فاطمه الزهرا (سلام الله علیها) کوهدشت
 
  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

   


دی 1395
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << < جاری> >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30  








جستجو






Random photo

آخرین دست نوشته



  مهم ترین نکات بیانات رهبر در دیدار با مردم قم   ...

 

 آن کسانی که از وابستگی و عقب‌ماندگی ملت ایران منتفع می‌شدند، امروز دشمن خونی جمهوری اسلامی هستند. ممکن است یک وقتی این دشمنی از بین برود اما شرطش این است که دشمن ناامید شود/ دشمن امروز مشخصاً آمریکا،‌ انگلیس، زرسالاران بین‌المللی و صهیونیست‌ها و دنباله‌روهایشان است که ارزش اسم آوردن هم ندارند.

  از عوامل اقتدار، پیشرفت اقتصادی و حل مشکل اقتصادی مردم است. هدف دشمن از تحریم‌ها این است که مردم را از نظام جدا کند و مردم دچار مشکلات و بیکاری و رکود باشند؛ ما همین‌طور حرف بزنیم، مردم هم دچار مشکلات باشند/ تحریم را هم که به‌ظاهر برمی‌دارند جوری برمی‌دارند که این مشکلات برداشته نشود. پادزهر ما این است که کاری کنیم تا اقتصاد، قوی، مقاوم و پایدار باشد؛ یعنی همان اقتصاد مقاومتی.

 

«دشمن» که می‌گوییم، شعار نیست/ وزیر خارجه‌ی خوش‌اخلاق آمریکا در نامه‌ی وداعیه‌ی خود به دولت بعدی توصیه می‌کند: هرچه می‌توانید به ایران سخت‌گیری کنید و تحریم‌ها را نگه دارید، با سخت‌گیری می‌توان از ایران امتیاز گرفت. همان‌طور که گرفتیم/ از حالا نشسته‌اند دارند برای دوران بعد برجام فکر می‌کنند که چه محدودیتی تحمیل کنند. به خیالشان برجام ۱۰-۱۲ سال طول می‌کشد.

    

امروز محافل انگلیسی برای منطقه و ایران اسلامی نقشه می‌کشند؛ یکی از نقشه‌ها تجزیه‌ی کشورهای منطقه است. می‌گویند دوران یک عراق، یک سوریه، یک لیبی و یک یمن گذشته است. اسم ایران را نمی‌آورند چون از افکار عمومی ایران می‌ترسند؛ مثل محمدرضا که گفت بعد من، ایران، ایرانستان می‌شود؛ اینها هم همین را می‌خواهند.

 

 دشمن به‌دنبال از بین بردن عوامل اقتدار ملی است و به دستگاه‌هایی که مظهر اقتدار کشورند حمله می‌کند. من کاری به بگومگوهای اخیر رؤسای قوا ندارم؛ اینها به حول و قوه‌ی الهی تمام می‌شود، لکن وجود یک قوه‌ی قضائیه مستقل و شجاع را همه باید قدر بدانند/ آن چیزی که دشمن را در اهداف خود ناکام می‌کند این است که بتوانیم یک قوه‌ی قضائیه‌ی مقتدر و یک دولت شجاع و برنامه‌ریز داشته باشیم؛ اینها را باید تقویت کرد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



[پنجشنبه 1395-10-23] [ 11:14:00 ب.ظ ]





  متن پیام تسلیت رهبر در پی ارتحال آیت‌الله هاشمی رفسنجانی   ...

 

 
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با صدور پیامی، ارتحال رفیق دیرین و همسنگر و همگام دوران مبارزات نهضت اسلامی و همکار نزدیک سالهای متمادی در عهد جمهوری اسلامی، آیت‌الله آقای حاج شیخ اکبر هاشمی رفسنجانی را تسلیت گفتند.
متن پیام تسلیت رهبر انقلاب اسلامی به شرح زیر است.
 
 
 
 
 
 
بسم الله الرحمن الرحیم
انّا لله و انّا الیه راجعون
 
با دریغ و تأسف خبر درگذشت ناگهانی رفیق دیرین، و همسنگر و همگام دوران مبارزات نهضت اسلامی، و همکار نزدیک سالهای متمادی در عهد جمهوری اسلامی جناب حجت‌الاسلام والمسلمین آقای حاج شیخ اکبر هاشمی رفسنجانی را دریافت کردم. فقدان همرزم و همگامی که سابقه‌ی همکاری و آغاز همدلی و همکاری با وی به پنجاه و نه سال تمام می‌رسد، سخت و جانکاه است. چه دشواریها و تنگناها که در این دهها سال بر ما گذشت و چه همفکریها و همدلیها که در برهه‌های زیادی ما را با یکدیگر در راهی مشترک به تلاش و تحمل و خطرپذیری کشانید. هوش وافر و صمیمیت کم‌نظیر او در آن سالها، تکیه‌گاه مطمئنی برای همه‌ی کسانی که با وی همکار بودند به ویژه برای اینجانب به شمار می‌آمد. اختلاف نظرها و اجتهادهای متفاوت در برهه‌هائی از این دوران طولانی هرگز نتوانست پیوند رفاقتی را که سرآغاز آن در بین‌الحرمین کربلای معلّی بود به کلی بگسلد و وسوسه‌ی خناسانی که در سالهای اخیر با شدّت و جدیت در پی بهره‌برداری از این تفاوتهای نظری بودند، نتوانست در محبت شخصی عمیق او نسبت به این حقیر خلل وارد آورد.
 
او نمونه‌ی کم‌نظیری از نسل اوّل مبارزان ضد ستم‌شاهی و از رنج‌دیدگان این راه پرخطر و پرافتخار بود.
سال‌ها زندان و تحمل شکنجه‌های ساواک و مقاومت در برابر این همه و آنگاه مسئولیتهای خطیر در دفاع مقدس و ریاست مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان و غیره، برگهای درخشان زندگی پر فراز و نشیب این مبارز قدیمی است.
با فقدان هاشمی اینجانب هیچ شخصیت دیگری را نمی‌شناسم که تجربه‌ای مشترک و چنین درازمدت را با او در نشیب و فرازهای این دوران تاریخ‌ساز به یاد داشته باشم.
اکنون این مبارز کهنسال در محضر محاسبه‌ی الهی با پرونده‌ئی مشحون از تلاش و فعالیت گوناگون قرار دارد، و این سرنوشت همه‌ی ما مسئولان جمهوری اسلامی است.
غفران و رحمت و عفو الهی را برای وی از صمیم قلب تمنا میکنم و به همسر گرامی و فرزندان و برادران و دیگر بازماندگان ایشان تسلیت عرض میکنم.
غفرالله لنا و له
 

سید علی خامنه‌ای
 ۱۹ دیماه ۱۳۹۵  


موضوعات: مناسبت ها  لینک ثابت



 [ 11:01:00 ب.ظ ]





  مدرسه طبیعت چیست؟   ...

 میلیون‌ها سال است که جانوران در طبیعت به دنیا می‌آیند و دوره

ابتدایی زندگی خود را صرف کشف محیط و دوره بعدی را صرف تجربه و

مهارت و بقیه عمر از آن تجربه‌ها استفاده می‌کنند.

 

مدرسه طبیعت چیست؟

 انسان نیز از این قاعده مستثنی نیست. کودک انسان در دوران ابتدایی کودکی یعنی سه تا یازده سال به صورت غریزی تلاش می‌کند که محیط پیرامون خود را کشف کند. او این اکتشافات را با تمام وجود و با آزمون و خطا و با بهره گیری از تمامی حواس پنجگانه خود انجام می‌دهد. سفتی و نرمی، سبکی و سنگینی، دوری و نزدیکی، پرش و پرتاب وسرعت، مزه ورنگ، صداهای محیط، صداهایی که خودش می‌تواند از گلو یا از اجسام تولید کند.

گرمی و سردی، بو، درد و زخم، ارتفاع و بالاو پایین، قدرت، فشار و کشش، ضربه و صدها عامل دیگر را کشف می‌کند و پس از آنست که ذهنش آماده دریافت آموزه‌های تئوری می‌شود و می‌تواند به درستی قوانین فیزیک و شیمی، زیست شناسی یا هر درسی که در آینده برای او سرنوشت ساز است را درک کند و در زمانش بکار بندد. او با کار کردن با چوب و سنگ با گِل‌بازی و شن بازی مهارت دستانش را بالا می‌برد و می‌تواند ماهرترین جراح، دندانپزشک، خطاط، نجار یا تکنسین شود.

او با پریدن دویدن معلق زدن و غلت زدن و افتادن مهارت‌های جسمانی خود را تقویت می‌کند و می‌تواند قهرمان ورزشی، آتشنشان، خلبان یا تکاور شود. کودک ما وقتی در جایی دور از دیدرس ما و خلاص از امر و نهی‌های ما باشد برای خودش درد سر درست می‌کند و اگر ما نباشیم مجبور است راه حلی برای آن بیابد پس توانایی حل مساله پیدا می‌کند و خلاقیتش را می‌آزماید پس شاید از او یک مخترع، مکتشف یا قهرمان المپیاد ساخته شود.

کودک انسان به مشاهده طبیعت می‌پردازد تغییرات فصل‌ها را می‌بیند با طیف رنگ‌ها روبرو می‌شود رایحه گل‌ها و میوه‌ها را حس می‌کند صدای پرندگان و شر شر آب را می‌شنود چه بسا او یک فیلسوف، نویسنده، شاعر، نقاش یا پیانیست نشود؟ کودک انسان همواره در کنار حیوانات و گیاهان بوده و با لمس و نوازش کردن و غذا دادن و نگهداری از آن‌ها، پدر یا مادر بودن، کشاورز یا دامدار بودن را تمرین می‌کند.

ادامه »

موضوعات: بدون موضوع, روش درمانی  لینک ثابت



 [ 08:54:00 ب.ظ ]





  ذکر سجده امام سجاد علیه السلام   ...


طاوس بن کیسان یمانی، یکی از اصحاب بزرگ حضرت سجاد علیه السلام، می گوید:

« شبی در مسجد الحرام وارد حجر اسماعیل شدم. امام سجاد علیه السلام وارد شد و به نماز مشغول شد. مدتی طولانی نماز خواند، سپس به سجده رفت. من با خود گفتم او مردی صالح از اهل بیتی نیکوکار است، حتماً به دعایش گوش فرا بدهم ببینم چه می‌گوید. شنیدم که در سجده فرمود:

«عبیدک بفنائک، مسکینک بفنائک، فقیرک بفنائک، سائلک بفنائک »؛

بنده گوچک تو، وابسته به تو، نیازمند به تو، درخواست کننده از تو، در آستانه تو است. 

از آن پس هرگاه به ناراحتی و مشکلی برمی‌خوردم، این دعا را می‌خواندم و بدون استثنا مشکلم برطرف می‌شد.»

یوسف بن اسباط از پدرش نقل می کند که وارد مسجد کوفه شدم و دیدم جوانی با خدای خود مناجات می کند و در سجده خود می گوید:

« سجد وجهی متعفراً فی التراب لخالقی و حق له »؛ ( صورتم خاک آلوده برای خالقش در سجده است و این خضوع و بندگی شایسته اوست. )
نزدیک‌تر رفتم و دیدم حضرت علی بن الحسین علیه السلام است.

و همچنین بنا بر نقل حضرت صادق علیه السلام از زبان یکی از غلامان حضرت سجاد علیه السلام « روزی امام به صحرا رفت و بر روی سنگی زبر به سجده افتاد. من ایستاده بودم و صدای بلند گریه امام را می شنیدم، و شمردم که هزار مرتبه گفت:«لا اله الاالله حقاّ حقاّ لا اله الا الله تعبداّ ورقا لا اله الا الله ایماناً و صدقاً… »؛ ( جز الله معبودی نیست و این را حق می دانم و بدان معترفم. جز الله معبودی نیست و این را در حالت بندگی کامل می گویم، جز الله معبودی نیست و این را بر اساس ایمان و راستی می گویم. )



 منابع: بحارالانوار، جد 46، ص 76 به نقل از الارشاد و ص 78 به نقل از مناقب و صفحه 99 حدیث 88 به نقل از کشف الغمه و جلد 45 صفحه 149

 

موضوعات: ذکر و دعا  لینک ثابت



 [ 08:32:00 ب.ظ ]





  ز شوقت در وجودم «حاء و سین و یاء و نون» پیدا   ...

تقدیم به پیشگاه قدسی آقا اباعبدالله الحسین

شکستی آنچنانم، شد درونم از برون پیدا
جنون بیرون زد و شد بر همه حالِ درون پیدا

امیر لشکر غم گشته ‌ام، سردار اندوهم
به سر امشب ز داغت شد هزار و یک قشون پیدا

به حسرت بسته است آه دلم را جوشش داغم
ز هر آهی شود در دیده‌ ام صد موج خون پیدا

دلم را چار قسمت کن به چشم خویشتن بنگر
ز شوقت در وجودم حاء و سین و یاء و نون پیدا

ستون‌ها از تب دیوانگان بسیار می‌ نالند
ز خون سر بود رَدّی ز ما در بی‌ ستون پیدا

به خلوتگاه جان خواندم تو را و ناگه از پرده
همین که جلوه کردی شد ز خاک من جنون پیدا

مجید نجفی

موضوعات: شعر  لینک ثابت



 [ 07:02:00 ب.ظ ]






  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما