فاطمه الزهرا (سلام الله علیها) کوهدشت
 
  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

   


دی 1395
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << < جاری> >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30  








جستجو






Random photo

خون مسلمانی که معجزه کرد



  این زنان چه کرده بودند ؟   ...


اميرالمؤمنين على عليه السلام مى فرمايد:

     روزى با فاطمه محضر پيامبر خدا صلى الله عليه و آله رسيديم ، ديديم حضرت به شدت گريه مى کند.
     گفتم :
     پدر و مادرم به فدايت يا رسول الله ! چرا گريه مى کنى ؟
     فرمود:
    يا على ! آن شب که مرا به معراج بردند، گروهى از زنان امت خود را در عذاب سختى ديدم و از شدت عذابشان گريستم . (و اکنون گريه ام براى ايشان است ).

 

  • زنى را ديدم که از موى سر آويزان است و مغز سرش از شدت حرارت مى جوشد.

 

  • زنى را ديدم که از زبانش آويزان کرده اند و از آب سوزان جهنم به گلوى او مى ريزند.
  • زنى را ديدم ، گوشت بدن خود را مى خورد و آتش از زير پاى او شعله ور است.
  • زنى را ديدم دست و پاى او را بسته اند و مارها و عقرب ها بر او مسلط است.
  • زنى را ديدم از پاهايش در تنور آتشين جهنم آويزان است .
  • زنى را ديدم ، از سر خوک و از بدن الاغ بود و به انواع عذاب گرفتار است .
  • و زنى را به صورت سگ ديدم و آتش از نشيمنگاه او داخل مى شود و از دهانش بيرون مى آيد و فرشتگان عذاب عمودهاى آتشين بر سر و بدان او مى کوبند.

 

حضرت فاطمه عليهاالسلام عرض کرد:

     پدر جان ! اين زنان در دنيا چه کرده بودند که خداوند آنان را چنين عذاب مى کند.
     رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود:
     دخترم! زنى که از موى سرش آويخته شده بود، موى سر خود را از نامحرم نمى پوشاند.
     و زنى که از زبانش آويزان بود، بدون اجازه شوهر از خانه بيرون مى رفت .
     و زنى که گوشت بدن خود را مى خورد، خود را براى ديگران زينت مى کرد و از نامحرمان پرهيز نداشت .
      و زنى که دست و پايش بسته بود و مارها و عقرب ها بر او مسلط شده بودند، به وضو و طهارت لباس و غسل حيض اهميت نمى داد و نماز را سبک مى شمرد…
     و زنى که سرش مانند خوک و بدنش مانند الاغ بود، او زنى سخن چين و دروغگو بود.
     و اما زنى که در قيافه سگ بود و آتش از نشيمنگاه او وارد و از دهانش خارج مى شد، زنى خواننده و حسود بود.
     سپس فرمود:
     واى بر آن زنى که همسرش از او راضى نباشد و خوشابحال آن زن که همسرش از او راضى باشد.

 داستانهای بحارالانوار/ محمود ناصری

موضوعات: کلام نور, حجاب  لینک ثابت



[سه شنبه 1395-10-28] [ 06:30:00 ب.ظ ]





  دوستى و دشمنى براى خدا   ...

 

 

 من مواعظ النبي صلى الله عليه وآله وسلّم:
    

ودّ المؤمن المؤمن في‏اللّه من أعظم شعب الإيمان ومن أحب في‏اللّه وأبغض في‏اللّه وأعطى في‏اللّه ومنع في‏اللّه فهو من الأصفياء.(تحف العقول صفحه 48)
    

دوستى و دشمنى و بخشش و نبخشيدن (در مواردى كه عدم بخشش مطلوب است) اگر براى خدا باشد، انسان را جزء اصفياء (برگزيدگان) كه مقامى بالاتر از مؤمنين و اتقياء دارند، قرارمى ‏دهد.

موضوعات: کلام نور  لینک ثابت



 [ 06:25:00 ب.ظ ]





  آرامش راز زندگی   ...

 

در دنیای پراضطراب امروز آرامش و راحتی خیال نعمتی است که بسیاری آرزوی آن را دارند، اما برای رسیدن به آن تنها آرزو کافی نیست بلکه باید قدم پیش نهاد و کاری کرد. آنچه در پی می آید برخی تکنیکهای روان شناختی است که ضمن کمک به رفع تشویش ونگرانی آرامش و نشاط و شادی را در زندگی ما رونق می بخشد.

از جمله اين عوامل عبارتنداز:

1) با خدا ارتباط برقرار کنید
حداقل نیاز انسان به روح خدایی مانند احتیاج نوزاد به مادر است به همان میزان که جسم برای ادامه حیات به هوا وغذا نیازمند است، روح و باطن نیز به هدایت الهی وروح ربانی محتاج است.

آرامش جان، زمینی حاصلخیز است که دانه های"خواست ونیاز"درآن به خوبی می روید.نیازهای به حق را دریاد خداوند که آرامش جان وقلب است بکارید تا به خوبی تحقق یابند.
      خداوند همراه کسی است که او همراه خداوند باشد با توجه به خداوند وخواندن نامهای اوهمراهی وپشتبانی خدا را به سوی خودجلب کنید پس به خداوند توجه کنید تا الهی شوید! به خدا توکل کنید.هرچه ارتباط شما با خدا این نیروی عظیم وخرد لایتناهی بیشتروبیشترشود آرامش ونشاط بیشتری را در خود تجربه می کنید و هر چه ارتباط شما با خدا محدودتر شود ترس واضطراب بیشتری بر شما چیره می شود.
      خداوند فرموده است"اگر مرا یاری کنید شما را یاری می کنم وقدمهایتان را استوار میگردانم"یار خدا بودن یعنی براساس قوانین الهی رفتار کردن، گناه نکردن، کمک به دیگران، نرنجاندن دیگران، احترام به والدین و درواقع یار خدا بودن همان یاری کردن به خود است.

ادامه »

موضوعات: ذکر و دعا  لینک ثابت



 [ 06:22:00 ب.ظ ]





  تشيع سلطان محمد خدا بند ه   ...

سلطان محمد خدابنده كه در زبان مغولى به وى «اولجايتو» مى گفتند، نوه هلاكو خان مغول است . وى به سال 710 در سلطانيه قزوين به سلطنت رسيد و بر سراسر ايران و عراق و ديار بكر و ساير نقاط همجوار آن روز ايران ، حكومت مى كرد. سلطان محمد مانند برادرش غازان خان مسلمان شده بود، ولى نظر به اين كه اكثريت مردم ايران مذهب تسنن داشتند سران مغول نيز وقتى مسلمان شدند، پيرو تسنن گشتند. سلطان محمد چون ديد مذاهب چهارگانه اهل تسنن در مسائل اعتقادى و فقهى اختلاف نظر بسيار و تشتت آراء دارند، نزديك بود به كلى از دين اسلام دست بكشد، و به كيش بودايى كه مذهب رسمى مغولان و نياكانش بود باز گردد. در اين ميان حادثه اى براى او اتفاق افتاد كه او را به كلى منقلب كرد. سلطان محمد خدابنده روزى به همسر خود غضب نمود و در حال خشم و عصبانيت او را سه طلاقه كرد

پس از عمل خود كه با ناراحتى و شتاب انجام گرفته بود پشيمان شد. براى تعيين تكليف ، موضوع را با علماى عامه در ميان گذاشت . علماى چهار مذهب گفتند: بدون محلل سلطان نمى تواند به زن خود رجوع كند و مجددا او را به زنى بگيرد. قانون محلل هم بدين گونه است كه وقتى زن سه طلاقه شد، بايد به مرد ديگرى شوهر كند و پس از اينكه وى با زن نزديكى نمود و او را طلاق داد و عده اش به سر آمد زن مى تواند با عقد جديدى به همسرى شوهر اول در آيد. چون قبول محلل براى سلطان مملكت ، بسيار مشكل و ناراحت كننده بود. لذا سلطان رو كرد به علماى چهار مذهب اهل تسنن ، حنفى ، مالكى ، شافعى و حنبلى و گفت : شما مجتهدين چهار مذهب در هر مسئله اى آراء و نظريات گوناگونى داريد، آيا در اين مسئله نظر مخالفى نيست كه من بتوانم بدون محلل به زن خود رجوع كنم ؟ فقهاى چهار مذهب گفتند: نه ، اين مسئله نزد مسلمانان قطعى است ، و نظر مخالفى وجود ندارد. در آن اثناء يكى از وزراى شيعى مذهب سلطان محمد به نام «طرمطاز» به وى گفت : مذاهب اسلام منحصر به اين چهار مذهب نيست ، بلكه شيعه كه اهل تسنن آن را از نظر دور داشته اند، نه تنها يكى از مذاهب گرانمايه اسلام و قديميترين آنهاست ، بلكه حقيقت اسلام را بايد در مذهب شيعه جستجو كرد. زيرا شيعه پيرو خاندان پيامبر اسلام است و طبق معمول حقايق خانه را بايد از اهل خانه پرسيد و از آنها شنيد.

ادامه »

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



 [ 06:18:00 ب.ظ ]





  ارشاد بهتر است یا اجبار؟   ...

مکشوف بودن حجاب اسرای کربلا باورپذیر نیست/ ارشاد بهتر است یا اجبار؟

 

غلامرضا سازگار رئیس خانه مداحان و از پیرغلامان اهل بیت(ع) با توجه به اهمیت بحث حجاب برای خاندان سیدالشهدا(ع) در واقعه عاشورا و اینکه اکنون برخی دختران و زنان نسبت به حجاب اهتمام جدی ندارند و در عین حال در مراسم عزاداری حسینی(ع) حضور می‌یابند،  گفت: فرهنگ بی‌حجابی و بدحجابی از قبل انقلاب و از زمان طاغوت در کشور ما رسوخ کرده و این فرهنگ از سال‌ها پیش بوده است.

وی با بیان اینکه ما یک وظیفه داریم و آن اینکه دیگران را ارشاد کنیم نه اینکه مردم را مجبور کنیم، اظهار داشت: با ارشاد می‌توان به نتیجه بهتری دست یافت و اگر کسی از روی ترس از ما چادر سر کرد جای دیگر چادر سر نخواهد کرد و حجاب خود را رعایت نمی‌کند. وقتی منبرها، روایات و قرآن را برای زنان بگویند زنان در عین اینکه شاید از نظر حجاب، اندکی ضعیف باشند اما از نظر عقیده قوی هستند و موارد را به مرور زمان می‌پذیرند.

این پیرغلام اهل بیت(ع) ادامه داد: وقتی در هواپیما نشسته‌ایم، میهماندار اعلام می‌کند پیشاپیش از خانم‌های محترمی که حجاب را رعایت می‌کنند تشکر می‌کنیم. این حرف خیلی زیباتر است تا اینکه ما بگوییم «خانم‌ها حجاب را رعایت کنید!» مطمئناً نوع برخورد نخست از تأثیرگذاری بیشتری برخوردار است و بنده خودم مشاهده کرده‌ام که خانم‌ها بعد از شنیدن جمله «پیشاپیش از بانوان محترمی که حجاب را رعایت می‌کنند تشکر می‌کنیم»، روسری‌هایشان را روی پیشانی خود آورده و موهایشان را مخفی می‌کنند.

وی ابراز داشت: در اهمیت حجاب، همین بس که امام حسین (ع) وقتی می‌خواستند به میدان جنگ بروند به اهل بیت (ع) فرمودند لباس‌هایی را بپوشید که در خور اسارت باشد. حضرت می‌دانستند که دشمنان دین خدا به حجاب هم رحم نمی‌کنند لذا سفارش کرد. آنها زیر چادرها و لباس‌هایشان معجرهایی داشتند که اگر چادرشان را هم می‌بردند، سرِ آنها برهنه‌ نبود. هرگز نمی‌توانم قبول کنم که امت رسول‌الله را با سرهای برهنه بیاورند، این حرف نشدنی و باور نکردنی است.

سازگار یادآور شد: آنقدر حجاب‌ اهمیت داشت که حضرت سکینه (س) با وجود اینکه او را کتک می‌‌زدند نمی‌گفت پدر جان! مرا می‌زنند؛ بلکه دو چیز می‌گوید که خانم‌ها باید به آن بسیار توجه کنند یک جمله می‌گوید «یا ابتا انظر الی عمتی زینب» و دوم «انظر الی رؤوسنا المکشوفه». نزد اهل بیت حضرت سیدالشهدا(ع) مسئله نداشتن حجاب کامل با موضوع کتک خوردن حضرت زینب(س) یک معنا دارد. (سکینه حجاب داشت،‌

وی گفت: زنان ما  حضرت زهرا (س) را دوست می‌دارند و به حضرت زینب (س) علاقه دارند همان خانمی که حجاب درستی ندارد وقتی از او درباره حضرت زینب (س) بپرسیم، تعظیم می‌کند و با احترام سخن می‌گوید. چرا چون خانم‌های ما ذی‌حق هستند به حفظ حجاب.

این پیرغلام اهل بیت(ع) تصریح کرد: توصیه پدرانه‌ای به خواهران محترم دارم؛ اگر می‌خواهید حضرت زهرا (س) را خوشحال کنید نه اجباراً بلکه مشتاقانه حجاب را رعایت کنید تا پیش حضرت زهرا (س) عزیزتر باشید.

منابع : سایت وارث

موضوعات: کلام نور  لینک ثابت



 [ 06:11:00 ب.ظ ]





  قرآن نسخه ای شفابخش است   ...


منبرهای یک دقیقه ای/ قرآن نسخه ای شفابخش است

قرآن نسخه و دارو است. دارویی که با عمل به نتیجه می رسد. بزرگی می گفتند: شما بیماری قلبی دارید و به پزشک مراجعه می کنید و او برایتان نسخه می نویسد. چه زمانی این نسخه شفای شماست؟ زمانی که آن را بگیرید و مصرف کنید. اگر این نسخه را به خطاط زیبایی بدهید و بگویید: چقدر می گیرید تا نسخه را در تابلویی زیبا بنویسید؟ هیچ تأثیری نخواهد داشت. قرآن نسخۀ شفابخش است.

برخی با یک آیه از قرآن متحول شدند، آیات زیادی لازم نیست.

پی نوشت:

سخنرانی حجت الاسلام حسینی قمی در مسجد حضرت مهدی (عج)، فروردین


منابع :سایت وارث

موضوعات: کلام نور  لینک ثابت



 [ 06:07:00 ب.ظ ]






  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما