بزند که از نظر والدین عجیب و پیش بینی نشده اند. مثلا در برابر بیشتر سخنان تان ادا و اصول درآورد و یا در اتاق را با عصبانیت ببندد. متاسفانه این کارها، رفتار یک نوجوان معمولی است.

 اما اگر نوجوان تان از نوع پردردسر باشد با مشکلات بیشتری مواجه می شود. این نوجوانان گرفتار مشکلات رفتاری، احساسی یا یادگیری به مراتب بیش از نوجوانان معمولی هستند. آنها ممکن است دست به رفتارهای پرخطر مانند خشونت، فرار از مدرسه، مصرف مواد مخدر و حتی مجرمانه بزنند. یا احتمال دارد مبتلا به ناراحتی های روحی مانند افسردگی و اضطراب شوند. والدین باید تشخیص دهند که رفتار نوجوان شان معمولی و یا پردردسر است.

*شناسایی رفتارها

 

تغییر ظاهر

نوجوانان عاشق مد و پوشیدن لباس هایی هستند که جلب توجه کند. این رفتار طبیعی است و هرگز آنها را سرزنش نکنید اما اگر این تغییر ظاهر با رفتارهای منفی مانند بیش از حد لاغر یا چاق کردن خود همراه شد، زنگ خطری است که باید وارد عمل شوید.

جر و بحث

از آنجایی که نوجوانان به دنبال استقلال طلبی هستند، بیشتر مواقع با والدین خود بر سر هر مساله ای جر و بحث می کنند که این رفتار نیز طبیعی است اما بالا گرفتن جر و بحث به همراه خشونت در خانه و یا غیبت مکرر از مدرسه، دعوا با همسالان و کارشکنی نشان دهنده مشکلاتی است که باید آنها را زود برطرف کنید.

سر و کله زدن با یک نوجوان واقعا انرژی و تحمل می خواهد و اگر شما به اندازه کافی مراقب سلامت تان نباشید، زود از پای در می آیید. بنابراین به اندازه کافی استراحت کنید

ادامه »

موضوعات: آسیب های اجتماعی  لینک ثابت



[سه شنبه 1395-11-19] [ 02:26:00 ب.ظ ]





  اصلی ترین نقش انقلاب را هیئت ها و مجالس اهل بیت (ع) بازی کردند   ...

  گفت و گویی با حجت الاسلام حاج احمد پناهیان در رابطه با نقش هیئات مذهبی در آن دوران و هم چنین چگونگی شکل گیری انقلاب اسلامی داشته ایم که متن کامل این گفت و گو را در ادامه میخوانید:

اصلی ترین نقش انقلاب را  هیئت ها و مجالس اهل بیت (ع) بازی کردند/ انقلاب اسلامی یک هیئت بود

 

به عنوان اولین سوال بفرمایید نقش هیئت های مذهبی در پیروزی انقلاب اسلامی و رسالت آنها چه بود؟

حجت الاسلام احمد پناهیان: اولا تعریفی از هیئت باید داشته باشیم که در موقعیت های مختلف عنوان شده است بحث اینکه امام صادق علیه السلام فرمودند: «اتَّقُوا اللَّهَ وَ كُونُوا إِخْوَةً بَرَرَةً مُتَحَابِّينَ فِي اللَّهِ مُتَوَاصِلِينَ مُتَرَاحِمِينَ تَزَاوَرُوا وَ تَلَاقَوْا وَ تَذَاكَرُوا أَمْرَنَا وَ أَحْيُوه‏».مرحله اول اینکه هیئت و مجموعه مومنین حتما باید ملاحظاتشان الهی باشد و غیر از آنچه خدا فرموده است کاری انجام نگیرد و مسیر و خط معین شده از طرف خدا است. موضوع دوم اتحاد و همبستگی و یگانگی مومنین با هم است. باید رحمت از یکدیگر ببینند سپس فرمودند: به دیدار و ملاقات هم بروید و در ادامه: جریان حاکمیت و ولایت ما را یادآوری کنید و بعد آن را احیاء کنید.

از رسالت هیئت مشخص می شود که اصلی ترین نقش کلیدی انقلاب را جریان هیئت ها و مجالس اهل بیت عصمت و طهارت بازی کرده اند. اگر به خاطرات دوران انقلاب برگردیم نکته ای که دشمن از همین مسیر ملامت و سرزنش کرد و شایعاتی پخش کرد اینکه می گویند حکومت آخوندها و روحانیت! چرا این را می گویند؟ چون واقعا نقش اساسی در شکل گیری انقلاب اسلامی ایران با روحانیون در تکایا و مجالس هفتگی و مجالس محرم که در اوجش بود. وقتی در این جلسات به نکته امام صادق علیه السلام کاملا عمل می شد اینکه امام صادق علیه السلام می فرمایند: « تَذَاكَرُوا أَمْرَنَا» یعنی یادآوری کنید امر ما را. قبل از پیروزی انقلاب واقعا این جلسات تبدیل شده بود به مکتب درسی اهل بیت علیهم السلام.

: شکل گیری انقلاب اسلامی و حضور روحانیت و قیام مردم از کجا و با چه مقدمه ای آغاز شد؟

حجت الاسلام احمد پناهیان: اصلی ترین بحثی که به آن پرداخته شد بحث حاکمیت دین بود. کسی که می خواهد ولی و حاکم جامعه اسلامی شود قطعا باید ویژگی های الهی و اسلامی داشته باشد. در مورد شاه و پهلوی همه می دانستند که دست نشانده قدرت های غربی و شرقی هم آمریکا و هم اسرائیل و شوروی سابق چه در فرهنگ، اقتصاد و … است. چه در مبانی مدیرتی و حاکمیتی نظام دیگر بر همه آشکار است که پهلوی این موارد را اعمال کرد. روحانیت در آن زمان رسالتش مثل رسالت امام حسین علیه السلام بود. همانگونه که امام حسین علیه السلام دو سال قبل از کربلا در منا همه خواص را جمع کردند و با آنها صحبت کردند. یک شبکه بسیار عمیق و پیچیده و منظمی قبل از شکل گیری مردمی انقلاب ایجاد شد که از طریق امام (ره) و شاگردان امام در مساجد هیئت ها و تکایا صورت می گرفت که این روشنگری ها درباره حکومت طاغوت و پهلوی و بیدار کردن وجدان الهی مردم و برانگیختن انگیزه های عاشورایی و حسینی مردم بود؛ همین باعث شد که انقلاب شکل بگیرد.

از خرداد 42 اولین فریادهایی که به صورت جمعی مردم کشیدند در دسته های عزاداری بود. دسته تعزیه خوان های ورامین، دسته جات عزاداری در قم باعث آن قیام 15 خرداد شد که در تعبیر حضرت امام نیز هست. اینکه می فرماید: انتظار فرج از نیمه خرداد کشم. این انتظار فرج وعده الهی است. من حتما کمک می کنم به شما اگر شما مرا کمک کنید. یعنی مجاهده در راه امر خدا، وقتی چنین امری صورت بگیرد خدا هم کمک می کند. خدا به وسیله ملائکه اش کسانی را که استقامت می کنند در مبارزه و می گویند ما اربابی جز امام عادل نمی خواهیم داشته باشیم طبق وعده های الهی مردم از دل مجموعه های عاشورایی و اهل بیتی بیرون آمدند و حرکت هایی را انجام دادند و بعد از اینکه حرکت هایی انجام گرفت چون نیت خالص عاشورایی و حسینی بود به این خاطر این انقلاب ها و این حرکت ها نتیجه داد گرچه زمان برد.

ادامه »

موضوعات: کلام نور  لینک ثابت



 [ 01:54:00 ب.ظ ]





  اگر خون امام حسين(ع) نبود اسلام تمام مي شد   ...

متن سخنرانی حجت الاسلام مرادی:

حجت الاسلام مرادی: حضرت زينب کبري سلام الله علیها در کنار امام حسين علیه السلام در بقاي اسلام، مانند حضرت خديجه سلام الله عليها در کنار پيامبر اکرم صل الله عليه و اله در تاسيس اسلام است.
تاریخچه بی نظیر زندگی امیرالمومنین(ع)

در هر صلوات و ذکري که انسان مي گويد در آن يک يا علي است. روايت است انسان در بهشت را که مي زند نداي يا علي مي شنود، پس نباید کالاي گران خود را ارزان بفروشد. در طول زندگي پيغمبران هيچ کس تاريخچه زندگي امام علي عليه السلام را ندارد. تولد در کعبه، شجاعت و سخاوت ايشان منحصر به فرد است. امام حسين عليه السلام و امام حسن عليه السلام مادام اينکه رسول خدا صل الله عليه و آله در قيد حيات بودند هيچ وقت به اميرالمونين بابا نمي گفتند و به رسول خدا يا ابتاه مي گفتند بعد از اينکه رسول خدا از دنيا رفتند به امام علي عليه السلام ابتاه مي گفتند.

در واقع مقام پدر بودن براي پيغمبر بود و ايشان نام حضرت زينب سلام الله عليها و امام حسن عليه السلام امام حسين عليه السلام را انتخاب کردند. رسول خدا در مدينه حضور نداشتند وقتي حضرت زينب سلام الله عليها متولد شد حضرت فاطمه سلام الله عليها و حضرت علي عليه السلام بعد از چند روز ايشان را نزد پيامبر بردند. پيامبر اکرم صل الله عليه و آله هر وقت قصد خروج از مدينه را داشتند و يا هنگام برگشت به مدينه اول به ديدار حضرت فاطمه سلام الله عليها مي رفتند و بعد از در زدن مي فرمودند: السلام عليکم يا اهل بيتي. بعد از ورود حضرت فاطمه سلام الله علیها را مي ديدند و مي بوييدند بعد به منزل خودشان مي رفتند. پيامبر اکرم صلی الله علیه و آله در گوش حضرت زينب اذان خواندند و ايشان را زينب نام نهادند و فرمودند به تمام امّتم وصيت مي کنم که شان زينب سلام الله علیها را رعايت کنيد حضرت زينب سلام الله عليها جايگاهي به مانند حضرت خديجه سلام الله عليها دارد. در ميان اهل بيت دو نفر اين تاج را دارند. امام حسن مجتبي عليه السلام فرمودند: در زمان صورت نهادن انسانها توسط ذات احدیت هيچ کسي شبيه تر از امام حسين عليه السلام به مادرم زهرا سلام الله عليها خلق نشده است.

حفظ و بقای اسلام بواسطه حضرت خدیجه(س) و حضرت زینب(س)

کانَ الحسينُ بنُ عليٍّ، أشبَهَ الناسِ بِفاطمةَ و کُنتُ أنا أشبَهَ الناسِ بِخديجةَ الکُبر سلام الله عليهم اجمعين1 در خلقت و سخاوت که حضرت خديجه سه بار دارايي خود را بخشيد. پيامبر اکرم صلی الله عليه و آله فرمودند: شان و جايگاه حضرت زينب سلام الله عليها را رعايت کنيد که جايگاه او در اسلام مانند خديجه است. رسول خدا صل الله عليه و آله فرمودند: فقط  چهار زن هستند که بالاترين حد کمال انساني رسيده اند. حضرت خديجه سلام الله علیها، حضرت فاطمه سلام الله علیها، آسيه و حضرت مريم سلام الله علیها.
حضرت زينب به خاطر اسارتشان در ايام محرم و عاشورا مورد توجه هستند ولي در نزد بسياري از نخبگان حضرت خديجه غريب هستند. حضرت زينب کبري در کنار امام حسين در بقاي اسلام مانند حضرت خديجه سلام الله عليها در کنار پيامبر اکرم صلی الله عليه و اله در تاسيس اسلام است. اگر خون امام حسين عليه السلام نبود اسلام تمام مي شد.  انا نحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون 2يکي از تجلّيات آيه وجود سيد الشهدا علیه السلام است که خدا به واسطه ايشان قرآن و اسلام را حفظ کرد.

نمي شود روي صندلي سلطنت نشست و حکومت را حفظ کرد حکومت بهانه اي بود که با سلطنت بازي کردند نه قراني نازل شده بود و نه وحي امده بود. خون امام حسين عليه السلام و نقش کليدي حضرت زينب سلام الله عليها باعث شدخَبَرٌ جاءَ وَ لاَ وَحْىٌ نَزَلْ  3 در بحث عاطفي نکته اين است که حضرت فاطمه سلام الله علیها غير از حضرت محسن که سقط شدند سه فرزند بيشتر نداشتند. حسنين عليهما السلام و حضرت زينب سلام الله عليها. ام کلثوم را کنيه حضرت زينب ميگفتند.

نوع رابطه اهل بيت با زينب کبري جايگاه استثنايي دارد. وقتي حضرت زينب سلام الله عليها براي زيارت قبر پيامبر اکرم صلی الله عليه و آله مي رفتند هيئت همراه ايشان کنيز و خانم هاي ديگر نبود بلکه امام علي عليه السلام، امام حسن عليه السلام و امام حسين عليه السلام هستند. يکي از شان هاي ايشان شان هدايت است. زينب هنگام جان دادن از آسمان کف براي ايشان مي ايد که خيلي موضوع مهمي است. به غير از تمام عظمت حضرت خديجه سلام الله علیها در وجود خودشان، در اطراف عظمت بسيار زياد است. امير المومنين علیه السلام در منزل حضرت خديجه سلام الله علیها رشد کرده است. معيشت برايش سخت شد.
 

ادامه »

موضوعات: کلام نور  لینک ثابت



[دوشنبه 1395-11-18] [ 01:44:00 ب.ظ ]





  اعتماد به نفس معلول اعتماد به خداست   ...
حجت الاسلام مومنی
متن سخنرانی حجت الاسلام سیدحسین مومنی:

چه کسی لایق عبادت است؟

امام خمینی در تفسیر سوره حمد می فرماید: کسی که اعلی مرتبه وجود و کمال و اعظم نعم و احسان را دارد لایق عبادت است؛ یعنی خدا غیر از خداوند در مقابل کسی نباید تعظیم کند. اعلی مرتبه خضوع را عبادت گویند. ما دستور به بندگی خدا داریم که بندگی و عبادت خدا کنیم. حضرت زهرا سلام الله علیها می فرماید: اگر بندگی خدا کردید خدا افضل مصلحتش را به سمت شما سرازیر می کند؛ خالص عبادت یعنی اینکه انسان در عبادت غیر از او را در نظر نگیرد و لحظه لحظه یاد خدا باشد.

در نماز ارتباط با خدا باید برای انسان حاصل شود. کسی که عبادت خالص دارد و با گفتن الله اکبر در نمازش هیچ چیز غیر از خدا در وجودش نیست و حقیقتا انگار روح از بدن او می رود. اگر بندگی خدا را کردیم مبتلا به آقایی و بزرگی می شویم اما اگر کسی از بندگی خدا فاصله بگیرد مبتلا به بردگی نفس و شیاطین برون و درون شود.

در خطبه متقین نهج البلاغه خداوند می فرماید: خدا وقتی ما را خلق کرد هیچ نیازی به عبادت ما نداشت آن کس که از رهگذر عبادت سود می کند منِ عبد هستم و آن کسی که از رهگذر ترک عبادت ضرری متوجهش می شود من عبد هستم، نه از خداوندی خدا چیزی کم می شود و نه چیزی اضافه می شود بلکه عبد محتاج عبادت است.

عواملی که انسان را به سمت بندگی سوق می دهد

چند عامل انسان را به سمت بندگی و عبادت سوق می دهد. یک: توجه به نعمتها؛ بر اساس آیات و روایات شکر مُنعم واجب است، کسی که نعمتی به ما می دهد و لطفی می کند عقل می گوید برو از او تشکر کن. اگر بخواهیم نعمتهای خدا را شکر کنیم خدا می فرماید: باید عبادت مرا کنی. با عبادت کردن خدا به خدا سودی نمی رسد اما خدا می فرماید: می خواهم به تو ترفیع مقام و درجه بدهم.

دوم: توجه به فقر و نیاز ما؛ ما به خدا نیاز داریم انسان باید بداند فقیر درِ خانه ی خداست.

ادامه »

موضوعات: کلام نور  لینک ثابت



 [ 01:34:00 ب.ظ ]





  راز محبوبیت خمینی کبیر   ...

 

بعد از سال‌ ها که از رحلت امام خمینی می‌ گذرد، همچنان او محبوب دل‌ها و میزان انقلاب است. امام این محبوبیت را از کجا آورده بود؟

 
محبوبیت امام خمینی

 

راز و رمز محبوب شدن، یکی از کلید واژه ‌هایی است که رونق بعضی کتاب‌ ها و سخنرانی ‌ها شده است. محبوبیت چیزی جز «مورد احترام و محبت بودن» و حفظ حرمت نیست. هرکسی دوست دارد که دیگران دوستش بدارند، سخنش را بشنوند و امرش را اطاعت کنند. اینکه بخواهیم محبوب دیگران باشیم، امر ناپسندی نیست بلکه یک میل طبیعی است. آنچه اهمیت دارد این است که چگونه می ‌توان به این موقعیت دست یافت؟

با دستور و تحکّم محبت دیگران را جلب کرد، بلکه باید زمینه را برای جلب محبت آماده نمود و با فراهم نمودن مقدمات به نتیجه دست یافت.

وقتی پیوند با خدا برقرار کردیم و رنگ خدایی گرفتیم در این صورت نه تنها نیازی به خلق نداریم، بلکه آن ها به ما نیاز پیدا می کنند و ما می شویم گره‌ گشای مردم. این چنین محبت مردم به ما شکل می‌گیرد، احترامشان نسبت به ما افزون می‌ شود و سخنمان بر زمین نمی ماند.

ثروت فراوان، مقام بالا، شهرت زیاد و دانش انبوه می ‌توانند تا حدی این خواسته را در ظاهر برآورند، اما این ظاهر، دوام چندانی ندارند. کافی است که «ثروت» بر باد رود، «مقام» گرفته شود، «شهرت» خاموش گردد و «دانش» را فراموشی ببرد؛ در این صورت دیگر از آن محبوبیت ظاهری خبری نیست. از این رو باید فکر دیگری کرد تا روز و شب بی ‌راه نجوییم راه.

محبوبیت را کجا بجوییم؟

طبیعتاً اگر کسی به دنبال آب باشد باید سراغ نهر و چشمه را بگیرد. کسی انتظار ندارد که در کویر خشک، سیراب شود. برای کسب محبوبیت نیز باید به چشمه آن را جست. اما اگر کسی به دنبال محبوبیت باشد، کجا بجوید؟

امام نهم، جواد الائمه، علیه السلام سخنی دارد که پاسخی است درخور برای این سوال. ایشان فرموده: مَنِ اسْتَغْنَى بِاللَّهِ افْتَقَرَ النَّاسُ إِلَیْهِ وَ مَنِ اتَّقَى اللَّهَ أَحَبَّهُ النَّاسُ وَ إِنْ كَرِهُوا؛ هر كه خود را به ‌وسیله خداوند بى ‌نیاز کند مردم محتاج او می ‌شوند و هر كه تقواى الهى پیشه كند [و خطا نرود] مورد محبّت مردم قرار مى ‌گیرد، گرچه مردم اهل تقوا نباشند.

امام جواد، خداوند را سرچشمه محبت دانسته و محبوب شدن و مورد محبت مردم قرار گرفتن را در گرو پیوند با خدا عنوان کرده است. گویی امام جواد این آموزه را برگرفته از کلام پدر بزرگوارش بیان نموده؛ چراکه امام رضا علیه السلام فرموده:مَنِ اتَّقَى اللَّهَ یُتَّقى‏؛ وَ مَنْ أَطَاعَ اللَّهَ، یُطَاع‏؛ کسی که حرمت خدا را نگه دارد حرمتش نگه داشته می ‌شود و هرکه سخن خدا را اطاعت کند، سخنش اطاعت می ‌شود. مگر محبوب شدن چیزی جز محترم شمرده شدن و اطاعت شدن است؟

اهل بیت علیهم السلام، مفسران و شارحان بزرگ قرآن‌اند. آنان همان مُطَهَّرونی هستند که اجازه مسّ قرآن یافتند.  این سخن امام جواد و پدربزرگوارش، امام رضا علیهما السلام نیز ریشه در آموزه ‌های وحی دارد.

چرا فقط خدا؟

قرآن کریم، بعضی نکات کلیدی را که باید همیشه در مقابل دیدگان باشند تا گرد فراموشی بر آن‌ ها ننشیند تکرار می ‌کند. مثلاً کلید واژه «تقوا» یکی از این موارد است؛ قرآن در آیات فراوانی از تقوا یاد کرده، فواید آن را برشمرده و به آن سفارش نموده است.

یکی از این نکات کلیدی که مورد تکرار و تأکید قرآن قرار گرفته «بی ‌نیازی و غنی بودن خدا»ست. خداوند خالق هستی است، همه عالم تحت فرمان اوست و هیچ نیازی در او راه ندارد: إِنَّ لِلَّـهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ ۚ وَكَانَ اللَّـهُ غَنِیًّا حَمِیدًا؛ آنچه در آسمان ‌ها و در زمین است از آن خداوند است و خداوند بی ‌نیاز ستوده است‌.

علاوه بر بی نیازی صفات فراوان دیگری برای خداوند شمرده شده که مؤید همین بی نیازی است؛ مثل صاحب قدرت، عزت، جلال، جبروت و مُلک.



موضوعات: حکمت ها  لینک ثابت



[یکشنبه 1395-11-17] [ 09:25:00 ق.ظ ]





  فلسفه خواندن نماز در اوقات معین   ...

 

 

بخش عظیمی از دین مبین اسلام را فروع و درس‌های زندگی‌ساز آن تشکیل داده است و شکی نیست که بیشتر افراد جامعه، مجتهد و فقیه نیستند تا خود بتوانند احکام الهی را از منابع غنی آن به دست آورده،‌ دیگران را نیز از باران رحمت احکام خداوندی بهره‌مند سازد و وظیفه تقلید از فقهای جامع‌الشرایط را در زمان غیبت کبری دارد.

همچنین احکامی که به همت سفیران نور از کلام نورانی الهی و سنت پرنور معصومین (ع) استخراج شده و در کتاب‌های فارسی و عربی در اختیار مقلدان و پیروان آنها قرار گرفته دربرگیرنده اصطلاحات خاص و لغات متناسب با هر بحث است که فهم آن را برای عموم مردم مشکل کرده است.

از طرفی چراها و پرسش‌های فراوانی در ارتباط با احکام مختلف مطرح است که پاسخ آنها در کتاب‌های گوناگون و به مناسبت بحث از آن موضوع مطرح شده که دسترسی توده مردم به آنها سخت است.

حجت‌الاسلام محمد وحیدی استاد حوزه علمیه قم در کتابی با عنوان «فلسفه و اسرار احکام» به بیان برخی از فلسفه احکام دین اسلام از جمله فلسفه نماز پرداخته است.

 

چرا باید نماز را در اوقات معینی بخوانیم؟

ما منکر فلسفه و اهمیت نماز و اثرات تربیتی آن نیستیم لذا چه لزومی دارد که در اوقات معینی انجام شود آیا بهتر نیست که مردم آزاد گذاشته شوند و هر کس به هنگام فرصت و آمادگی روحی این وظیفه را انجام دهد؟

تجربه نشان داده است که اگر مسائل تربیتی تحت انضباط و شرایط معین قرار نگیرد، عده‌ای آن را به دست فراموشی می‌سپارند و اساس آن به کلی متزلزل می‌شود،‌ این گونه مسائل حتماً باید در اوقات معین و تحت انضباط دقیق قرار گیرد تا هیچ کس عذر و بهانه‌ای برای ترک کردن نداشته باشد به خصوص این که انجام این عبادات در وقت معین مخصوصاً به صورت دسته‌جمعی دارای شکوه و تأثیر و عظمت خاصی است که قابل انکار نیست و در حقیقت یک کلاس بزرگ انسان‌سازی را تشکیل می‌دهد.

ادامه »

موضوعات: حکمت ها  لینک ثابت



 [ 09:13:00 ق.ظ ]





  "اجر بغیر حساب" مزد کسی است که در امتحانات الهی صبر می کند   ...
متن سخنرانی حجت الاسلام شریف:حجت الاسلام شریف

سنت امتحان و ابتلای الهی دائمی است

یکی از سنت های دائمی خداوند سنت امتحان و ابتلاست. حرکتی که خداوند از ابتدای خلقت داشته و تا روز قیامت هم مشاهده می شود. وقتی خداوند در قرآن فرموده: سَبَّحَ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ1؛ یعنی همه ی اشیاء عالم تسبیح خدا را می گویند منتهی یک کسی باید این را بفهمد و اگر بفهمد همه چیز برایش حل می شود.

خدا رحمت کند مرحوم سید نعمت الله جزایری2 که شاگرد مرحوم علامه مجلسی بوده و خیلی آدم ویژه ای بوده است. ایشان به شهرهای مختلف برای تبلیغ می رفتند و در گذشته رسم بود که هر شب اهالی آن شهر یا روستا ایشان را برای افطار دعوت می کنند. یک شب پیرمردی ایشان را به مسجدشان دعوت می کنند و آیت الله جزایری نقل می کند:

وقتی به آنجا رسیدم پیرمرد هنوز نرسیده بود با خود گفتم تا او بیاید وضو بگیرم و نماز بخوانم اما دیدم همسر ایشان که پیرزنی بود با تعجب به من نگاه می کند و پرسید: شما همیشه اینطور نماز می خوانید؟ گفتم: بله نماز را اینطور می خوانند و دستور پیامبر صلی الله علیه و آله است که فرمود: اینطور که من نماز می خوانم بخوانید.

پیرزن گفت: شما نماز خواندید اتفاقی نیفتاد. گفتم: مگر قرار است اتفاقی بیافتد؟ گفت: بله آقای ما وقتی نماز می خواند یک سکوتی بر این فضا حاکم می شود و وقتی الله اکبر می گوید در و دیوار هم تکبیر می گویند؛ یعنی به قدری محسوس بوده و این پیرزن چقدر پاک بوده که نماز خواندن با آن شاخصه را درک کرده. منتظر ماندم تا پیرمرد آمد و گفت سفره را بیاندازید اما به او گفتم شما نمازتان را بخوانید. او یک وضوی ساده گرفت.

وسواس برادر شیطان است

بعضی ها فکر می کنند افرادی که نمازشان به جایی می رسد نماز و وضویشان خیلی طول می کشد یک لیوان آب برای وضو زیاد است در رساله های عملیه هم نوشته اند بیشتر از 750 گرم آب برای غسل نیاز نیست و بقیه احتیاطهای خودشان است. فقها گفته اند اگر آب کم باشد در غسل، اگر حوله ای خیس هم باشد و روی بدن بکشید کفایت می کند، بیشتر از حد اگر آب بریزی و احتیاط کنی اسراف محسوب می شود، زیاد احتیاط کردن هم وسواس و برادر شیطان می شود کماینکه خیلی ها وسواس شدند به خاطر همین احتیاط.

آیت الله جزایری در ادامه نقل میکند: آن پیرمرد اذان و اقامه ای گفت و به نماز ایستاد و با گفتن الله اکبر دیدم واقعا در و دیوار همراهش می کنند و انگار آن منطقه تحت تصرف او بود. با او که رفیق شدم متوجه شدم او مراقب لقمه اش، شکمش، زبانش و شهوتش است و خدا هم اینها را به او داده است؛ بعدا با یکدیگر عهد کردند که پس از مرگ در کنار هم دفن شوند.

تمام اشیاء تسبیح گوی خداوند هستند

غرض این است که بگوییم همه ی اشیای عالم تسبیح می گویند و به گوش هستند و می شنوند و تحت امر امام و حجت خدا هستند. شخصی از امام صادق علیه السلام پرسید: آیا شما فقط امام بر این مردم هستید. حضرت مثالهایی از عوالم دیگر زد که هیچ سنخیتی با ما نداشت و فرمود: خیر. امام و حجت خدا امام و حجت تمام مخلوقات عالم است و مسئول هدایت تمام عوالم است و ولایت تکوینی دارد؛ در این ولایت تکوینی است که زینب کبری سلام الله علیها شراکت دارد، لذا وقتی در کوفه “اسکتوا” فرمود؛ همه در حال سروصدا بودند و عده ای گریه می کردند و عده ای هم خوشحال بودند اما با این جمله ی حضرت نه فقط مردم ساکت شدند بلکه راوی می گوید زنگوله هایی که به گردن شترها بود هم ساکت شدند و تکان نخوردند.

کسی که صاحب مقام ولایت در رتبه ی خودش بشود و وقتی تصرف کند یک زنگوله گردن شتر هم آرام می شود چون آنها هم مخلوقات خدا و تسبیح گو هستند و می دانند چه خبر است.

لذا عزیزان اگر بخواهیم به اینجا برسیم باید مراقب باشیم، ما عادت کردیم منبر و مداحی را می شنویم اما به کار نمی بندیم وقتی جامعه ی امروز را می بینیم یک دین من درآوردی مشاهده می کنیم دینی که امیرالمومنین علیه السلام فرموده و خمیرمایه اش در کتاب ها هست اما در جامعه نیست و وجود ندارد حتی در خانواده ها هم رعایت نمی شود؛ اگر رعایت شود اتفاقات خوبی می افتد اگر انسان در ابتلائات و امتحانات سربلند شود اتفاقات خوبی می افتد.

سنت ابتلاء درباره فرشتگان

پس زمین می شنود و درک دارد وقتی خداوند می خواست حضرت آدم علیه السلام را خلق کند ملکی به زمین فرستاد تا مقداری خاک بیاورد اما زمین به آن ملک گفت: از خاک من نبر می خواهید آدمی درست کنید که مداوم گناه می کند. ملک ترسید و به آسمان برگشت، چند گروه از ملائک به زمین آمدند اما زمین آنها را از خلقت آدمی گنه کار ترساند. در آخر خداوند جناب عزرائیل را فرستاد علامه مجلسی می نویسد وقتی زمین به عزرائیل گفت از خاک نبر؛ عزرائیل پاسخ داد: من مامور هستم و معذور و امر خداست باید اطاعت کنم. خطاب به عزرائیل رسید: تو چرا دست خالی برنگشتی و با خودت خاک آوردی؟ به جهت این پایمردی و پیروزی ات در این امتحان ماموریتی به تو می دهم و آن ستاندن جان آدمیانی است که به زمین می آیند و مامور قبض روح هستی؛ چون با کسی تعارف ندارد لذا ببینید با انبیاء هم تعارف نمی کند و تنها پیغمبری که برای ورود نزد او اجازه گرفت پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله بود والا نزد بقیه بدون اجازه وارد می شده.

یعنی عزرائیل یک امتحان الهی را سربلند طی کرد شد مامور قبض روح، حال زینب کبری سلام الله علیها را ببینید چقدر ابتلاء و امتحان را گذراند. یک وقت می گوییم اشیا تحت امر امیرالمومنین علیه السلام هستند و می بینیم حضرت در مقابل عموم به ندرت از معجزه استفاده می کردند و برای خواص بوده است چون اساسا انبیا و ائمه علیهم السلام مامور به معجزه در ابتدای امر نبودند چون مردم نمی کشیدند و می گفتند اینها ساحر و مجنون هستند. بنابر این بود که مثل مردم زندگی کنند و هر جا اثر هدایتی یا انذار می دیدند معجزه می آوردند یا برای اینکه در تاریخ بماند.

ادامه »

موضوعات: کلام نور  لینک ثابت



[شنبه 1395-11-16] [ 01:44:00 ب.ظ ]





  هر جا کم آوردی، 100 مرتبه این ذکر را بگو   ...

چند وقتی است که بین جوانان ذکر گفتن زیاد شده است … خیلی از افراد که به ظاهر شاید خیلی به آن ها نمی آید که اهل ذکر باشند تسبیح در دست دارند و ذکر می گویند… یک بار با یکی از آن ها باب صحبت را باز کردم و پرسیدم که اگر فضولی نیست میشه بگید چی دارید میگید؟ گفت: چند وقتی است که به مشکل مادی خورده ایم و از یکی شنیده ام ذکر “یا رزاق” خیلی برای مادیات خوب است… گفتم خوب چرا ذکر “استغفار” را نمی گویید؟ او گفت: اون ذکر که برای توبه و آمرزش خواستن و بخشیده شدن گناه است، من میگم یه ذکری می خوام برای زیاد شدن روزی …
 
خلاصه چند روزی این تحقیق میدانی ام را ادامه دادم و هر روز از یکی از این خانم های عزیز همین سؤال را می پرسیدم  و آن ها ذکرهایی چون یا رزاق، یا ودود و… برای افزایش روزی، جلب محبت، افزایش برکت، فرزند دار شدن و … می گفتند و  وقتی ذکر استغفار را به آن ها پیشنهاد می دادم آن ها در اکثر یا شاید همه ی موارد این ذکر را برای آمرزش خواهی و توبه می دانستند و کسی اثر دیگری از این ذکر نمی دانست…
 
به تعبیر استاد برجسته مرحوم آیت الله بهجت : هر جا کم آوردی، حوصله نداشتی، گرفته بودی، پول نداشتی، باطریت تموم شد تسبیح را بردار و صد مرتبه بگو استغفر الله ربی و اتوب الیه …آروم می شوی … استغفار فقط برای توبه و آمرزش از گناهان نیست…
 
با اتفاق افتادن این جریان بر آن شدم تا در این مطلب خلاصه ای از آثار و فوائد این ذکر شیرین را با هم مروری داشته باشیم.


- افزایش ثروت، قدرت و برخورداری از برکت الهی  
 
 وَیَا قَوْمِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ یُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَیْکُمْ مِدْرَارًا وَیَزِدْکُمْ قُوَّةً إِلَى قُوَّتِکُمْ وَلا تَتَوَلَّوْا مُجْرِمِینَ(هود، آیه 52)

- اجابت دعا

وَإِلَى ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحًا قَالَ یَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَکُمْ مِنْ إِلَهٍ غَیْرُهُ هُوَ أَنْشَأَکُمْ مِنَ الأرْضِ وَاسْتَعْمَرَکُمْ فِیهَا فَاسْتَغْفِرُوهُ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ إِنَّ رَبِّی قَرِیبٌ مُجِیبٌ (هود، آیه 61)

- مودت و دوستی
 
وَاسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ إِنَّ رَبِّی رَحِیمٌ وَدُودٌ (هود، 90)
 
بهره دنیایی و مادی با استغفار
 
«اِستَغفروا ربَّکم اِنَّه کانَ غَفّاراً یرسِلِ السَّماءَ علیکُم مِدراراً ویمدِدکُم بِاَموال وبنین وَیجعَل لَکُم جَنّاتٍ ویجعَل لکم اَنهاراً؛ از پروردگار خود آمرزش بخواهید که او بسیار آمرزنده است؛ تا باران های مفید و پر برکت را از آسمان بر شما پیوسته دارد و شما را با مال بسیار و فرزندان متعدّد یاری رساند و باغ های خرّم و نهرهای جاری به شما عطا فرماید. (نوح، 10- 12)
 
در بیان امام صادق (علیه السلام) با استناد به آیات 10- 12 نوح می فرمایند: «هنگامی که رسیدنِ روزی ات را همراهِ سختی و کندی دیدی، زیاد استغفار کن، چرا که خداوند عزّوجلّ در کتابش می فرماید: از پروردگارتان، طلبِ مغفرت نمایید که او بسیار آمرزنده است تا از آسمان پیوسته بر شما بباراند و با اموال و فرزندان فراوان یاری تان رساند (یعنی در دنیا) و باغ های خرّم و نهرهای جاری عطایتان فرماید (یعنی در آخرت)» (بحار الانوار، ج78، ص201، روایت29)
 
وقتی در همین یک آیه از قرآن کریم نگاه می کنیم می بنیم که برای اثر استغفار سه بهره ارزشمند در دنیا معرفی شده است: «بارشِ پیوسته باران های مفید (برکت)»، «وسعت و مال فراوان» و «نعمتِ برخورداری از فرزندان».  
 
روایت شده که شخصی خدمتِ امام رضا(علیه السلام) آمد و از «خشکسالی» شکایت کرد. حضرت در بیان راهِ چاره فرمودند: «استغفار کن». شخص دیگری به پیشگاه حضرت آمد و از «فقر و ناداری» شکایت کرد. حضرتش فرمودند: «استغفار کن» فرد سومی به محضرش شرفیاب شد و از حضرت خواست تا دعایی فرماید که خداوند پسری به او عطا فرماید. حضرت، به او فرمودند: «استغفار کن». حاضران باتعجّب پرسیدند: سه نفر با سه خواسته متفاوت، خدمتِ شما آمدند و شما همه را به «استغفار» توصیه فرمودید؟! فرمود: من این توصیه را از خود نگفتم. همانا در این توصیه از کلامِ خداوند الهام گرفتم و آن گاه آیات 10- 12 سوره نوح را تلاوت فرمودند. (مجمع البیان، ذیل تفسیر آیه 12 10 سوره نوح)

رحمت الهی جذب می شود

 
… لَوْلا تَسْتَغْفِرُونَ اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ (سوره نمل، آیه 46)
 
چرا از پیشگاه خدا تقاضای آمرزش گناهان خویش نمی كنید تا مشمول رحمت او واقع شوید؟
 
این آیه به دنبال تقاضای قوم صالح (علیه السلام) برای نزول عذاب الهی بر آنها نازل شده است؛ چون آنها به حضرت صالح(علیه السلام) می گفتند: «تو اگر راست می گویی چرا مجازات الهی دامان ما را نمی گیرد؟» (سوره اعراف،آیه 77)
 
حضرت صالح این چنین پاسخ دادند:«چرا تمام فكر خود را روی فرارسیدن عذاب الهی متمركز می كنید؟ حال آنكه اگر عذاب الهی شما را فراگیرد به حیاتتان خاتمه می دهد و مجالی برای ایمان باقی نخواهد ماند؛بیایید گفتار مرا در بركات و رحمت الهی كه در سایه ایمان به شما می رسد بیازمایید.»
 
وقتی آیاتی از سوره نوح در قرآن کریم نگاه می کنیم می بنیم که برای اثر استغفار سه بهره ارزشمند در دنیا معرفی شده است: «بارشِ پیوسته باران های مفید (برکت)»، «وسعت و مال فراوان» و «نعمتِ برخورداری از فرزندان»

زندگی شیرین می شود
 
وَأَنِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ یُمَتِّعْکُمْ مَتَاعًا حَسَنًا … (سوره هود،آیه 3)
 
و از پروردگارتان طلب مغفرت كنید و به سوی او بازگردید تا شما را به بهره ای نیكو تا مدتی معین(كه عمر دارید) كامیاب كند…
 
علامه طباطبایی در ذیل آیه فوق در (تفسیر المیزان جلد10،صفحه 210) می فرماید:بهرە دنیایی وقتی حسن و نیكو می شود كه آدمی در آن حیات به سوی سعادتی كه برایش امكان دارد روانه شود و خدای تعالی او را به سوی آرزوهای انسانی اش كه همان دستیابی به نعمت های دنیوی از قبیل وسعت، امنیت، رفاه، عزت و شرافت است هدایت كند. پس این حیات حسن در مقابل عیش ضنك و تنگی است كه در آیه 124 سورە طه به آن اشاره شده است كه «كسی از یاد من روی برگرداند معیشتی تنگ خواهد داشت.»

 بلا و عذاب دور می شود
 
وَمَا کَانَ اللَّهُ لِیُعَذِّبَهُمْ وَأَنْتَ فِیهِمْ وَمَا کَانَ اللَّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَهُمْ یَسْتَغْفِرُونَ (سوره انفال، آیه33)
 
ولی تا تو (پیامبر اسلام(صلی الله و علیه وآله)) در میان مردم هستی خداوند بر آن نیست كه آنان را عذاب كند، و تا آنان استغفار می كنند خداوند آنان را عذاب نمی كند.
 
در ذیل این آیه امام علی(علیه السلام) پس از رحلت پیامبر(صلی الله و علیه وآله) فرمودند: «یكی از دو امان از میان ما رفت، امن دیگر كه استغفار است را حفظ كنید.» (نهج البلاغه،حكمت 88)

کلام آخر
 
در حقیقت در باطن ذکر استغفار بنا بر آنچه که همه ی مردم می دانند یک نوع توبه و آمرزش خواهی است که ما در قبال گناهانمان از خداوند داریم و همین خضوع و طلب آمرزش باعث می شوند که برکاتی که ذکر شد در زندگی هایمان حاصل شود … بنابر این قدر این ذکر را بیش از پیش بدانیم که با یک تیر چندین نتیجه برایمان خواهد داشت .
 
به تعبیر استاد برجسته مرحوم آیت الله بهجت: هر جا کم آوردی، حوصله نداشتی، گرفته بودی، پول نداشتی، باطریت تموم شد تسبیح را بردار و صد مرتبه بگو استغفر الله ربی و اتوب الیه … آروم می شوی … استغفار فقط برای توبه و آمرزش از گناهان نیست…
 
 
منبع:تبیان

موضوعات: روش درمانی  لینک ثابت



 [ 01:38:00 ب.ظ ]





  احیاء فرهنگ فاطمی؛ استحکام عقیده شیعه درباره امر ولایت و امامت است   ...

متن سخنرانی حجت الاسلام سیدمحمدرضا مرتضوی:

حجت الاسلام مرتضوی

ارتباط فاطمیه و امر ولایت و امامت

فاطمیه احیاء فرهنگ است، بسترسازی در رابطه با استحکام عقیده شیعه در رابطه با امر ولایت و امامت است. احیای فرهنگ فاطمی باعث می شود ارتباطی با اهل بیت علیهم السلام برقرار کنیم که اگر درست باشد بستری برای خودمان فراهم کرده ایم. اصراری که علما درباره وحدت دارند وحدت در مقابل دشمن مشترک است. بعد از رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله دو مکتب ایجاد شد؛ مکتب خلفا و مکتب اهل بیت علیهم السلام. آیا می شود دو مکت حق روبه روی هم قرار بگیرند؟ قطعا نمی شود حال ببینیم. کدام مکتب مکتب سعادت و کدام مکتب مکتب ضلالت است. برای فهم این مطلب باید تاسی به حضرت صدیقه سلام الله علیها کنیم و ببینیم حضرت کدام مکتب را مکتب هدایت می دانند.

جمع آوری بیش از 500 سند از اهل تسنن

برای بیان مطلب از کتب شیعه استفاده نمی کنیم و مطالبی از متب اهل سنت بیان می کنیم. مرحوم میرحامد حسین1 شخصیتی بودند که تمام هستی اش را پیش فروش امیرالمومنین علیه السلام کرد، در راه اهل بیت علیهم السلام داده است؛ این عالم وارسته در سن حدود 70 سالگی دنبال مطلبی می گردند و می بینند کتابی که نیاز دارند در هندوستان و در منزل یک شخص ناصبی است. او به هندوستان می رود با لباس مبدل و به درب خانه ی آن شخص می رود و خودش را به عنوان یک خادم جا می زند و موفق می شود مدتی خادم او شود و مدتی در خانه اش کار کرد. به کتابخانه ی او رفت و کتاب مورد نظر را پیدا کرد، چون در آن زمان امکان عکس گرفتن یا زیراکس گرفتن نبود ناچار بخ نوشتن مطالب از روی کتاب بود. میرحامد حسین حدود یک ماه در خانه ی شخص ناصبی کارگری کرد و بعدها نامه ای به او نوشت و جریان را برایش شرح داد. ناصبی پس از خواندن نامه گریه کرد و گفت: یاعلی شنیده بودم مریدان باصفایی داری اما اینطوری ندیده بودم؛ نوشته اند آن ناصبی در همان حال از دنیا می رود.

ادامه »

موضوعات: کلام نور  لینک ثابت



[جمعه 1395-11-15] [ 08:23:00 ب.ظ ]





  تولد دوباره این است که با خدا قرار بگذاری گناه نکنی   ...

متن سخنرانی استاد فاطمی نیا:

استاد فاطمی نیا

قدرت تمییز القائات شیطان از الهام

اللَّهُمَّ وَ أَنْطِقْنِی بِالْهُدَی، وَ أَلْهِمْنِی التَّقْوَی1؛ ترجمه تحت اللفظی این عبارت این می شود که: خدایا سخن گفتن مرا با هدایت همراه بفرما؛ اما سید می فرماید: “هدی” در اینجا به معنای بیان و حجت است یعنی خدایا اگر حرف می زنم حرفم را با بیان قوی و حجت همراه کن به طوری که شنونده قبول کند.

وَ أَلْهِمْنِی التَّقْوَی؛ خدایا به من تقوا الهام کن. لفظ “الهام” در قرآن و روایات زیاد داریم و گاهی اوقات به تعبیر وحی آمده در قرآن. این وحی به معنای اعم است، وحی اخص مخصوص انبیاست اما در قرآن فرموده به مادر موسی وحی کردیم، به زنبور حی کردیم؛ یعنی به او الهام کردیم و فهماندیم. گاهی وحی به معنای اشاره می آید. بسیاری اوقات از الهام تعبیر به وحی به معنای اعم می شود.

الهام مراتب دارد و البته با القائات شیطان نباید اشتباه شود چون شیطان هم القا می کند منتهی خدا به آدمهای متقی و خداترس وعده داده تا فرق القائات شیطان و پروردگار را بفهمند. سید می فرماید: الهام این است که خدا به عقل فرد چیزی الهام کند که او را وادار به فعل یا ترک کند که بعضی ها به آن خاطر رحمانی می گویند اما همه ی آنها یک حرف است.

معنای این قسمت این است: خدایا تقوا را به من الهام کن؛ یعنی مرتب مراقبم باش و جایی که می خواهم گناه کنم تقوا مانعم شود. تقوا در لغت یعنی همان خودنگه داشتن است و در عرف عبارت است از اینکه انسان به وسیله طاعت پروردگار احتراز کند از عقوبت خدا. در معنای اتقوالله گفته اند: از خدا بترسیم اما صحیحش این است که بگوییم: از خدا پروا داشته باشیم. بعضی از عارفان گفته اند کلید خیر دنیا و آخرت در تقوا جمع شده است.

ادامه »

موضوعات: کلام نور  لینک ثابت



 [ 08:18:00 ب.ظ ]





  مومن کسی است که همه چیز را به اندازه دارد   ...

متن سخنرانی حجت الاسلام کرمی:

حجت الاسلام کرمی

انسان درآمیخته با قوای گوناگون است

انسان که اشرف وسید مخلوقات و کائنات آفریده شده است این استعداد را دارد که به اعلی قلل کمال برسد و هم این استعداد را دارد که طی درکات کند و به اسف سافلین برسد و از نظر انحطاط در جایی قرار بگیرد که هیچ حیوانی قابل مقایسه با انسان نباشد و بر او شرف داشته باشد. قرآن می فرماید: إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنْ نُطْفَةٍ أَمْشَاجٍ نَبْتَلِيهِ فَجَعَلْنَاهُ سَمِيعًا بَصِيرًا1؛

“أَمْشَاجٍ” یعنی معجون و درآمیخته از استعدادها و قوای مختلف یعنی انسان در آمیخته با قوا و استعدادهای مختلف است؛ تنها موجودی که جامع الاطراف است، جمیع جهات در او محقق بالقوه است انسان است. در حیات وحش موجودات از نظر سیر تکاملی در رتبه نوعیه ی خودشان باید به کمالی برسند که تمام صفات نوعیه را داشته باشند. یک توله ی سگ کمالش سگ شدن است وقتی به جایی رسید که همه ی صفات نوعیه در او واجب بود یک سگ کامل خواهد شد تمام جمادات و نباتات اینگونه هستند و در نهایت به کمال نوعیه خودشان می رسند. سیر تکوینی موجودات حیات وحش نظام تعریف شده ای دارد که از آن نمی توانند تخلف کنند.

خدا یک سنسورهایی به نام غریزه در وجود حیوانات قرار داده است و نظام معیشت حیوان در آن غریزه تعریف شده است و تفاوتی با هم ندارند که سگ اسرائیلی باشد یا ایرانی مثلا سگها به صاحبشان خیانت نمی کنند، بیگانه را به حریم راه نمی دهد، به کم قانع است، فراموشکار نیست و این خصوصیات در تمام سگها وجود دارد. اما آیا می توانیم سگ را به خاطر صفات خوبش تحسین کنیم؟ خیر چون وجود این صفات به سگ مربوط نیست ریاضت نکشیده تا امانتدار شود بلکه خدا او را اینطور آفریده و هنری هم نیست و قابل تحسین نیست. حیوانات یک نظام تعریف شده ای دارند و از آن نمی توانند تخلف کنند.

ادامه »

موضوعات: کلام نور  لینک ثابت



 [ 10:37:00 ق.ظ ]





  یزدیان زمان از فرهنگ زینبی در امان نیستند.   ...

متن سخنرانی حجت الاسلام بی آزار تهرانی:حجت الاسلام بی آزار تهرانی

عالم بدون معلم

گریه بر سیدالشهدا علیه السلام از تباکی شروع می شود یک وقت انسان حال گریه ندارد و یا قساوت و تنگی دل پیدا می کند و یک موقع هم حالت ادبار هست می گویند از حالت تباکی شروع کن و شبیه گریه کن ها شروع کن و حد و پایانی ندارد و هر جا بساط روضه و گریه فراهم شد، گریه کن. این گریه هم حد ندارد از ضجه و گریه شروع می شود تا جایی که به فرموده امام زمان علیه السلام از چشمها خون جاری شود.

پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله در طلیعه اش درباره حضرت زینب سلام الله علیها فرمود: برای این خانم هر کس اشک بریزد عین گریه بر امام حسن و حسین علیهما السلام است. عظمت بی بی بی نظیر است؛ امام سجاد علیه السلام فرمود: أنت بحمد الله عالمة غیر معلمة و فهمة غیر مفهمة1؛ یعنی واقعا زینب کبری سلام الله علیها از حقیقت توحید نوشیده است.

پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید: ما فاطمه زهرا سلام الله علیها را با علم از شیر گرفتیم. مادر یک چنین جایگاهی دارد، دختر جایگاهش چیست؟ ایشان 5 ساله بودند و به امیرالمومنین علیه السلام فرمود: باباجان زینب را دوست داری؟ حضرت فرمود: مگر می شود دوستت نداشته باشم. حضرت زینب سلام الله علیها فرمود: بگویید به تو شفقت دارم محبت مخصوص ذات اقدس الهی است. در یک دل دو محبت نمی گنجد خداوند در قرآن فرموده: ما به شما دو قلب ندادیم یک قلب داده ایم و یک دلبر. امیرالمومنین علیه السلام پیشانی حضرت را بوسید و فرمود: حقیقتا تو زینت پدر هستی.

معنای “قربانی قلیل”

اینها از عظمت حضرت زینب سلام الله علیهاست؛ از مدینه تا مدینه چون حرکت با سیدالشهدا علیه السلام آغاز شد و اوج عظمت در ظهر عاشورا بود؛ حضرت سیدالشهدا علیه السلام نیابت تامه و خاصه نسبت به حضرت زینب سلام الله علیها دارند؛ آقا زین العابدین علیه السلام می فرماید: سرمایه ای را پدرم به عمه جانم کرامت فرمود، به محض اینکه امامت در وجود من مستقر شد اولین چیزی که از ورای ملکوت عالم مشاهده کردم این بود که تمام ملائک بهت زده به حضرت زینب سلام الله علیها هستند؛ غیر از چهارهزار ملکی که آمده بودند. این 4 هزار ملک جزو انصار امام زمان علیه السلام هستند و در صبح ظهور حضرت را یاری می کنند.

امام سجاد علیه السلام در روضه ی خصوصی در مدینه فرمود: به اندازه نگین انگشتر در بدن پدرم جای سالم باقی نماند. امام حسین علیه السلام ذبح عظیم پروردگار است، حضرت زینب سلام الله علیها کجا ایستاده است که این عظیم القدر را مختصر و قلیل توصیف می کند؟ الا اینکه باید در مقام عرش نشینی در گودی قتلگاه نشسته باشد، حضرت زینب سلام الله علیها از پیش خدا و محضر حق و کنگره عرش به گودی قتلگاه نگاه کرد و فرمود: خدایا این قلیل قربانی را از ما قبول کن؛ در صورتی که این همان بدن مطهری است که تمام انبیاء برایش بی قراری کردند، اینجا که بی بی این جمله را فرمود تمام ملائک متجب شدند که این چه ظرفیتی است که حضرت دارد و چه عظمتی است!

اینها مربوط به رشد و رشاد حضرت زینب سلام الله علیهاست؛ در شرایطی است که نیم قرن از عمر شریفشان گذشته است. اما می خواهم مسائلی از عظمت بی بی قبل از این سنین مطالبی بیان کنم. روزی یک مهمان سرزده به منزل امیرالمومنین علیه السلام آمد؛ دستور است وقتی مهمان به منزلتان می آید هر چه دارید برای او بیاورید. امیرالمومنین علیه السلام از حضرت زهرا سلام الله علیها سوال کرد: در منزل چه داریم؟ حضرت زهرا سلام الله علیها با یک دنیا حیا فرمود: فقط یک قرص نان و این هم وعده دخترم زینب است حسنین غذا میل کردند اما اوخوابش برده بود. حضرت فرمود نیاز نیست بیاوری قرص نان سهم زینب است. اما حضرت زینب سلام الله علیها دست پدر را گرفت و نان را به حضرت داد و فرمود: این را برای مهمانتان ببرید نمی خواهم مهمان به خانه ی پدرم بیاید و پدرم چیزی برایشان نیاورد.

ادامه »

موضوعات: کلام نور  لینک ثابت



 [ 10:33:00 ق.ظ ]





  در عالم هستی هر پدیده ای اثری دارد   ...
متن سخنرانی حجت الاسلام ریاضت را می خوانید:
حجت الاسلام ریاضت:
 

همه ی اعمال انسان، اثری دارد
 
یکی از مهم ترین و محوری ترین تأکیدات قرآن کریم و روایات و سیره ی عملی اهل بیت علیه السلام به شیعیان و محبین خود دقت بر اثر گفتار و رفتار و عمل خود است. در بین علمایی که استدلالی بحث میکنند، متکلمین می گویند دنیا، عالم اثر و موثر است یعنی هر عمل و گفتار و کرداری اثری دارد. انسان های کمونیسم که اعتقادی به ان دنیا ندارند و می گویند هر چه هست در همین دنیا است و دنیا را در غالب ماده می بینند برای این اصل خود چند قاعده درست کردند که قاعده های علمی است. مثل اینکه ما خوانده ایم که ماده از بین نمی رود بلکه شکل آن از حالتی به حالت دیگر تغییر می کند لذا یکی از قواعد علمی و عقلی که کمونیسم ها برای این اصل خود بیان کردند، این است که می گویند عالم، عالم کنش و واکنش است یا همان عمل و عکس العمل.
قرآن کریم و روایات نورانی اهل بیت هم به این نکته دقت داشته است خداوند عالم فرمود شما هر عملی را انجام دهید اثری دارد که یا مستقیم است یا غیر مستقیم. 
یا اثر آن در دنیا است یا در برزخ و آخرت و یا اثر آن در هر دوجا است در واقع عالم هستی جزء سنت های لایتغیر است که هر پدیده ای اثری دارد. در قرآن کریم به ما تأکید شده است که مراقب اثر عمل خود باشید، در واقع به جای اینکه گفته شود مراقب عمل و رفتار و گفتار خود باشید، بیشتر فرمودند مراقب اثر اعمال خود باشید.
هَلْ جَزَاء الْإِحْسَانِ إِلَّا الْإِحْسَانُ1 آيا پاداش نيکی جز نيکی است.

ادامه »

موضوعات: کلام نور  لینک ثابت



[چهارشنبه 1395-11-13] [ 07:32:00 ب.ظ ]





  با هر گناهي که انسان انجام مي دهد نقطه سياهي بر دلش بجا مي ماند   ...

متن سخنرانی حجت الاسلام  موسویان:

حجت الاسلام موسویان: با هر گناهي که انسان انجام مي دهد نقطه سياهي بر دلش بجا مي ماند
هر چقدر ما به ياد امام زمان باشيم، او هم به ياد ما است. بلکه او به ياد ماست که ما به ياد او هستيم.
تا که از جانب معشوق نباشد کششي، کوشش عاشق بيچاره به جايي نرسد.
شخصي به امام رضا عليه السلام عرض کرد: آيا شما ما را دوست داريد؟ حضرت فرمودند: فنظر علي قلبک؛ به قلبت نگاه کن. اگر در قلبت ما را دوست داري بدان ما هم تو را دوست داريم. نشان دوست داشتن حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف اين است که هر کس هر ـنچه دوست دارد به زبانش جاري مي کند.
 
عاقبت به خیری 
يکي از مسائلي که قرآن شريف مطرح مي کند مسئله عاقبت است که مسئله بسيار مهمي است که خداوند مي فرمايد: عاقبت در آخر کار براي متقّين است کساني که درست مي انديشند و درست زندگي مي کنند. پيامبر اکرم صل الله عليه و آله مي فرمايند: اگر براي امّتم سخت نبود براي طلب و دعا محور قرار مي دادم. اللّهُمَّ اجْعَلْ عَواقِبَ امُورِنا خَيْراً؛ خدايا آخر و عاقبت کارهاي ما را ختم به خير کن. امام علي عليه السلام مکرر در قنوت نمازشان مي فرمودند: خدايا عاقبتم را به خير کن. امام سجاد عليه السلام روز عاشورا به سيدالشهدا علیه السلام عرض کردند مطلبي را برايم بگوييد که بسيار حائز اهميت باشد. حضرت فرمودند: عاقبت به خيري. عاقبت به شرّي در مقابل بسيار بد است و به سن و سال مربوط نمي شود. درکربلا امام حسين عليه السلام از حضرت قاسم عليه السلام پرسيدند: مرگ در ذائقه تو چگونه است؟ فرمود : احلي من العسل1
 
چهار شرط عاقبت به خیری در کلام امام سجاد علیه السلام
امام سجاد عليه السلام مي فرمايند: وَ کانَ مِنْ دُعَائِهِ عليه‌السلام بِخَوَاتِمِ الْخَيرِ 2 امام سجاد عليه السلام براي کساني که مي خواهند عاقبت به خير شوند چهار شرط بيان کرده است:
 
شرط اول: استفاده درست از لحظات عمر  
اول اگر کسي مي خواهد عاقبت به خير شود بايد از لحظات زندگي اش استفاده کرده باشد. ايشان يک  عبارت در يکي از دعاهايشان دارند که مي فرمايند: الهي عَمِّرْنِي مَا كَانَ عُمُرِي بِذْلَةً فِي طَاعَتِكَ فَإِذَا كَانَ عُمُرِي مَرْتَعاً لِلشَّيْطَانِ فَاقْبِضْنِي إِلَيْک؛ 3 خداوند حال که با تو صحيت مي کنم عمر خود را درست خرج مي کنم اگر قرار باشد عمر من چرا گاه شيطان باشد مرگ مرا برسان. امام صادق عليه السلام مي فرمايند: مَنِ استَوى يَوماهُ فهُو مَغبونٌ 4 هر كه دو روزش برابر باشد، ضرر کرده است
امام علي عليه السلام مي فرمايند: بعضي در طول عمر فرصت هايي دارند که آن را مي سوزانند. قران مي فرمايد: وَالْعَصْرِ ، إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِي خُسْرٍ5 قسم به چکيده عالم که انسان در ضرر است. امام علي عليه السلام مي فرمايند: همانگونه که عمرتان طي مي شود از عمر اصلي شما کم مي شود و مرگ به شما نزديک مي شود و نيز مي فرمايند: انسان ديکته مي کند که بر او چه گذشت. از يکي از بزرگان پرسيدند اگر برگرديد به دنيا چه مي کنيد؟ ايشان فرمودند: من در اين عمري که از خدا گرفتم روز دو بار زيارت عاشورا را با صد سلام وصد لعن خواندم  ولي پشيمانم که چرا روزي چهار بار نخواندم.    
                           شيعه مرتضي علي عمر تلف نميکند           از لحظات و فرصتش صرف نظر نميکند
                           تا نرسيده مرگ تو توبه کن از گناه خويش       مرگ و عجل فرا رسد توبه اثر نميکند
حضرت سيدالشهدا مي تواند خسارت هاي عمر انسان را جبران کند. مثل رسول ترک که با امام حسين عليه السلام معامله کردند. ایشان مبدل السيئات بالحسنات است.
 

ادامه »

موضوعات: کلام نور  لینک ثابت



 [ 07:28:00 ب.ظ ]





  دشمن به انتظار نشسته تا ضربه خود را بزند   ...

سخنان حاج منصور ارضی:

 

دشمن به انتظار نشسته تا ضربه خود را بزند
اَعُوذُ بِاللّهِ منَ الشّیطانِ الرَّجیم
بِسْمِ ٱللّهِ ٱلرَّحْمنِ ٱلرَّحِیمِ
الْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ اَلْحَمْدُ لِلّهِ بِجَمیعِ مَحامِدِهِ کُلِّهَا عَلی جَمیعِ نِعَمِهِ کُلِّها
فرازی از دعای جوشن صغیر:
 اِلهى وَکَمْ مِنْ باغٍ بَغانى بِمَکایِدِهِ وَنَصَبَ لى اَشْراکَ مَصایِدِهِ llوَوَکَّلَ بى تَفَقُّدَ رِعایَتِهِ واَضبَاءَ اِلَىَّ اِضْباَّءَ السَّبُعِ لِطَریدَتِهِ انْتِظاراً لاِنْتِهازِ فُرْصَتِهِ وَهُوَ یُظْهِرُ بَشاشَةَ الْمَلَقِ وَیَبْسُطُ لى وَجْهاً غَیْرَ طَلِقٍ فَلَمّا رَاَیْتَ دَغَلَ سَریرَتِهِ وَقُبْحَ مَا انْطَوى عَلَیْهِ لِشَریکِهِ فى مِلَّتِهِ واَصْبَحَ مُجْلِباً لى فى بَغْیِهِ اَرْکَسْتَهُ لاُِمِّ رَاْسِهِ واَتَیْتَ بُنْیانَهُ مِنْ اَساسِهِ فَصَرَعْتَهُ فى زُبْیَتِهِ وَرَدَّیْتَهُ فى مَهْوى حُفْرَتِهِ وَجَعَلْتَ خَدَّهُ طَبَقاً لِتُرابِ رِجْلِهِ 
 
 خدایا چه بسیار متجاوزى که با نیرنگ هایش به من ستم کرد، و دام هاى شکارگیرش را در راهم نهاد، و توجه جستجوگرانه اش را بر من گماشت،( مرا به فرستی که خود ایجاد کرده سپرده است) و در کمین من نشست همچون کمین گذاردن درنده اى براى شکار خویش براى به دست آوردن فرصت مناسب درحالیکه درحالی که خوشرویى چاپلوسانه نشان داده و ب ه سختى گشاده رویى می‌نمود پس چون حیله گرى نهادش، و زشتی پندار نهفته اش را آن هم بر زیان هم کیشش مشاهده نمودى درحالى که سپیده می‌کرد به امید آنکه در ستمش بر من هجوم آورد پس تو او را سرنگون ساختى و ریشه اش را از بیخ وبن برکندى، و او را در چاهى که براى من کنده بود و در ژرفاى گودالش در انداختى، و گونه اش را همپاى خاک پایش قرار دادى
 
هرکس در هر موقعیت و زمانی شاکر نباشد بعد از آن موقعیت همیشه خسارت می‌بیند

خلقت بنده بر مبنای شکر گذاشته شده و بعضی بزرگان مثل علما ما اینگونه نقل میکنند. وقتی شما فطرت پاک دارید همانطور که قرآن اشاره میکنند مبنای خلقت و ورود و خروج  به این عالم بر شکر نهاده شده است. در بندگی شکر بالاترین مقام است جالب توجه اینکه در زیارت عاشورا به آخرین مقامی که اشاره می‌شود حمدشاکرین است ، حالا هرکس در هر موقعیت و زمانی شاکر نباشد بعد از آن موقعیت همیشه خسارت می‌بیند. ولی حمداکثر ما بر مبنای مصیبتها و مشکلات است ،یا برای رفع مصیبت و یا مصیبتی که به ما نرسیده است. مثلاً الحمدلله برای خراب نشدن خانه در زلزله، الحمدلله برای آتش نگرفتن مغازه ، ولی جای دیگه که این مصائب وارد شده است،کس دیگرکه دچارشده است اکثراً این گونه حمد می‌کنیم ولی کسانی که  متنبه هستند و در مسیر الهی قدم بر می‌دارندحمد شکر میگویند، یعنی حمدی که علاوه بر حال بر گذشته و آینده نیز تاثیر دارد ، چون ما هم گذشته و هم آینده مشکل داریم همانطور که در سوره فتح بیان می‌شود “لِیَغْفِرَ لَکَ اللَّهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِکَ وَمَا تَأَخَّرَ وَیُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَیْکَ وَیَهْدِیَکَ صِرَاطًا مُسْتَقِیمًا” تا خداوند از گناه گذشته و آینده تو درگذرد و نعمت‏ خود را بر تو تمام گرداند و تو را به راهى راست هدایت کند. بعضی‌ها در هر آن توجه شان بر این است که شاکر باشد مثلاً در زمان خواندن دعای توسل، یا دعای کمیل چون می‌گوید “وَ أَنْ تُوزِعَنِی شُکْرَکَ وَ أَنْ تُلْهِمَنِی ذِکْرَکَ” خداوندا  سپاس خود را نصیب من کن، و یادت را به من الهام نما… این نگاه خیلی مهم است.

ادامه »

موضوعات: آسیب های اجتماعی  لینک ثابت



 [ 10:00:00 ق.ظ ]





  تشکر از پدر و مادر،شکرگزاری از خداوند است   ...

متن سخنرانی حجت الاسلام علی آبادی:

حجت الاسلام علی آبادی:
 
اهل بیت(ع) اساس دین هستند
 
امام باقر علیه السلام فرمودند: بنى الاسلام على خمسة اشياء، على الصلوة و الزكاة و الحج و الصوم و الولايه1
اسـلام روى پنج پايه نهاده شده : نماز و زكات و روزه و حج و ولايت (در روز غدير خم يا در عالم ميثاق ) فرياد زده شد، براى هيچ چيز ديگر فرياد زده نشد.
اساس دین ولایت اهل بیت علیه السلام است، امیرالمومنین علیه السلام فرمودند: اهل بیت اساس دین و ستون های اعتقاد و یقین هستند.
ما می بینیم که بعضی از دستورات دین را خداوند تأکید بیشتری کرده است.  
آیت الله بهجت می فرمودند: در دین گاهی تصور می کنیم راهی که ما را به خدا می رساند مواردی است که اهل بیت علیه السلام به ما نگفتند. در صورتیکه راه رسیدن به خدا همان چیزیست که پیامبر صلی الله علیه و آله بر روی منبر می گفتند و هر جا که بیشتر تأکید کردند نشان می دهد ان فعل بیشتر ما را به اهل بیت علیه السلام و خدا و اساس دین می رساند. پس در دستورات دین خداوند به هر چیزی که بیشتر تأکید کرده است نشان دهنده ی این است که ان فعل ما را زودتر و نزدیک تر به اهل بیت علیه السلام می رساند. 
گاهی این تأکیدات آنقدر زیاد می شود که می شود تجلی ولایت و میشود آینه ی ولایت نما به همین خاطر ان معامله ای را که خداوند با اهل بیت می کند با آن کارها هم ان معامله را انجام میدهد یعنی اگر ولایت اهل بیت یک خط قرمز عبور نکردنیست این تجلیات هم آنطور میشود. مثلأ در جوارح ما قلب تجلی ولایت است. لذا در حدیثی از امام صادق علیه السلام داریم القلب حرم الله فلا تسکن حرم الله غیر الله2
افعال و رفتار ما بر نماز استوار است، در زیارتنامه می خوانیم : السلام علیک یا عمود الدین که عمود دین حضرت علی علیه السلام است. آقا امیرالمومنین علیه السلام در وصیت نامه ی خود به امام حسن و امام حسین علیه السلام می فرمایند: الله الله فى الصلاه فانه خير العمل وانها عمود دينكم: از خدا بترسيد، از خدا بترسيد درباره نماز، زيرا كه نماز ستون دين شماست. 
 
تشکر از پدرمادر شکر گزاری از خداوند است
امام صادق (علیه السلام) فرمود: من وَجَدَ بَردَ حُبِّنا عَلی قَلبِهِ، فَلیَکثُرِ الدُّعاءَ لاُمِّهِ3
 هر کس که نسیم دل فروز محبت ما (اهل بیت) را در قلبش دریابد، پس بر دامن پاک مادرش دعا کند. 
وجود پدر و مادر میشوند تجلی و ملاک برای ولایت لذا شما می بینید در قران خداوند 4 بار فرموده است: وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً و جالب این است که قبل از هر چهار بار این جمله فرموده است خدای این عالم من هستم و به من شرک نورزید یعنی بعد از بیان توحید، بلافاصله نام پدرمادر را می آورد. منظور از این احسان احترامی است که با تمام وجود باشد.
 
 امام رضا علیه السلام می فرمایند: «اِنَّ اللّهَ عَزَّ وَ جَلَّ اَمَرَ بِثَلاثَةٍ مَقرُونٍ بِها ثَلاثَةٌ أُخری:اَمَرَ بِالصَّلاةِ وَ الزَّکاةِ فَمَن صَلیّ وَ لَم یُزَکِّ لَم تُقبَل مِنهُ صَلاتُهُ، وَ اَمَرَ بِالشُّکرِ لَهُ وَ لِلوالِدَینِ فَمَن لَم یَشکُر والِدَیهِ لَم یَشکُرِ اللّهَ، وَ اَمَرَ بِاتِّقاءِ اللّهِ وَ صِلَةِ الرَّحِمِ، فَمَن لَم یَصِل رَحِمَهُ لَم یَتَّقِ اللّه عَزَّ وَ جَلَّ.»4
خداوند به سه چیز امر کرده که آنها را با سه چیز دیگر مقرون نموده است: به نماز و زکات امر کرده پس اگر کسی نماز بخواند و زکات ندهد، نمازش پذیرفته نمی شود. و به سپاس خود و سپاس والدین امر فرموده پس اگر کسی پدر و مادرش را سپاس نگوید، خدا را سپاس نگفته است. و به تقوی و صله رحم امر کرده پس اگر کسی صله رحم نکند، از خدا نترسیده است.
به همین خاطر اگر ما از پدر و مادر خود شکرگزاری و تشکر نکنیم، خدا را هم شکر نکرده ایم. 
 
امام زينُ العابدين عليه السلام : جاءَ رَجلٌ إلى النبيِّ صلى الله عليه و آله فقالَ : يا رسولَ اللّه ِما مِن عَمَلٍ قَبيحٍ إلّا قَد عَمِلتُهُ ، فهَل لِي مِن تَوبَةٍ ؟ فقالَ لهُ رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : فهَل مِن والِدَيكَ أحَدٌ حَيٌّ ؟ قالَ : أبي ، قالَ : فاذهَبْ فَبَرَّهُ . قالَ : فلَمّا ولّى ، قالَ رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : لَو كانَت اُمُّهُ!5
مردى خدمت پيامبر خدا صلى الله عليه و آله آمد و به ايشان عرض كرد: هيچ كار زشتى نيست كه نكرده باشم. آيا راه توبه و بازگشت برايم وجود دارد؟ حضرت فرمود : آيا از پدر و مادرت كسى زنده هست؟ عرض كردم: پدرم. فرمود: برو و به او نيكى كن. وقتى آن مرد رفت، رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: كاش مادرش زنده مى بود!
اگر انسان می خواهد توبه کند و با خود حساب و کتابی کند به خانه ی اهل بیت علیه السلام بیاید. حر هم نزد اباعبدالله علیه السلام امد و گفت: آیا من می توانم توبه کنم یا نه؟ 
امام صادق علیه السلام می فرمایند:6 هرکس به پدر و مادر خود به دیده غضب آلود بنگرد در صورتی که آن دو به او ستمی نیز کرده باشند خداوند نماز و عبادات و اعمال خیرش را نپذیرد.  

ادامه »

موضوعات: کلام نور  لینک ثابت



 [ 09:56:00 ق.ظ ]





  امروز شیاطین همواره بدنبال توطئه افکنی علیه جمهوری اسلامی هستند   ...

این مرجع عالیقدر با بیان اینکه در گذشته حکومت در دست سلاطین و پادشان بوده است و مردم نیز از این موضوع ناراحت بودند و علیه ظلم های رژیم ستم شاهی مقابله می کردند افزودند : جریان تحریم تنباکو و نهضت مشروطیت نمونه‌های بارز این اقدامات بوده که مردم علیه رژیم اقدام کردند؛ ولی مردم نتوانستند نتایج لازم را از این اقدامات بدست بیاورند. با بیان اینکه انقلاب اسلامی تنها انقلابی است که با پرچم اسلام توانست بر پادشاهان و سلاطین پیروز شود. انقلاب اسلامی عزت و قدرت را به مردم ایران هدیه داد و باید همیشه این انقلاب را زنده نگه‌داریم.

علامه مصباح یزدی در جمع بیش از پنج هزار طلبه همایش حوزه انقلابی:

حوزه انقلابی بایستی آسیب ها را رصد کرده و اقدام مدبرانه و حکیمانه در برابر آن ها داشته باشد

این مرجع عالیقدر با بیان اینکه در گذشته حکومت در دست سلاطین و پادشان بوده است و مردم نیز از این موضوع ناراحت بودند و علیه ظلم های رژیم ستم شاهی مقابله می کردند افزودند : جریان تحریم تنباکو و نهضت مشروطیت نمونه‌های بارز این اقدامات بوده که مردم علیه رژیم اقدام کردند؛ ولی مردم نتوانستند نتایج لازم را از این اقدامات بدست بیاورند. با بیان اینکه انقلاب اسلامی تنها انقلابی است که با پرچم اسلام توانست بر پادشاهان و سلاطین پیروز شود. انقلاب اسلامی عزت و قدرت را به مردم ایران هدیه داد و باید همیشه این انقلاب را زنده نگه‌داریم.

علامه مصباح یزدی با بیان اینکه یکی دیگر از رسالت های حوزه نگرانی نسبت به مخاطرات است، بیان کرد: حوزه انقلابی بایستی آسیب ها را همیشه رصد کرده و اقدام مدبرانه و حکیمانه در برابر آن ها داشته باشد.
 
آیت الله محمد تقی مصباح یزدی در همایش حوزه انقلابی و رسالت های آن که 7 بهمن ماه با حضور بیش از پنج هزار طلبه در مصلای قدس قم برگزار شد  با بیان اینکه این همایش با هدف تحقق مطالبات رهبر معظم انقلاب  برگزار شده است، اظهار کرد: انقلابی ماندن  یعنی اینکه فرهنگ انقلابی را حفظ کنیم و  آن را پرورش دهیم و صادر کنیم.
 
 

وی با بیان اینکه یکی دیگر از رسالت های حوزه نگرانی  نسبت به مخاطرات است، بیان کرد:  

حوزه انقلابی بایستی آسیب ها را همیشه رصد کرده و اقدام مدبرانه و حکیمانه در برابر آن ها داشته باشد.

ادامه »

موضوعات: در محضر علما  لینک ثابت



[سه شنبه 1395-11-12] [ 09:20:00 ب.ظ ]





  خدا مي تواند سخت ترين هاي عالم را انجام دهد   ...

متن سخنرانی حجت الاسلام سعیدیان:

حجت الاسلام سعیدیان

مقام تفویض
بزرگترين مقام در سير و سلوک و عرفان که هر کسي به اين مقام نائل نمي شود و رسيدن به اين مقام تنها براي اولياي الهي  و مقرّبين در گاه حق ميسر است مقام تفويض است. تفويض به معني واگذاري امور به خدا است. اين واگذاري نبايد همراه با اعتراض باشد بلکه بايد هرچه خداوند براي ما و زندگي ما مقدّر کرد، در هر حالتي الحمدالله علي کل حال بگوئیم و در هر حالتي شاکر باشيم. 
 سخت است که انسان به قدري خدا باور شده باشد که تمام مقدرات او را بپذيرد و اين بالاترين مرحله عرفان است. وقتي طلبه ها وارد حوزه مي شوند اولين روايتي که به آنها ياد داده مي شود اين است أوّلُ العلم مَعرفةُ الجَبّار و آخرُ العلم تَفويضُ الأمر اليه1 اول علم اين است که اول خدا را بشناسيد و بعد از شناخت خدا انسان بگويد خدايا هر چه براي من مي پسندي خير است. حال بايد ديد چه مقدماتي لازم است تا انسان به اين جایگاه برسد. در دعاهاي مختلف از جمله دعاي امام حسين علیه السلام آمده است که از خدا مي خواست اللّهم اِنّي اسْلَمْتُ نَفسِي اليکَ و وجَّهْتُ وَجْهي اِلَيکَ و فَوَّضْتُ أمـرِي اِلَيکَ2 خدايا همه امورم را به سوي تو تفويض ميکنم و تسليم تو هستم و روي من تنها به سوي توست و چشم اميدي به غير ندارم.
 
مقدمات رسيدن به مقام تفويض
اول: باور قادر بودن خدا
اولين مقدمه اين است که انسان توانايي خدا را باور کند. يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْديهِمْ3  مسئله مهم اين است که همه ما مي دانيم خدا مي بيند و به اين مسئله علم داريم ولي باور نداريم. اگر انسان باور داشته باشد خدا مي بيند معصيت نمي کند. خداوند مي فرمايد يهوديان مي گويند يدلله مغلولا قلّت ايديهم بل يدان مبسوطه دست خدا بسته است. در صورتي که دست خودشان بسته است و خدا مي تواند هر کاري انجام بدهد. کسي که مي تواند همه امور را به دست بگيرد خداست. اين باور به آساني در کلیات احاديث قدسي از مرحوم شیخ عاملي رحمه الله علیه روايت شده است که مي فرمايند: گاهي خداوند در عرش به حال بندگانش تاسّف مي خورد. خدايي که به بنده اش مي گويد فقط از من بخواهيد ولي بنده به هر دري مي زند و در آخر کار به سمت خدا مي آيد. شخصي به حرم امام رضا عليه السلام رفت و حاجتي داشت. وارد حرم شد و حاجت خود را گفت در مکاشفه حضرت را ديد و ايشان فرمودند: هر وقت اميدت از همه بريده مي شود به در خانه ما مي آيي؟ خدا مي تواند سخت ترين هاي عالم را انجام دهد. 
 
دوم: مقدمه باور محبّت خدا به انسان
دومين نکته اين است که خدا براي بنده اش بد نمي خواهد. اين دو مسئله بايد ضميمه هم شوند تا انسان به مقام تفويض برسد. خداوند مي فرمايد محبّت مادر در مقابل محبّت من به سان قطره است در مقابل دريا. گاهي انسان چيزي از خدا مي خواهد که به او نمي دهد و براي بنده اش سخت مي گيرد و اين تنها به خاطر اين است که آنچه خواسته به صلاحش نيست گاهي نگاه ما به مقدّرات الهي بد است و اگر نه خدا براي بنده اش بد نمي خواهد. اگر کسي بخواهد انسان را از مسير خدا و ائمه دور کند خائن است. وَ تَعاوَنوا عَلَى البِرِّ وَ التَّقوى وَ لا تَعاوَنوا عَلَى الإِثمِ وَ العُدوانِ4  يک حديث قدسي مي فرمايد: براي خوبي به ديگران کم کنيد نه براي بدي. مثل اينکه پدري براي فرزندي که اعتياد دارد مواد مخدر تهيه کند.
امام رضا عليه السلام هم براي کسي که مشروب خوار است اسباب گناه محيّا نمي کند. نبايد هر صحبتي را به ائمه منتسب کرد درست است که گاهي محبّت آنها به نگاه ما محروميت است. مادري که غضب مي کند به فرزندش مي گويد اين غضب من بهتر از محبّت بي پايه و اساس ديگران است و دلسوز فرزندش است. خدايي که گاهي سخت مي گيرد همان خدايي است که از مادر دلسوزتر است. زماني انسان در زندگي دنيوي و اخروي برنده است که نگاهش به خدا اينگونه باشد که طبق حديث قدسي خداوند مي فرمايد:  أَنَا عِنْدَ ظَنِّ عَبْدِي بِي، إِنْ ظَنَّ خَيْرًا فَلَهُ، وَإِنْ ظَنَّ شَرًّا فَلَهُ من به نگاه بنده ام به خود مي بالم  اگر مي گويد توجه خدا به من نيست.
بايد نگاه انسان به خدا درست باشد. شخصي نزد امام صادق عليه السلام رفته وعرض کرد من فقيرم. حضرت فرمود: تو ثروتمندي. و دو بار ديگر گفت من فقيرم . حضرت فرمودند: تو ثروتمندي . اگر به شما صد هزار سکه داده شود محبّت امام علي عليه السلام را کنار مي گذاري؟ گفت: نه. حضرت فرمود: اگر تمام دنيا را به تو بدهند حسين عليه السلام را کنار مي گذاري؟ گفت: نه . امام صادق عليه السلام فرمودند: تو چيزي داري که حتي قيمت گذاشتني نيست. پس تو ثروتمندي. دارا ترين انسانها کسي است که چيزي داشته باشد که نشود قيمت گذاشت. کسي که هنگام مرگ امام علي عليه السلام به او لبخند بزند برنده است نه کسي که امام علي عليه السلام به او غضب کند.
خداوند مي فرمايد: اگر بنده ام به من بد نگاه کند فکر می کند من بد برايش مي خواهم؟ اين مقياس دنياست. گاهي انسان براي رسيدن به خواسته خود به قدري تلاش مي کند که بعد از رسيدن آن ضربه سنگيني مي خورد و در می یابد نباید این اندازه به تکاپو می افتاد. انسان بايد به درجه اي برسد که سيدالشهدا رسيد و فرمود وجَّهْتُ وَجْهي اِلَيکَ زماني که انسان به خدا يقين پيدا کند و ايمان بياورد که او قادر به انجام هر کاري است خود را به خدا واگذار کرده است. انسان چون اين دو را باهم ندارد به مقام تفويض نمي رسد. گاهي خدا بر انسان سخت مي گيرد تا نگاه بنده اش نسبت به خود را ببيند. 

ادامه »

موضوعات: کلام نور  لینک ثابت



 [ 08:05:00 ب.ظ ]





  نگاهی به ترجمه‌های قرآن قبل از پیروزی انقلاب اسلامی   ...

نگاهی به ترجمه‌های قرآن قبل از پیروزی انقلاب اسلامی

با گسترش دین مبین اسلام به سرزمین‌های غیرعربی به ویژه استقبال ایرانیان از این آئین نوظهور، احساس نیاز به آگاهی و شناخت از قرآن کریم در میان فرهیحتگان فارسی زبان افزایش یافت تا جایی که گروهی از سلمان فارسی درخواست ترجمه سوره حمد را کردند و وی نیز این سوره را برای آنها به فارسی ترجمه کرد.
محمدعلی کوشا، منتقد و مترجم قرآن در این نوشتار گذری بر ترجمه‌های قرآن در قرون مختلف داشته است که متن آن به شرح ذیل است:

در قرن چهارم به تقاضای منصور بن نوح سامانی و به اذن و فتوای دانشمندان بخارا، سمرقند و بلخ به استناد آیه ۴ سوره «ابراهیم» ترجمه‌ای رسمی از تفسیر طبری همراه با ترجمه آیات قرآن انجام شد. پس از آن در گوشه و کنار سرزمین فارسی زبان‌ها، ترجمه‌هایی تحت اللفظی نگاشته شد که تعدادی از آنها به صورت ناتمام بر جای مانده و نسخه‌هایی از آنها با نام‌های گوناگون در کتابخانه‌های جهان نگهداری می‌شود.
بررسی تعدادی از نسخه‌های کهن ترجمه فارسی نشان می‌دهد که مترجمان آنها تسلط کافی در ترجمه نداشته‌اند و تنها به برگردان واژه به واژه اکتفا کرده‌اند؛ به گونه‌ای که بیشتر این ترجمه‌ها برای فارسی‌زبان‌ها نیز چندان مفهوم و قابل استفاده نیست. از این رو از زمان ما از نظر تاریخ تطور زبان فارسی و رسم الخط چنین آثاری از اهمیت ویژه‌ای برخوردار هستند و هیچ مترجم و محققی که انگیزه ترجمه‌ای استوار از قرآن داشته باشد بی‌نیاز از مطالعه و بررسی آنها نیست.
در قرن پنجم هجری که فن ترجمه و تفسیر قرآن رونق بیشتری یافته بود، شاهفور بن طاهر اسفراینی اثری خلق کرد و آن را «تاج التراجم فی تفسیر القرآن للاعاجم» نامگذاری کرد. این ترجمه و تفسیر که در نوع خود کم‌نظیر است، مبنا و مشوقی برای دیگر مترجمان بعد از خود شد. وی با ارائه چنین اثری، ترجمه تحت اللفظی را نادیده گرفت و پایه‌گذار ترجمه تطبیقی در محدوده زبان رایج زمان خود شد و این کار وی سبب شد که در ترجمه قرآن به زبان فارسی تغییری زیادی رخ دهدy تغییری که قرن‌های متوالی مترجمان و مفسران را پایبند و مشغول خود کرد.
در قرن ششم چند ترجمه و تفسیر قرآن به زبان فارسی ارائه شد که می‌توان گفت؛ این آثار دوران شکوفایی ترجمه قرآن را به مرحله قابل قبولی رسانده است، تفسیر سورآبادی، تفسیر ابوالفتوح رازی، تفسیر کشف‌الاسرار میبدی و ترجمه تفسیر نسفی که هر یک همراه با ترجمه آیات بوده و علاوه بر بسط فرهنگ قرآن رونق‌افزای زبان فارسی نیز شده است.
در قرن دهم از میان ترجمه‌های آن عصر تنها دو اثر از اهمیت اندکی برخوردار است، تفسیر مواهب علّیّه از ملاحسین واعظ کاشفی و تفسیر منهج الصادقین از ملا فتح الله کاشانی. اما تفسیر گازر در اواخر قرن هشتم به وسیله حسین جرجانی تألیف شده و خلاصه و بازنوشته تفسیر ابوالفتوح رازی به شمار می‌رود.
در قرن دوازدهم که زبان فارسی در شبه قاره هند، شکوفایی خاصی یافته بود، ترجمه دقیقی در تاریخ ترجمه پا به عرصه ظهور نهاد. این اثر به قلم شاه ولی الله دهلوی با عنوان ترجمه دهلوی شهرت یافت. این ترجمه در سبک و شیوه خود حد وسط تطبیقی و تحت اللفظی است و ساختار این اثر شباهت به ترجمه‌های کهن فارسی دارد و در حوزه معنایی و واژگانی از استقلال ویژه‌ای برخوردار است.
در سال‌های پایانی قرن سیزدهم، میرزا طاهر مستوفی کاشانی معروف به بصیرالملک ترجمه‌ای از قرآن کریم ارائه کرد که به ترجمه بصیرالملک مشهور شد. این ترجمه در سال ۱۳۴۴ شمسی از سوی انتشارات حسین علمی به چاپ رسید و چندین بار نیز به صورت چاپ سنگی منتشر شده است.
در قرن چهاردهم جهشی عمیق در رابطه با ترجمه‌های قرآن به وجود آمد که تاکنون ادامه داشته است و انتظار می‌رود در آینده نیز همچنان شاهد شکوفایی این ترجمه‌ها باشیم. نخستین کسی که این حرکت ارزشمند فرهنگی را آغاز کرد، مرحوم شیخ مهدی الهی قمشه‌ای بود که ترجمه وی از قرآن کریم به دلیل رانی در نثر و آمیختگی با تفسیر کوتاه و از طرفی چشم‌پوشی از حق التألیف در طی بیش از پنجاه سال تاکنون، پرشمارگان‌ترین ترجمه قرآن را در ایران به خود اختصاص داده است، هر چند که لغزش‌های ترجمه آن در مقایسه با ترجمه‌های دیگر بالاترین رقم را دارا است.
 
پس از این ترجمه، ترجمه ابوالقاسم پاینده با نثری فخیم و استوار منتشر شد و مورد توجه قرار گرفت. پس از آن ترجمه زین العابدین رهنما همراه با توضیحاتی در پانوشت ارائه شد. این دو ترجمه را می‌توان روان‌ترین و خوشخوان‌ترین ترجمه‌های پیش از انقلاب اسلامی به شمار آورد.
البته ترجمه تفسری سیدعلی نقی فیض الاسلام را نیز از جمله ترجمه‌های مورد توجه پیش از انقلاب اسلامی باید محسوب کرد که در سال ۱۳۸۸ هجری قمری برابر با ۱۳۴۸ شمسی برای نخستین بار با عنوان ترجمه و تفسیر قرآن عظیم به خط طاهر خوشنویس در شمارگان سی هزار مجلد به صورت دوره سه جلدی چاپ شد و مورد استقبال قرار گرفت و پس از آن تاکنون بارها تجدید شده است.
پس از پیروزی انقلاب نیز ترجمه قرآن رونق به سزایی یافت و ترجمه‌های فراوانی منتشر شد طبیعی است که همه آنها در یک سطح نیستند و هر یک دارای ویژگی‌هایی هستند که باید مورد نقد و بررسی قرار گیرند.
 
منبع:ایکنا

 
 
موضوعات: کلام نور  لینک ثابت



 [ 08:00:00 ب.ظ ]





  آیا سرنوشت ما از قبل نوشته شده یا سرنوشت راخودمان میسازیم؟   ...
سرنوشت و تقدیر یکی از موضوعاتی است که همواره انسان ها در مورد آن بحث می کنند.در این باره باید گفت سرنوشت را خودمان می سازیم اما عواملی تکوینی هم موثرند. ولی ما به اندازه تکلیفی که در همین غالب داریم، اگر خوب انجامش بدهیم حق و پاداش خود را می گیریم.
 
مثلا فردی میتواند با عمل به تکلیف در وسع خود به درجه بهشت پیامبران برسد.
 
قرآن کریم نیز به موضوع سرنوشت و تقدیر انسان توجه فراوانی دارد و بارها به آن اشاره دارد آیات زیادی در آن وجود دارد.
 
به عنوان مثال خداوند در سوره توبة در این باره می فرماید:
 
ذَٰلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ لَمْ يَكُ مُغَيِّرًا نِّعْمَةً أَنْعَمَهَا عَلَىٰ قَوْمٍ حَتَّىٰ يُغَيِّرُوا مَا بِأَنفُسِهِمْ وَأَنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ 
 
 ﺍﻳﻦ  ﻛﻴﻔﺮ ﺳﺨﺖ  ﺑﻪ ﺳﺒﺐ ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺧﺪﺍ ﺑﺮ ﺁﻥ ﻧﻴﺴﺖ ﻧﻌﻤﺘﻰ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻗﻮﻣﻰ ﻋﻄﺎ ﻛﺮﺩﻩ ﺑﻪ ﻋﺬﺍﺏ ﻭ ﻧﻘﻤﺖ ﺗﻐﻴﻴﺮ ﺩﻫﺪ ﺗﺎ ﺯﻣﺎﻧﻰ ﻛﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﺁﻧﭽﻪ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺧﻮﺩ  ﺍﺯ ﻋﻘﺎﻳﺪ ﺣق ، ﺣﺎﻟﺎﺕ ﭘﺎﻙ ﻭ ﺍﺧﻠﺎﻕ ﺣﺴﻨﻪ ﺍﻯ ﻛﻪ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﺑﻪ ﻛﻔﺮ ، ﺷﺮﻙ ، ﻋﺼﻴﺎﻥ ﻭ ﮔﻨﺎﻩ ﺗﻐﻴﻴﺮ ﺩﻫﻨﺪ ؛ ﻭ ﻳﻘﻴﻨﺎ ﺧﺪﺍ ﺷﻨﻮﺍ ﻭ ﺩﺍﻧﺎﺳﺖ .
 
و یا خداوند بازهم در این باره در سوره ابراهیم می فرماید:
 
لَهُ مُعَقِّبَاتٌ مِّن بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ يَحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّىٰ يُغَيِّرُوا مَا بِأَنفُسِهِمْ وَإِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِقَوْمٍ سُوءًا فَلَا مَرَدَّ لَهُ وَمَا لَهُم مِّن دُونِهِ مِن وَالٍ 
 
 ﺑﺮﺍﻯ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺍﺯ ﭘﻴﺶ ﺭﻭ ﻭ ﭘﺸﺖ ﺳﺮ ، ﻣﺎﻣﻮﺭﺍﻧﻰ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﺧﺪﺍ ﺍﺯ ﺁﺳﻴﺐ ﻫﺎ ﻭ ﮔﺰﻧﺪﻫﺎ ﺣﻔﻆ ﻣﻰ  ﻛﻨﻨﺪ . ﻳﻘﻴﻨﺎ ﺧﺪﺍ ﺳﺮﻧﻮﺷﺖ ﻫﻴﭻ ﻣﻠﺘﻰ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺳﻮﻯ ﺑﻠﺎ ، ﻧﻜﺒﺖ ، ﺷﻜﺴﺖ ﻭ ﺷﻘﺎﻭﺕ ﺗﻐﻴﻴﺮ ﻧﻤﻰ  ﺩﻫﺪ ﺗﺎ ﺁﻧﻜﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﺁﻧﭽﻪ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺻﻔﺎﺕ ﺧﻮﺏ ﻭ ﺭﻓﺘﺎﺭﺷﺎﻳﺴﺘﻪ ﻭ ﭘﺴﻨﺪﻳﺪﻩ ﺩﺭ ﻭﺟﻮﺩﺷﺎﻥ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺭﺩ ﺑﻪ ﺯﺷﺘﻰ ﻫﺎ ﻭ ﮔﻨﺎﻩ ﺗﻐﻴﻴﺮ ﺩﻫﻨﺪ . ﻭ ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﻛﻪ ﺧﺪﺍ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﻣﻠﺘﻰ ﺁﺳﻴﺐ ﻭ ﮔﺰﻧﺪ ﺑﺨﻮﺍﻫﺪ ﺑﺮﺍﻯ ﺁﻥ ﺁﺳﻴﺐ ﻭ ﮔﺰﻧﺪ ﻫﻴﭻ ﺭﺍﻩ ﺑﺎﺯﮔﺸﺘﻰ ﻧﻴﺴﺖ ؛ ﺯﻳﺮﺍ ﺑﺮﺍﻯ ﺁﻧﺎﻥ ﺟﺰ ﺧﺪﺍ ﻫﻴﭻ ﻳﺎﻭﺭﻯ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ .
 
ما باید بدانیم که خداوند به عبادت ما نیاز ندارد.
 
ما برای سیر الی الله نیاز به نماز داریم.
 
چون برای رسیدن به درجه معرفت و شبیه شدن به خالق در بعضی صفات نیاز به صعود و عروج داریم و نماز نیز می تداند معراج مومن باشد.البته درجه نماز های افراد باهم فرق میکند. بندگی باید یاد گرفت و درک کرد. آنوقت است که همه چیز شیرین میشود.انسان می تواند با بندگی کردن سرنوشت خود را به بهترین شکل رقم بزند.
 
 
منبع : باشگاه خبرنگاران
موضوعات: روش درمانی  لینک ثابت



 [ 07:46:00 ب.ظ ]





  خداوند به اندازه عقل انسان به او مقام می دهد   ...

متن سخنرانی استاد اخوان:

استاد اخوان
 

محبت حاصل علم و دانش است

اینگونه پایمردی، استواری و محکم بودن مربوط به معرفتی است که کسی دارد و این معرفت هم خودش مقدماتی دارد؛ در یک شعری داریم

        از محبت خارها گل می شود    از محبت سرکه ها مُل می شود

 از محبت شیر موشی می شود    وز محبت دیو حوری می شود

     این محبت هم نتیجه دانش است   کی گزافه بر چنین تختی نشست

محبت همینطوری نمی روید بلکه حاصل علم و دانش است؛ آدمی تا مطلبی را نداند نمی تواند به او عشق بورزد. معرفت دینی داشتن به صورت ظاهری نیست.

نشستن در تنور

یک عده ای از خراسان به دیدن امام کاظم علیه السلام آمده بودند و یکی از آها به عنوان رئیس با حضرت صحبت می کرد و می گفت: مردم در خراسان منتظر شما هستند چرا در منزل نشسته اید اقدام و قیام کنید. حضرت فرمود: اینها که می گویی چه کسانی هستند؟ شخص پاسخ داد: اهالی خراسان و کمر بسته به خدمت شما هستند. حضرت فرمود: برو در تنور آتش بنشین. شخص امتناع کرد و گفت: مزاح می فرمایید.

همان لحظه هارون مکی از درب وارد شد، در همه روایات همین اسم آمده است، هارون مکی به داخل آمد در حالی که بند کفشش در دستش بود یعنی بی تکلف بود و نه اینکه بخواهد ادا در بیاورد. امام به او فرمود: هارون به تنور برو. هارون به تنور رفت و نشست و درب تنور را بست. امام به ادامه ی صحبتش با آن فرد خراسانی ادامه داد. آن شخص خیلی نگران هارون شد و رفت درب تنور را باز کرد اما دید هارون در آتش نشسته و با آتش بازی می کند. حضرت به هارون فرمود: بیا بیرون. از آتش بیرون آمد و خدمت امام نشست. حضرت رو به مرد خراسانی کرد و فرمود: چنین افرادی در خراسان هست؟ آن مرد گفت: نه تنها نیستند بلکه خودم هم چنین نیستم. این اطاعت پذیری حاصل معرفت است.

ادامه »

موضوعات: در محضر علما  لینک ثابت



[یکشنبه 1395-11-10] [ 10:25:00 ب.ظ ]





  شناخت حضرت زهرا   ...

استاد اخوان: شناخت حقیقی حضرت زهرا(س) در گرو درک شب قدر است

 

متن سخنرانی حجت الاسلام اخوان:

حجت الاسلام اخوان
 

کرامت امیرالمومنین(ع) به مرحوم علامه امینی

مرحوم علامه امینی فرمود: «وقتی کتاب الغدیر را مشغول بودم نیاز پیدا کردم به کتاب ” ألصّراطُ المُستقیم إلی مُستّحّقی ألتّقدیم” مرحوم نباطی1، متوجه شدم کسی در نجف این کتاب را دارد. به او رو زدم و بعد از مدتی سروکله زدن ایشان حاضر شد مرا تا آستانه ی اتاقش ببرد و آن را نشان دهد ولی گفت: نمی دهم به تو تا بمیری. خیلی دلم شکست به حرم مطهر امیرالمومنین علیه السلام می آمدم و می نشستم و به این نیت که ایشان لطف کند و خودش این کتاب را به من مرحمت کند، تا حدود یک ماه اینطور به حرم می آمدم. تا اینکه یک روز صحنه ی تکان دهنده ای دیدم، دو عرب وارد حرم شدند و یک مریض را می کشاندند و یکی از آنها گفت: یااباالحسن من دیگر نمی توانم، داروها را به طرف حرم پرت کردند و مریض را همانطور رها کردند. همه انتظار داشتند مریض بیافتد اما در کمال تعجب مریض ایستاد و شفایش را گرفت. خیلی به من برخورد که آنها اینطور بی ادبانه آمدند و حاجت هم گرفتند و منقلب شدم و گریه ام گرفت. در همان حالت خوابم برد و آقا را دیدم و حضرت پرسیدند؟ چه شده؟ ماجرا را برای حضرت گفتم. حضرت فرمود: ما شما را دوست داریم که اینجا بیایید و با ما حرف بزنید. گفتم: آقا می آیم اما کتاب را به من بده. حضرت فرمود: کتاب را برایت مقدر کرده ام اما نزد من بیا.
از حرم بیرون آمدم یک زنی را دیدم که یک سبد تخم مرغ برای فروش دستش بود، دستش را از زیر چادر بیرون آورد و گفت این فروشی است. دیدم همان کتاب است و آن را خریدم.»

ماجرایی عجیب در سفرهای مرحوم سلماسی

عاشورا برای خودش یک زمانی است آیا با از روز عاشورا درکی داشته ایم؟ یا فقط در زمانش بوده ایم؟ خاک کربلا در روز عاشورا خون می شود یعنی یک درکی دارد حال ما چطور؟ درکی داریم؟

مرحوم سلماسی2 انسانی عجیب بوده و ماجراهای عجیب و غریبی داشته است من جمله اینکه محرم سیدبحرالعلوم بوده و خیلی از اسرارش توسط ایشان گفته شده است. یک ماجرایی دارد خیلی مفصل است که از وقتی که در سال طاعون و وبا حرکت کرده از کاظمین آمده و به سامرا رفته تا آمده می رسد به اینکه ایران آمده و همدان و …

مرحوم سلماسی نقل می کند در مسافرت طولانی اش به جایی می رسد که پیرمردی در یک بیغوله ای بیتوته کرده، اول خیال کردم اهل ریاضتهای باطله است که برخی انجام می دهند و به جایی هم می رسند اما شرعی نیست. دیدم در کنارش یک کتاب فقه است و از او اذن گرفتم و کتاب را برداشتم دیدم کتاب فقه شیخ جعفر است، فهمیدم انسان متشرعی است از او پرسیدم شما با اینکه متشرع هستی چرا به اینجا آمده ای؟ ما در اسلام رهبانیت این چنین نداریم.

پیرمرد گفت درست است اما من پیر شده ام و در حال مرگ هستم، صاحب مکنت و مال بودم با ورثه صلح کرده ام و اذن گرفته ام که آخر عمری به این گوشه بیایم و مشغول عبادت شوم. از او پرسیدم در این مدت آیا توجه و عنایتی به شما شده است؟ چه بوده؟

گفت: بله از جانب سیدالشهدا علیه السلام به من منصب عنایت کرده اند. شبی مشغول عبادات بودم که دیدم عده ای از حیوانات سمت من می آیند که بعضی از آنها خطرناک بودند مثل پلنگ گرگ، در ابتدا خیلی ترسیدم اما آنها با فاصله ای از من نشستند. کمی دقت کردم دیدم جانواران اضداد کنار هم هستند مثل گرگ و میش، شغال و کبک. هرچه فکر کردم به نتیجه نرسیدم وقتی ماه را دیدم متوجه شدم ماه شب دهم است و شب عاشوراست. با خود گفتم شاید از من چیزی انتظار دارند، شروع کردم به زمزمه کردن با خودم و روضه سیدالشهدا علیه السلام آنچه بلد بودم خواندم، دیدم آنها در میان خودشان همهمه می کنند یعنی آنها در عالم حیوانیت خودشان به آن اندازه درک داشتند. از آن سال تا به الان آن حیوانات در شب عاشورا به اینجا می آیند تا برای آنها روضه بخوانم.

درک کردن حد و اندازه

درک داشتن خیلی مهم است یک موقع انسان در یک شهر و موقعیتی قرار می گیرد اما از آن درک ندارد. رَحِمَ اللّه ُ امرَءً عَرَفَ قَدرَهُ3؛ مورد رحمت خدا قرار می گیرد کسی که حد و اندازه ی خودش را درک می کند. اما از خدا می خواهد که خدا کاری کند تا من شب قدر را درک کنم و منظور فقط حضور در شب قدر نیست، امام صادق علیه السلام می فرماید: هر کس به شناخت حقیقی فاطمه علیها السلام دست یابد، بی گمان شب قدر را درک کرده است.

جز ولیّ معصوم کسی نتوانسته قدر حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را درک کند؛ لذا هر کسی به اندازه ی خودش از شب قدر بهره و درکی دارد اما درک واقعی مخصوص ولیّ معصوم است.

ادامه »

موضوعات: در محضر علما  لینک ثابت



 [ 10:23:00 ب.ظ ]





  اگر ندانی لقمه ای حرام است و بخوری؟؟   ...

استاد فاطمی نیا: اگر ندانی لقمه ای حرام است و بخوری؛ اثر وضعی و سوء ندارد

 

متن سخنرانی استاد فاطمی نیا:

 

استاد فاطمی نیا
 

دامهای شیطان خیلی زیاد هستند

اَللَّهُمَّ اجْعَلْ مَا يُلْقِي الشَّيْطَانُ فِي رُوعِي مِنَ التَّمَنِّي وَ التَّظَنِّي وَ الْحَسَدِ ذِكْراً لِعَظَمَتِكَ1؛ روح دعا را در صحیفه سجادیه باید دریابیم جنبه تعلیمی دارد. “اجعل” در اینجا به معنای برگرداندن است؛ خدایا عوض کن آنچه را شیطان در باطن من القا می کند از تمنی، حسد و به ذکر عظمتت بدل کن. در لغت می نویسند “القا” در اصل پرت و انداختن اشیاست؛ القا کردن شیطان هم همین است مثل اینکه ما یک فکری را به فردی القا می کنیم و در او فکری را بوجود می آوریم.

دام شیطان یکی دوتا نیست و خیلی زیاد است گاهی وقتها آرزوهای بی جهت و غیرمعقول در انسان بوجود می آورد. شیطان تمنی ها و تظنی ها و حسد را به انسان القا می کند و سبب می شود انسان آرزوهای غیرمعقول کند یا گمانهای غیرمعقول؛ امام از خدا می خواهد اینهایی که شیطان به انسان القا می کند را تبدیل به ذکر درباب عظمت خدا کند.

عبادت همان تفکر در کار خداست

وَ تَفَكُّراً فِي قُدْرَتِكَ؛ و تفکر کنم در قدرتت؛ غزالی گفته است: حقیقت تفکر طلب یک علم غیربدیهی است کما اینکه فکر کنید آخرت باقی است و دنیا هم فانی است. این فکر را کند علم حاصل می شود به اینکه آخرت بهتر از دنیاست و او را وادار می کند برای عمل به آخرت. در حدیث داریم یک ساعت و قدری از وقت اگر انسان تفکر صحیح کند بهتر از 70 سال عبادت است که در آن تفکر نباشد.

از حضرت رضا علیه السلام: عبادت زیادی نماز و روزه نیست؛ عبادت همان تفکر در کار خداست. اینکه من از کجا آمده ام و به کجا می روم.

زمخشری در “ربیع الابرار” حکایت کرده: «نزدیک امام سجاد علیه السلام آبی گذاشته اند در وقت اورادش، دستش را در آب گذاشت تا وضو را شروع کند سرش را بلند کرد و به آسمان و ماه و ستاره ها نگاه کرد و در خلقت آنها فکر می کرد که برای چیست؟ در همین تفکرات بودند که صبح شد و موذن هم اذان گفت و دستشان در آب بود.» تفکر کردن هم عبادت است.

وَ تَدْبِيراً عَلَى عَدُوِّكَ‏؛ و اینکه چطور تدبیر کنم با دشمن منظور شیطان است. یعنی به جای افکار بیهوده اینها را در من قرار بده.

لزوم پرهیز از صب و ناسزا

وَ مَا أَجْرَى عَلَى لِسَانِي مِنْ لَفْظَةِ فُحْشٍ أَوْ هُجْرٍ أَوْ شَتْمِ عِرْضٍ أَوْ شَهَادَةِ بَاطِلٍ أَوِ اغْتِيَابِ مُؤْمِنٍ غَائِبٍ أَوْ سَبِّ حَاضِرٍ وَ مَا أَشْبَهَ ذَلِكَ‏ نُطْقاً بِالْحَمْدِ لَكَ؛ چیزهایی که شیطان بر زبان من جاری می کند از قبیل هر ناسزا و لغو و دشنام در آبرو، يا شهادت باطل، يا غيبت مؤمن غايب يا ناسزا به حاضران و از اين گونه را تبدیل کن به اینکه حمد تو را بر زبان جاری کنم.

صب و ناسزا خیلی بد است؛ امیرالمومنین علیه السلام اول مظلوم عالم است و با همه ی مظلومیتش اصحابش را صدا زد و فرمود: من دوست ندارم شما از ناسزاگویان باشید. اگر کسی کار بدی کرده شما کار بدش را بگویید.

ادامه »

موضوعات: در محضر علما  لینک ثابت



 [ 10:16:00 ب.ظ ]





  چه کسانی فتنه انگیز هستند؟؟؟   ...

حجت الاسلام پناهیان: افرادی که دم از عدم مبارزه با کفر و استکبار بزنند، فتنه انگیز هستند

 

متن سخنرانی حجت الاسلام احمد پناهیان:

حجت الاسلام احمد پناهیان

لزوم مقابله با مستکبر

امیرالمومنین علیه السلام می فرماید: به میدان نبرد بروید و بجنگید و اگر نتوانستید با زبان و بیانتان دفاع کنید و حرف بزنید؛ بدترین ویژگی که یک انسان می تواند داشته باشد این است که هر اتفاقی می افتد فقط تماشا کند و خودش را دخیل نداند. حدود 20 سالی هست که چنین اتفاقاتی(اعدام) در بحرین می افتد و وضعیت در بحرین ویژه و منحصر است و نوع مقاومت در بحرین هم مقاومت ویژه ای است و قابل مقایسه با سوریه و یمن و عراق نیست؛ همراهی جبهه انقلابی و مجاهد در بحرین تکلیف همه است حداقل با زبان می توان یاری رساند. جریان های جوان کشور که بیدار و هوشیار هستند باید همت و کمکی کنند.

بعضی از مومنین فقط تماشا می کنند!

خداوند در قرآن فرمود: لاَّ یَسْتَوِی الْقَاعِدُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ غَیْرُ أُوْلِی الضَّرَرِ1؛ یک عده ای از مومنین هستند که هزینه می دهند و عده ای دیگر از مومنین هزینه ای نمی دهند و دوست دارند مومنانه زندگی کنند و هزینه ای ندهند.

“الْقَاعِدُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ غَیْرُ أُوْلِی الضَّرَرِ” همان کسانی هستند که وقتی درب خانه حضرت زهرا سلام الله علیها را آتش زدند حاضر نشدند بیایند و دفاع کنند چون ضرر می کردند. حق را قائل بودند اما چون حکومت دست افراد دیگری بود ضرر می کردند بیایند کمک کنند.

یک عده هستند که فرزندانشان شهید شده اند اما عده ای دیگر هستند که در 8 سال دفاع مقدس هیچ ضرری ندیدند، مومن هم هستند اما نمی خواهند هیچ آسیبی ببینند. یازده میلیون در تشییع جنازه امام شرکت کردند؛ یکی از حرفهای محکمی که مسئولان به امام زدند این بود که بچه های مردم به جبهه نمی روند، 850 هزار نفر در طول دفاع مقدس در جبهه حاضر شدند و از این 11 میلیون نفر اگر فقط 5 میلیون نفرشان به جبهه می رفتند کار به قطعنامه نمی رسید و کسی نمی توانست نقشه بکشد و گروههای منافقین را بسازند؛ خیلی ها نمی خواهند ضرر ببینند.

“غَیْرُ أُوْلِی الضَّرَرِ” کسی که جبهه نمی رود چون شهادت، زخمی شدن، اسیر شدن و شکنجه شدن را ضرر می بیند و انیها را تجارت با خدا نمی بیند.

پیام شهید بحرینی قبل از شهادت

آن جوانی که در بحرین اعدام و شهیدش کردند؛ شهید علی، شب قبل از اعدامش یک گوشی پیدا می کند و پیام می دهد: «از شما می خواهم مرا حلال کنید. ما به پیروی از حسین بن علی علیه السلام راه افتادیم و قیام کردیم تا بساط ظلم را برچینیم با قوت ایمان و صبرمان.»

با چه چیزی می خواست قیام کند؟ با قدرت ایمان و صبر در مبارزه مان ظالم را می شکنیم. یاران امام حسین علیه السلام که از آنها شهید بالاتر نداریم در شب عاشورا دلهره داشتند چون می دانستند فردا همه کشته خواهند شد. حضرت جمله ای به آنها فرمود: تا دلشان آرام گیرد و فرمود: سجده بر آدم به خاطر دو چیز بود: یک تعظیم خدا و دیگری تعظیم ائمه هدی علیهم السلام؛

می دانید چرا شیطان به حضرت آدم سجده نکرد؟ به خاطر این بود که خداوند متعال وقتی گِل انسان را سرشت ارواح طیبه یعنی 5 تن آل عبا چون اشباحی در وجود انسان قرار داد و وقتی این نور را قرار داد به ملائکه فرمود: سجده کنند؛ نه اینکه بر آدم سجده کنند، آدم که خودش چیزی نیست. سجده بر آدم به خاطر دو چیز بود: یک تعظیم خدا و دیگری تعظیم ائمه هدی علیهم السلام؛ یعنی سجده به خاطر احترام به خدا و جانشینانش بود نه فقط آدم؛ بلکه آدم ظرف این نورها بود؛ شیطان در برابر انسان بماهو انسن تکبر نکرد بلکه در مقابل حاکمیت خدا و ولیّ خدا تکبر کرد و دشمنی شیطان با بشر از همانجا آغاز شد، به خاطر ولیّ بشر است نه خود بشر.

ادامه »

موضوعات: در محضر علما  لینک ثابت



 [ 10:10:00 ب.ظ ]





  شهدا حقیقت عبودیت را درک کرده اند   ...
حجت الاسلام مومنی: شهدا حقیقت عبودیت را درک کرده اند/اگر برای خدا کار می کنید نباید حرف مردم برایتان مهم باشد

متن سخنرانی حجت الاسلام سیدحسین مومنی:

 

بالاترین نعمت انسان عقل است

بزرگترین نعمتی که خدا به انسان ارزانی داشته است، نعمت عقل است. وجه تمایز بین انسان و حیوان قوه تعقل و ادراک است. حضرت صادق علیه السلام در تعریف عقل فرمودند: مَا عُبِدَ بِهِ اَلرَّحْمَنُ وَ اُکْتُسِبَ بِهِ اَلْجِنَانُ1؛ ملکه ای که انسان را به سمت بندگی سوق بدهد عقل است. هر امر و مطلبی که شما را به سمت خدا سوق دهد، عقل است. هر امر و مطلبی که ما را به سمت طواغیت، شیاطین و نفسانیت سوق دهد، جهل نام دارد. انسان باید درصدد باشد جنود عقلش را تقویت کند و مراقبه به عمل بیاورد که مبادا جنود جهل درون انسان غلبه پیدا کند.

تقویت بصیرت

تقویت قوه عقل و لشکریان عقل موجب بصیرت انسان می شود و آنچه انسان را از محور بصیرت خارج می کند عبارت است از تقویت پیداکردن جنود جهل؛ که انسان را متعلق به دنیا می کند و علناً می بینند که افراد حق را زیر پا می گذارند و باطل را تقویت می کنند اما باز درصدد تقویت باطل برمی آیند؛ اینها افرادی هستن که از عقل بی بهره هستند. لشکریان عقل انسان را به سمت پرستش خدا سوق می دهد و از تمام دلبستگی ها و تعلقات دنیا دور می کند اما لشکریان جهل در مقابل انسان را به سمت دنیا و تعلقات سوق می دهد و کمترین تعلق اگر در دل بوجود آید انسان مسیر ضلالت و گمراهی را در پیش خواهد گرفت.

شهدای مدافع حرم عاقل ترین وعابدترین انسان ها هستند و کسانی هستند که در مسیر عبودیت و بندگی قرار گرفته اند و حقیقت بندگی را درک کرده اند.

امام مجتبی علیه السلام فرمود: اگر کسی ما را با قلبش دوست بدارد و ما را با لسان و دستش یاری رساند؛ با ماست و در آن غرفه و منزلی که ما در آن قرار داریم با ما خواهد بود، اگر کسی با زبانش ما را یاری کند و با قلبش ما را دوست داشته باشد در غرفه یک درجه پایین تر است و اگر کسی ما را فقط دوست داشته باشد اما از یاری ما با دست و زبان دست بکشد در جنت و بهشت است؛ مصداق این روایت شهدای مدافع حرم هستند، مصداق قسمت اول روایات شهدا هستند، آنها در دنیا بی قرار هستند چون حقیقت عبودیت را درک کرده اند و عطش وصل پیدا می کنند.

حقیقت عبودیت

امام صادق علیه السلام فرمود: قلت : يا أبا عبد الله ما حقيقة العبودية ؟ قال : ثلاثة أشياء أن لا يرى العبد لنفسه فيما خوله الله ملكا ، لان العبيد لا يكون لهم ملك يرون المال مال الله 2 ؛

حقیقت عبودیت در سه مطلب خلاصه می شود:

1- فرد در دنیا از آنچه خدا به او داده است ملکیتی برای خودش قائل نمی شود و هر آنچه دارد را متعلق به خدا می داند. اگر مال است خدا به او داده و اگر آبروست از خداست و در بزنگاه هم از همه ی آنها برای خدا و رضای او مایه می گذارند.

انسانهایی که مصلحت اندیش هستند و به دنبال منافع هستند و در مقاطع خاص که به مصلحت فردی و جناحی شان باشد، حضور پیدا می کنند از بندگی خدا فاصله گرفته اند و حقیقت عبودیت را درک نکرده اند.

شهیدی سه تا دختر داشت به او گفتند تو اگر تابع دین هستی، دین و فقه ما می گوید شخصی که سه تا دختر دارد وجوب جهاد از او ساقط است. تو برای چه به سوریه می روی در حالی که واجب هم نیست؟ او در پاسخ گفت: مگر خون دخترهای من از خون دخترهای امام حسین علیه السلام رنگین تر است؟ مگر امام حسین علیه السلام نرفت؟

ادامه »

موضوعات: کلام نور, در محضر علما  لینک ثابت



 [ 10:01:00 ب.ظ ]





  تفسیر «صراط مستقيم» در بیان آیت الله خوشوقت   ...
تفسیر «صراط مستقيم» در بیان آیت الله خوشوقتوارث
 
گفتاری از مرحوم آیت الله خوشوقت(ره) دربارۀ تفسیر «صراط مستقيم» را منتشر می کند.

خداوند راهي را براي بندگان مشخص كرده تا با پيمودن آن به كمال برسند و آن بندگي و صراط مستقيم «وَ أَنِ اعْبُدُوني‏ هذا صِراطٌ مُسْتَقيم‏». (1) از اول بلوغ ما بايد بنده صالح خدا باشيم. خداوند همه پيامبران را نيز عبد و بنده صالح خود تربيت و مبعوث مي ‌كند تا به مردم اين معنا را ياد دهند و آن ‌ها را بنده تربيت كنند.

خداوند در قرآن اطاعت از سه فرمان را واجب كرده است:

 * اطاعت از فرمان خدا «أَطيعُوا اللَّهَ»(۲)

* اطاعت از فرامين پيامبر «مَنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطاعَ اللَّهَ»(۳)

* اطاعت از فرامین أولي الأمر، كساني از خود شما كه حق دارند فرمان بدهند. «وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ»(۴)

اين سه فرمان امروز در رساله ‌هاي عمليه آمده است. اطاعت اين سه فرمان دنيا و آخرت را آباد مي ‌كند.

* چرا اطاعت از فرامين خدا سخت است؟

انسان گرفتار غرايز بوده و نفس امّاره بر او حاكم است؛ شيطان هم قسم خورده نگذارد انسان ‌ها صراط مستقيم را بپيمايند. «لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِراطَكَ الْمُسْتَقيم‏» (5) من بر سر راه مستقيم تو، در برابر آنها كمين مى كنم. كاري مي ‌كنم مردم گوش به فرمان خدا ندهند.

چون خدا ديد مردم گرفتار چنين دشمني هستند، تعداد زيادي آيات به عنوان تهديد از مخالفت فرمان خدا يا تشويق بر اطاعت فرمان خدا نازل كرد. تا انسان وادار به كار خوب و ترك كار بد شود. آياتي كه عذاب‌ هاي اخروي و نعمت ‌هاي بهشتي را بيان مي ‌كند، از اين دسته آيات ‌اند كه به انسان كمك مي ‌كند در دو راهي اطاعت خدا و نافرماني او جانب تقوي را ترجيح دهد. كم آيه ‌اي پيدا مي‌ كنيد كه در آن امر به تقوي وارد نشده باشد.

اميرالمؤمنين عليه ‌السلام مي ‌فرمايد: خدا در اولين شريعتي كه نازل كرد به مردم دستور داد تقوي را رعايت كنيم. قرآن كريم نيز همين مضمون آمده است: «وَ لَقَدْ وَصَّيْنَا الَّذينَ أُوتُوا الْكِتابَ مِنْ قَبْلِكُمْ وَ إِيَّاكُمْ أَنِ اتَّقُوا اللَّهَ» (6)

و ما به كسانى كه پيش از شما، كتاب آسمانى به آنها داده شده بود، سفارش كرديم، (همچنين) به شما(نيز) سفارش مى ‏كنيم كه از(نافرمانى) خدا بپرهيزيد.

منافع مادي و معنوي تقوي در قرآن بيان شده است: «وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى‏ آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَيْهِمْ بَرَكاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ» (7) و اگر اهل شهرها و آبادي ها، ايمان مى ‏آوردند و تقوا پيشه مى ‏كردند، بركات آسمان و زمين را بر آنها مى‏ گشوديم.

ادامه »

موضوعات: بدون موضوع, در محضر علما  لینک ثابت



[شنبه 1395-11-09] [ 07:46:00 ب.ظ ]





  نماز اوّل وقت کمر شیطان را می شکند   ...
نماز اوّل وقت کمر شیطان را می شکند
 
کسانی که نماز خود را در اول وقت آن به جا می آورند در مقایسه با کسانی که اینگونه نیستند، نگرش یکسانی در مورد نماز ندارند. گروه دوم هر وقت به یاد نماز خوانده  نشده ی خود می افتند، دلهره  و اضطرابی وجودشان را فرا می گیرد. این دلشوره ادامه دارد تا اینکه نماز خود را بخوانند و از دستش خلاص شوند… این نگرش موجب می شود تا به تدریج از نماز فاصله گیرد و ـ نعوذ بالله ـ برای مدتی اصل نماز را کنار بگذارد … 
 
در مقابل، کسی که نماز خود را در اوّل وقت آن به جا می آورد، هر وقت به یاد نماز می افتد نفس راحتی می­کشد و از اینکه وظیفه ی خود را به موقع انجام داده احساس «عزّت نفس» و «ارزشمندی» می کند. … نماز اوّل وقت نزد خدای سبحان ارزش بسیار زیادی دارد و تا وقتی که این نمازگزار مقید به نماز اول وقت است، شیطان نمی تواند به راحتی در او نفوذ کرده و توفیق نماز را از او سلب نماید. 
 
بنابراین برای این که همیشه نماز بخوانید بهترین کار این است که مقید به نماز اوّل وقت شوید. توجه داشته باشید که شیطان برای این که نماز را از شما بگیرد، سعی دارد تا در اوّلین قدم شما را از نماز اوّل وقت دور سازد. اگر توانست کسی را از نماز اوّل وقت دور سازد، به تدریج فاصله ی او را با نماز اوّل وقت بیشتر و بیشتر می کند تا جایی که شخص را در لبه ی پرتگاه ترک نماز قرار دهد و با اندک تلنگری در تنهایی و تاریکی ترک نماز رهایش سازد. پس وقتی تصمیم گرفتید نماز را در اوّل وقت بخوانید، مقید باشید که حتی برای نیم ساعت هم که شده آن را به تأخیر نیندازید؛ چرا که پذیرش تأخیر نیم ساعتی، فتح بابی برای شیطان است تا امیدوارانه به وسوسه ها و فشارهای خود ادامه دهد و شما را راضی به پذیرش تأخیرهای بیشتر نماید.
 
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



[جمعه 1395-11-08] [ 10:07:00 ب.ظ ]





  نگاهتان، نگاه ولی تان باشد   ...

منبرهای یک دقیقه‌ای/ نگاهتان، نگاه ولی تان باشد

حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) قیام کردند در مقابل باند نفاق. انسانهایی که ظاهرا بسیار متشرع و متدین بودند اما وقتی عملکرد اینها را می دیدی چیزی از عملکرد اینها شبیه دین نبود. عده ای که می خواستند خود را موجّه نشان دهند اما متاسفانه کارهایی انجام می دادند که این موجّه بودن آنان را از نظر عقلا، زیر سوال می برد.

به این دلیل به منافق، منافق می گویند چون چهره اش معلوم نیست، تکلیفش را معلوم نمی کند. این که امام فرمودند منافقین از کفار بدتر هستند به همین دلیل است. کسانی که در طول تاریخ به ظاهر دم از ولایت و ایمان می زنند اما در باطن برخلاف آن عمل می کنند، بدتر هستند. ضربه ای که غاصبان فدک به پیکره و روح دین که امیر المومنین است وارد کردند، به مراتب بدتر از افرادی است که شمشیر را از رو بستند.

 

پی نوشت:

بخشی از سخنرانی حجت الاسلام حائری زاده در 22 اسفند ماه سال 1392 ،در مهدیه امام حسن مجتبی

موضوعات: در محضر علما  لینک ثابت



 [ 09:59:00 ب.ظ ]





  پیش بینی حکیمانه امام موسی کاظم علیه السلام از وضعیت شیعیان در این روزگار   ...
قبل از هرچیزی برای کمک به حادثه دیدگان آتش سوزی اقدام نماییم سپس به دنبال مقصر بگردیم، وبه حواشی این حادثه دام نزنیم
 
بیانات حاج منصور ارضی در مراسم دعای کمیل
 
اَعُوذُ بِاللّهِ منَ الشّیطانِ الرَّجیم
 
بِسْمِ ٱللّهِ ٱلرَّحْمنِ ٱلرَّحِیمِ
 
الْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ اَلْحَمْدُ لِلّهِ بِجَمیعِ مَحامِدِهِ کُلِّهَا عَلی جَمیعِ نِعَمِهِ کُلِّها


فرازی از دعای جوشن صغیر:

“اِلهى وَکَمْ مِنْ باغٍ بَغانى بِمَکایِدِهِ وَنَصَبَ لى اَشْراکَ مَصایِدِهِ وَوَکَّلَ بى تَفَقُّدَ رِعایَتِهِ واَضبَاءَ اِلَىَّ اِضْباَّءَ السَّبُعِ لِطَریدَتِهِ انْتِظاراً لاِنْتِهازِ فُرْصَتِهِ وَهُوَ یُظْهِرُ بَشاشَةَ الْمَلَقِ وَیَبْسُطُ لى وَجْهاً غَیْرَ طَلِقٍ فَلَمّا رَاَیْتَ دَغَلَ سَریرَتِهِ وَقُبْحَ مَا انْطَوى عَلَیْهِ لِشَریکِهِ فى مِلَّتِهِ واَصْبَحَ مُجْلِباً لى فى بَغْیِهِ اَرْکَسْتَهُ لاِمِّ رَاْسِهِ واَتَیْتَ بُنْیانَهُ مِنْ اَساسِهِ فَصَرَعْتَهُ فى زُبْیَتِهِ وَرَدَّیْتَهُ فى مَهْوى حُفْرَتِهِ… “
خدایا چه بسیار متجاوزى که با نیرنگ هایش به من ستم کرد، و دام هاى شکارگیرش را در راهم نهاد، و توجه جستجوگرانه اش را بر من گماشت،و در کمین من نشست همچون کمین گذاردن درنده اى براى شکار خویش براى به دست آوردن فرصت مناسب درحالیکه درحالی که خوشرویى چاپلوسانه نشان داده و به سختى گشاده رویى می‌نمود پس چون حیله گرى نهادش، و زشتی پندار نهفته اش را آن هم بر زیان هم کیشش مشاهده نمودى درحالى که سپیده می‌کرد به امید آنکه در ستمش بر من هجوم آورد پس تو او را سرنگون ساختى و ریشه اش را از بیخ وبن برکندى، و او را در چاهى که براى من کنده بود و در ژرفاى گودالش در انداختى…
 
ویژگیهای دعای جوشن صغیر:
 
 
عرض ما در دعای جوشن صغیر امام موسی بن جعفر علیه السلام به اینجا رسید،برای ما یک سری اتفاقات در جهان می‌افتد که باعث آشکار شدن عداوت دشمنان می‌شود. خلاصه معرفت به این اتفاقات و دشمنی‌ها در این دعا برای ما وجود دارد اما چه کسی هست که دنبال آن باشد و آن را بیابد. هفته قبل یک قسمت را گفتیم. بعد از معرفی دشمنان در طبقات مختلف، این مناجات به مشکلات مختلف مردم - مانند امراض، گرفتاری در آتش، آب و دریا ، گرفتاری در بیابان، گرفتار درندگان و بستر مرگ… - می‌پردازد. وبعد از طبقه بندی به این فراز اشاره می‌شود” فَلَکَ الْحَمْدُ یا رَبِّ مِنْ مُقْتَدِرٍ لا یُغْلَبُ“(پس تو را سپاس پروردگارا که تواناى شکست ناپذیرى)در هر فرستی این دعا به حمد و سپاس خداوند و ائمه اطهار می‌پردازد”وَذى اَناةٍ لایَعْجَلُ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ

امید به بیداری از خواب غفلت ، حادثه پلاسکو زنگ خطر است
پناه ببریم به خداوند چرا که در هر حادثه ای باید شکر خداوند را به جا آورد”وَاجْعَلنى لِنَعْماَّئِکَ مِنَ الشّاکِرینَ ولاِلاَّئِکَ مِنَ الذّ اکِرینَ“(و مرا بر نعمت هایت از شاکران و در برابر عطاهایت از ذاکران قرار بده) شما دیدی همین اتفاقی که در این ساختمان افتاد(ساختمان پلاسکوتهران) اگرحادثه تبدیل به زلزله شود مردم درغفلت خود میلیونی می‌میرند و هیچ کس بیدار نمی‌شود.

پیش بینی حکیمانه امام موسی کاظم علیه السلام از وضعیت شیعیان در این روزگار

در فراز بعدی می‌فرماید خدایا مرا در مقابل متجاوزی که دامهایی برسر راه من قرار داده و حتی بر مسیر من هم تجاوز کرده یاری فرما” وَکَمْ مِنْ باغٍ بَغانى بِمَکایِدِهِ وَنَصَبَ لى اَشْراکَ مَصایِدِهِ” یعنی اصلاً امام موسی بن جعفر وقتی این دعا را می‌خوانده می‌دانستند امروز ما آن را خواهیم خواند، و مصداق امروزی آن آمریکا و اذناب آن هستند که امروز در دامی که برای ما پهن کرده بودند افتادند” وَنَصَبَ لى اَشْراکَ مَصایِدِهِ” دامی بر سر راه ما گذاشته بودند که مطمئن بودند در آن گرفتار می‌شویم ولی در کمین ما افتادند،” وَوَکَّلَ بى تَفَقُّدَ رِعایَتِهِ” ما را هم به حال خود راها کرده بودند تا سرفرصت مناسب کارما را یکسره سازند.ببینید چقدر زیبا حضرت بیان میکند!

ادامه »

موضوعات: در محضر علما  لینک ثابت



 [ 09:44:00 ب.ظ ]





  هدف غرب از ترویج ازدواج سپید در ایران   ...
 
 

به گزارش خبرگزاری «حوزه»، دكتر ابوالقاسم فاتحي دهاقاني عضو هیئت علمی دانشگاه علامه در نشست علمي «تغيير الگوي ازدواج در ايران؛ آسيب ها و چالش ها» که به همت موسسه «آل ياسين» و با حضور فضلا و طلاب برگزار شد به تحولات خانواده و جامعه ايراني اشاره كرد و گفت: بايد در زمينه ترويج ازدواج و كاهش طلاق فرهنگ سازي بيشتري صورت گيرد.

سيماي جمعيت در هر جامعه باعث حركت و پويايي آن جامعه مي شود. در سال 55 جمعيت ايران به 6 ميليون خانوار مي رسيد و اين آمار در سال 90 به حدود 21 ميليون خانوار افزایش یافت و از اين جمعيت 3 ميليون خانواده در سال 55 شهري بودند ولي در سال 90 بيش از 15 ميليون خانوار شهر نشين شده اند. و نسبت طلاق در سال 60 الي 65 افزايش داشته  و در سال 70 الي 75 رو به كاهش بوده ولي از سال 80 آمار رو به افزايش است و اين يك خطر جدي است كه جامعه را تهديد مي كند.

بالا بودن ظرفيت هاي موجود در دين اسلام براي تشكيل خانواده مطلوب، قداست نهاد خانواده، افزايش مشاركت اعضاي خانواده در تدبير امور زندگي، كانون آرامش و محبت خانواده را از نقاط قوت جامعه اسلامي است. امروزه در كشور  67 دستگاه و نهاد با بودجه فرهنگي كار فرهنگي انجام مي دهند پس مشكل كجاست؟ چرا آمار طلاق و سبك زندگي تغيير كرده است.

هر فعاليتي كه صورت مي گيرد بايد ابتدا ريشه يابي، معرفت شناسي و آسب شناسي شود و نبايد با مسائل سطحي برخورد كرد  چرا كه فلسفه برخي از مسائل سال ها پيش بوجود آمده است. امروزه براي مبارزه با تهاجم فرهنگي و تغيير سبك زندگي بايد آن را شناخت و اولين مطلبي كه در اين جا مي توان به آن پرداخت به بازخوانی ریشه های معرفتی ، تاریخی و فرهنگی  همباشی است. اين مسئله در قرن 17 الي 18 ميلادي توسط فرانسه و انگليس طراحي شد و پاراديم اصلي آنها  طرح نظريه برابري زن و مرد بود.

ادامه »

موضوعات: آسیب های اجتماعی  لینک ثابت



[چهارشنبه 1395-11-06] [ 09:36:00 ق.ظ ]





  صدقات چگونه باطل می شوند؟؟   ...
 

خداوند متعال در قرآن می‌فرماید:

 لَا تُبْطِلُوا صَدَقَتِكُم بِٱلْمَنِّ وَٱلْأَذَى بقره/264

بخشش‌های خود را با منت و آزار، باطل نسازید!

آینه:

حکایت؛ مرد نیکوکاری در حال نشاط و خوشحالی خدمت امام جواد علیه‌السلام رسید. حضرت فرمود: چه خبر است ‌چنین مسرور و خوشحالی؟  عرض کرد: فرزند رسول خدا! از پدر شما شنیدم که می‌فرمود: بهترین روز شادی انسان روزی است که خداوند توفیق انجام کارهای نیک و خیرات و احسان به او دهد و او را در حل مشکلات برادران دینی موفق بدارد. امروز نیازمندانی از جاهای مختلف به من مراجعه کردند و به خواست خداوند گرفتاری‌هایشان حل شد و نیاز ده نفر از نیازمندان را برطرف کردم، بدین‌جهت چنین شادی به من دست داده است.
امام جواد علیه‌السلام فرمود: به جانم سوگند، شایسته است چنین شاد و خوشحال باشی! به‌شرط این‌که اعمالت را ضایع نکرده و در آینده باطل نکنی. سپس امام علیه‌السلام فرمود:
یا ایها الذین آمنوا لاتبطلوا صدقاتکم بالمن و الاذی
ای کسانی که ایمان آورده‌اید، اعمال نیک خود را با منت نهادن و اذیت کردن باطل نکنید.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



 [ 09:27:00 ق.ظ ]





  سرچشمه بسیاری از فضایل انسانی!   ...

ترس از خداوند، همانند خالی بر چهره بندگان مخلص خدا پدیدار است، به گونه ای که مردم از هیبت و وقار آنان می ترسند، پیامبر گرامی اسلام فرمود: «آنکه از پروردگار ترسید هر چیزی از او می ترسد و کسی که از غیر خدا بترسد، خداوند وی را از هر چیزی می ترساند.

 

ترس از ساحت پروردگار عالم علاوه بر اینکه از کمالات معنوی است، منشا فضایل انسانی فراوانی در وجود آدمی، اصلاح نفسانی و سبب علاج امراض روحی است؛ از طرفی ترس از خداوند، موجب می شود انسان اعمالی را انجام دهد که این اعمال علم و انسان را کامل کند.

امام صادق علیه السلام، به یکی از یاران خویش فرمود: ای اسحاق! از خداوند چنان بترس گو اینکه او را می بینی؛ اگر تو او را نمی نگری، وی تو را می بیند و اگر گمان داری که خداوند تو را نمی بیند کافر شده ای و اگر بدانی که او تو را می نگرد و باز گناه نمائی، خدا را پست ترین نظر کنندگان به خودت قرار داده ای. ترس از خداوند، همانند خالی بر چهره بندگان مخلص خدا پدیدار است، به گونه ای که مردم از هیبت و وقار آنان می ترسند، پیامبر گرامی اسلام فرمود: «مَنْ خافَ اللّه خافَهُ کلّ شی ءٍ وَ مَنْ خافَ غَیر اللّه خَوَّفَهُ اللّهُ مِنْ کلّ شی ءٍ»؛ «آنکه از پروردگار ترسید هر چیزی از او می ترسد و کسی که از غیر خدا بترسد، خداوند وی را از هر چیزی می ترساند.»

آثار دنیوی ترس از خداوند

ترس از خداوند، برای انسان، آثار روحی، معنوی و مادی در دنیا به همراه دارد و همین آثار نیک در دنیاست که در آخرت نیز انسان را سعادتمند می گرداند . پیرامون آثار دنیوی ترس از خداوند، روایات فراوان است . در این جا، تنها گذری کوتاه برای یادآوری این آثار در فرهنگ غنی اسلام می شود:

امیر المومنین (علیه السلام) مى‏فرماید: هیچ یک از شما ترس نداشته باشد مگر از گناه خویش.» (نهج البلاغه، کلمه قصار82)

1 - علم و دین انسان کامل می شود: حضرت علی ( علیه السلام) در روایتی نقل فرمودند: «کسی که از خدا بترسد، معلوم می شود از نظر علم و ایمان کامل شده است .» (وسائل السیعه ج ١٣)

ادامه »

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



 [ 09:12:00 ق.ظ ]





  "اَمَّن یُّجیبُ المُضطَرَّ اِذا دَعاه وَ یَکشفُ السوء"   ...

اَمَّن یُّجیبُ المُضطَرَّ اِذا دَعاه وَ یَکشفُ السوء”



برای سلامتی کسانی که زیر آوار ماندند دعا ‌کنیم.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



[جمعه 1395-11-01] [ 10:57:00 ق.ظ ]





  اعلان جنگ با خدا   ...

امام باقر علیه السلام می فرمایند:

سه خصلت است که صاحب آن نمی میرد مگر این که نتیجه ی آن را ببیند:

ستم و قطع رحم و قسم دروغ که با اینها فرد به مبارزه با خداوند می رود و بدرستی که عبادتی که از همه ی عبادات سریعتر نتیجه می دهد صله ی رحم است و حتی گاهی برخی مردم گناهکارهستند ولی به واسطه ی صله ی رحم آنها مال آنها زیاد میشود.

 

 

حاج مهدی توکلی:

 دنيا روز کاشت و آخرت روز برداشت است

قاعده اين است، دنيا روز عمل و آخرت روز جزا است. اميرالمونين علي عليه السلام در نهج البلاغه مي فرمايند: ان اليوم عمل و لا حساب و غدا حساب و لا عمل امروزه در دنيا، زحمت و فعاليت، بدون حساب است و فرداي قيامت، حساب و بررسي اعمال و دريافت پاداش است. به عنوان مثال حضرت علي اصغر در شش ماهگي به شهادت رسيدند و عملي انجام دادند که جزا و پاداشش آن را در آخرت خواهند ديد.  کسي  که در دنيا سلامي به امام حسين عليه السلام داده باشد و يا ذکر لا اله الا الله  گفته باشد در روز قيامت پاداش و جزا دارد. دنيا روز کاشت و آخرت روز برداشت است. انسان عملي که در  دنيا انجام مي دهد نبايد توقع داشته باشد جزايش را در همين دنيا ببيند. دنيا ظرفيت و مکانيزم هاي کافي ندارد که پاداش  و عذاب داده شود. 
سه عمل استثنا دارند که جزايشان در اين دنيا داده مي شود.  
امام باقر عليه السلام مي فرمايند: ثلاثُ خِصَال لا يَمُوت صاحبُه أبداً حَتي يَري وَ بالهُم: البَغيُ و قطيعَة الرّحِم واليَمينُ الکاذِبَةُ يُبارزُ الله بها و إنّ أعجَلَ الطاعة ثواباً صِلة الرّحِم و إنّ القوم قد يَکـونُ فجّاراً فيَتواصَلون فتُنمي اموالُهم 2 سه خصلت است که صاحب آن نمي ميرد مگر اين که نتيجه ي آن را ببيند: ستم و قطع رحم و قسم دروغ که با اينها فرد به مبارزه با خداوند مي رود و بدرستي که عبادتي که از همه ي عباداتت سريعتر نتيجه مي دهد صله ي رحم است و حتي گاهي برخي مردم گناهکار هستند ولي به واسطه ي صله ي رحم آنها مال آنها زياد ميشود.

ادامه »

موضوعات: در محضر علما  لینک ثابت



 [ 10:42:00 ق.ظ ]






  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما